Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
balaclava
کلاه دوچشمی
balaclavas
کلاه دوچشمی
Other Matches
binocular
دوربین دوچشمی
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks
کلاه جنگی کلاه خود
cask
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
ice-caps
یخ کلاه
ice-cap
یخ کلاه
nightcaps
شب کلاه
opera hat
کلاه له شو
hat
کلاه
capped
کلاه
cap
کلاه
headgear
کلاه
hats
کلاه
head piece
کلاه
panache
پر کلاه
ice cap
یخ کلاه
pretty fellow
کج کلاه
jack a dandy
کج کلاه
bilk
کلاه سر
nightcap
شب کلاه
cappa
کلاه
chapeau
کلاه
beau
کج کلاه
pompom
گل کلاه
aigret
گل کلاه
mantles
کلاه توری
hats
کلاه کاردینالی
hoods
کلاه خود
bareheaded
بدون کلاه
stetsons
کلاه وسترن
stetson
کلاه وسترن
stetsons
کلاه کابوی
mantle
کلاه توری
stetson
کلاه کابوی
streamer
نوارلباس یا کلاه
helmet liner
کلاه کاسک
high hat
کلاه بلند
helmet liner
کلاه فیبری
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
trilbies
کلاه شاپو
hoods
کلاه اهنی
fraudulence
کلاه برداری
streamers
نوارلباس یا کلاه
hat
کلاه کاردینالی
cock
کج نهادگی کلاه
hatboxes
جعبه کلاه
bathing caps
کلاه حمام
bathing cap
کلاه حمام
crush hat
کلاه بازیگرخانه
gaud
کلاه برداری
galea
کلاه خود
belvedere
کلاه فرنگی
belvidere
کلاه فرنگی
welch
کلاه گذاشتن
fop
کج کلاه ابله
black cap
کلاه سیاه
uncap
کلاه از سر برداشتن
door lintel
کلاه چهارچوب
casque
کلاه خود
tricone
کلاه سه ترک
cockade
نشان کلاه
d's cap
کلاه قیفی
hatbox
جعبه کلاه
hat block
قالب کلاه
cocking
کج نهادگی کلاه
cocks
کج نهادگی کلاه
rip-offs
کلاه برداری
rip-off
کلاه برداری
hat tree
کلاه اویز
hatpins
گیرهی کلاه
hatpin
گیرهی کلاه
hairpieces
کلاه گیس
skullcap
کلاه بره
skullcaps
کلاه بره
hairpiece
کلاه گیس
beret
کلاه بره
crash helmets
کلاه ایمنی
berets
کلاه بره
tiara
کلاه پادشاهی
tiaras
کلاه پادشاهی
hat in hand
کلاه دردست
tricorn
کلاه سه ترک
kepi
کلاه کپی
swindler
کلاه گذار
snowcap
برف کلاه
fools cap
کلاه قیفی
pitch cap
کلاه زفت
swindler
کلاه بردار
swindlers
کلاه گذار
helmet
کلاه خود
avant-sorps
کلاه فرنگی
bonnets
کلاه سرگذاشتن
bonnet
کلاه سرگذاشتن
peruke
کلاه گیس
petasus
کلاه بالدار
swindlers
کلاه بردار
service cap
کلاه خدمت
hatter
کلاه فروش
rug
[American E]
کلاه گیس
caskets
کلاه خدمت
casket
کلاه خدمت
polls
راس کلاه
polled
راس کلاه
poll
راس کلاه
frauds
کلاه برداری
fraud
کلاه برداری
capping
کلاه سازی
panama hats
کلاه پاناما
panama hat
کلاه پاناما
plumes
پر کلاه زنان تل
plume
پر کلاه زنان تل
fraudulent
کلاه بردار
postiche
کلاه گیس
milliners
کلاه فروش
milliner
کلاه فروش
periwig
کلاه گیس
pavilions
کلاه فرنگی
hood
کلاه خود
steel helmet
کلاه اهنی
miyred
کلاه دار
swindled
کلاه برداری
mutch
کلاه کتانی
swindles
کلاه برداری
summer house
کلاه فرنگی
Welsh
کلاه گذاشتن
wig
کلاه گیس
wigs
کلاه گیس
pavilion
کلاه فرنگی
hood
کلاه اهنی
helmet
کلاه اهنی
helmets
کلاه خود
swindle
کلاه برداری
steel cap
کلاه فولادی
helmets
کلاه اهنی
pergola
کلاه فرنگی
pergolas
کلاه فرنگی
tipcat
کلاه نوک تیز
sunbonnet
کلاه افتابی زنانه
sung hat
کلاه افتاب گیر
tri corn
کلاه سه گوشه سه شاخه
squares
مرتب کردن کلاه
fedora
کلاه نمدی مردانه
lappet
لبه اویخته کلاه
postillion
نوعی کلاه زنانه
pot hat
کلاه وکلای دادگستری
tin hat
کلاه خود فلزی
cucullate
شبیه کلاه خود
leghorn
کلاه سبدی ایتالیایی
porkpie hat
کلاه تمام لبه
mitriform
مانند کلاه اسقف
i was bitten
کلاه سرم رفت
postilion
نوعی کلاه زنانه
periwigged
کلاه گیس دار
head gear
کلاه تمرین بوکس
steel helmet
کلاه خود اهنی
headguard
کلاه تمرین بوکس
headharness
کلاه تمرین بوکس
neck or nothing
یا سر میرود یا کلاه می اید
shiner
ستاره کلاه ابریشمی
shako
کلاه بلند نظامی
sun hat
کلاه افتاب گیر
porringer
کلاه کاسه مانند
to bonnet a person
کلاه سرکسی گذاشتن
miyred
مانند کلاه اسقف
to sel a person a pup
کلاه کسیرا برداشتن
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
gross f.
کلاه برداری بزرگ
fur ruff
کلاه پشمی کت پارکا
periwig
کلاه گیس زدن
to bewig
کلاه گیس زدن
give right arm
<idiom>
کلاه به آسمان انداختن
outfox
کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed
کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxes
کلاه سرکسی گذاشتن
defraud
کلاه برداری کردن
defrauded
کلاه برداری کردن
defrauding
کلاه برداری کردن
defrauds
کلاه برداری کردن
To puff with pride.
<proverb>
باد در کلاه افکندن.
take for a ride
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
palm off
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
She was left out in the cold . she was left high and dry .
سرش بی کلاه ماند
turbans
کلاه عمامه مانند
pavilions
عمارت کلاه فرنگی
pavilion
عمارت کلاه فرنگی
hooded anorak
کاپشن کلاه دار
peak
کلاه نوک تیز
peaking
کلاه نوک تیز
peaks
کلاه نوک تیز
square
مرتب کردن کلاه
squared
مرتب کردن کلاه
squaring
مرتب کردن کلاه
gloriette
عمارت کلاه فرنگی
chatri
[کلاه فرنگی هندی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com