Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
helmet liner
کلاه فیبری
Other Matches
fibering
فیبری
fiber cleat
مقره فیبری
fascias
لایه پوششی فیبری
fiber cored cable
کابل با مغز فیبری
fiber conduit
لوله حفاظ فیبری
fascia
لایه پوششی فیبری
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask
کلاه جنگی کلاه خود
casks
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
headgear
کلاه
nightcap
شب کلاه
nightcaps
شب کلاه
ice cap
یخ کلاه
ice-cap
یخ کلاه
ice-caps
یخ کلاه
hat
کلاه
hats
کلاه
cap
کلاه
head piece
کلاه
chapeau
کلاه
cappa
کلاه
bilk
کلاه سر
beau
کج کلاه
opera hat
کلاه له شو
aigret
گل کلاه
pompom
گل کلاه
panache
پر کلاه
pretty fellow
کج کلاه
capped
کلاه
jack a dandy
کج کلاه
streamer
نوارلباس یا کلاه
cocks
کج نهادگی کلاه
service cap
کلاه خدمت
plume
پر کلاه زنان تل
miyred
کلاه دار
skullcap
کلاه بره
skullcaps
کلاه بره
postiche
کلاه گیس
beret
کلاه بره
berets
کلاه بره
tiara
کلاه پادشاهی
tiaras
کلاه پادشاهی
milliners
کلاه فروش
pitch cap
کلاه زفت
milliner
کلاه فروش
cocking
کج نهادگی کلاه
cock
کج نهادگی کلاه
streamers
نوارلباس یا کلاه
balaclava
کلاه دوچشمی
summer house
کلاه فرنگی
balaclavas
کلاه دوچشمی
hat
کلاه کاردینالی
hats
کلاه کاردینالی
steel helmet
کلاه اهنی
panama hats
کلاه پاناما
steel cap
کلاه فولادی
hatpins
گیرهی کلاه
panama hat
کلاه پاناما
snowcap
برف کلاه
plumes
پر کلاه زنان تل
hatboxes
جعبه کلاه
petasus
کلاه بالدار
high hat
کلاه بلند
helmet liner
کلاه کاسک
d's cap
کلاه قیفی
door lintel
کلاه چهارچوب
frauds
کلاه برداری
fraud
کلاه برداری
fools cap
کلاه قیفی
hat tree
کلاه اویز
fop
کج کلاه ابله
hat in hand
کلاه دردست
hat block
قالب کلاه
galea
کلاه خود
gaud
کلاه برداری
fraudulent
کلاه بردار
cockade
نشان کلاه
poll
راس کلاه
hatter
کلاه فروش
peruke
کلاه گیس
capping
کلاه سازی
periwig
کلاه گیس
rug
[American E]
کلاه گیس
bareheaded
بدون کلاه
belvedere
کلاه فرنگی
mutch
کلاه کتانی
belvidere
کلاه فرنگی
caskets
کلاه خدمت
casket
کلاه خدمت
black cap
کلاه سیاه
kepi
کلاه کپی
polls
راس کلاه
polled
راس کلاه
casque
کلاه خود
hatbox
جعبه کلاه
swindler
کلاه بردار
pavilions
کلاه فرنگی
stetsons
کلاه وسترن
stetsons
کلاه کابوی
stetson
کلاه وسترن
stetson
کلاه کابوی
rip-offs
کلاه برداری
rip-off
کلاه برداری
wig
کلاه گیس
wigs
کلاه گیس
swindle
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
swindles
کلاه برداری
hatpin
گیرهی کلاه
hairpieces
کلاه گیس
trilbies
کلاه شاپو
pavilion
کلاه فرنگی
rain cap
کلاه کریلی
swindlers
کلاه گذار
swindlers
کلاه بردار
swindler
کلاه گذار
avant-sorps
کلاه فرنگی
crush hat
کلاه بازیگرخانه
bonnets
کلاه سرگذاشتن
helmet
کلاه خود
helmet
کلاه اهنی
helmets
کلاه خود
rain hat
کلاه بارانی
helmets
کلاه اهنی
pergola
کلاه فرنگی
pergolas
کلاه فرنگی
hairpiece
کلاه گیس
tricorn
کلاه سه ترک
welch
کلاه گذاشتن
hoods
کلاه خود
tricone
کلاه سه ترک
hoods
کلاه اهنی
mantle
کلاه توری
mantles
کلاه توری
fraudulence
کلاه برداری
uncap
کلاه از سر برداشتن
bonnet
کلاه سرگذاشتن
hood
کلاه خود
bathing caps
کلاه حمام
bathing cap
کلاه حمام
Welsh
کلاه گذاشتن
hood
کلاه اهنی
crash helmets
کلاه ایمنی
to sel a person a pup
کلاه کسیرا برداشتن
headharness
کلاه تمرین بوکس
tri corn
کلاه سه گوشه سه شاخه
to bewig
کلاه گیس زدن
casita
[کلاه فرنگی کوچک]
palm off
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
gloriette
عمارت کلاه فرنگی
i was bitten
کلاه سرم رفت
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
to bonnet a person
کلاه سرکسی گذاشتن
chatri
[کلاه فرنگی هندی]
headguard
کلاه تمرین بوکس
take for a ride
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
head gear
کلاه تمرین بوکس
give right arm
<idiom>
کلاه به آسمان انداختن
sunbonnet
کلاه افتابی زنانه
sun hat
کلاه افتاب گیر
To puff with pride.
<proverb>
باد در کلاه افکندن.
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
gross f.
کلاه برداری بزرگ
tipcat
کلاه نوک تیز
steel helmet
کلاه خود اهنی
postillion
نوعی کلاه زنانه
wigmaker
کلاه گیس ساز
with intent to defraud
بقصد کلاه برداری
porkpie hat
کلاه تمام لبه
boaters
کلاه حصیری لبهدار
porringer
کلاه کاسه مانند
shiner
ستاره کلاه ابریشمی
shako
کلاه بلند نظامی
crash helmets
کلاه خود ایمنی
pot hat
کلاه وکلای دادگستری
periwigged
کلاه گیس دار
periwig
کلاه گیس زدن
tin hat
کلاه خود فلزی
unbonnet
کلاه رااز سربرداشتن
sung hat
کلاه افتاب گیر
lappet
لبه اویخته کلاه
leghorn
کلاه سبدی ایتالیایی
mitriform
مانند کلاه اسقف
miyred
مانند کلاه اسقف
hooded anorak
کاپشن کلاه دار
neck or nothing
یا سر میرود یا کلاه می اید
postilion
نوعی کلاه زنانه
balaclavas
نوعی کلاه اسکی
turbans
کلاه عمامه مانند
be covered
کلاه برسر بگذارید
belvedere
کلاه فرنگی مهتابی
turban
کلاه عمامه مانند
squares
مرتب کردن کلاه
squared
مرتب کردن کلاه
square
مرتب کردن کلاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com