Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
continous strand furnace
کوره رشتهای دائمی
Other Matches
continous anealing furnace
کوره ملتهب دائمی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
standing order
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing orders
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
retainers
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
glazing kiln
کوره لعابی کوره لعاب پزی
open hearth furnace
کوره روباز کوره زیمنس مارتین
recuperative furnace
کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
tunnel klin
کوره کانالی کوره تانل
unifilar
تک رشتهای
penicillate
رشتهای
duplex
دو رشتهای
duplexes
دو رشتهای
filiform
رشتهای
fibrinous
رشتهای
triserial correlation
همبستگی سه رشتهای
multiple wire
چند رشتهای
single core cable
کابل یک رشتهای
single core
هادی تک رشتهای
single core
کابل یک رشتهای
single conductor
هادی تک رشتهای
string file
پرونده رشتهای
string formula
فرمول رشتهای
string manipulation
دستکاری رشتهای
string operation
عملیات رشتهای
single conductor
سیم تک رشتهای
multicore line
خط چند رشتهای
interdisciplinary
میان رشتهای
multicore
چند رشتهای
full duplex
تمام دو رشتهای
rbis
همبستگی دو رشتهای
filamentous
لیفی رشتهای
filamentary
لیفی رشتهای
incandescent bulb
لامپ رشتهای
filament lamp
لامپ رشتهای
fibrous protein
پروتئین رشتهای
duplexing
دو رشتهای کردن
duplex transmission
مخابره دو رشتهای
bulbs
لامپ رشتهای
bulb
لامپ رشتهای
biserial correlation
همبستگی دو رشتهای
three core cable
کابل سه رشتهای
half duplex
نیم دو رشتهای
incandescent lamp
لامپ رشتهای
duplex channel
مجرای دو رشتهای
full duplex
کاملا" دو رشتهای
full duplex
کاملا دو رشتهای
multicore cable
کابل چند رشتهای
full duplex channel
مجرای کاملا دو رشتهای
multiple conductor cable
کابل چند رشتهای
multiple cable
کابل چند رشتهای
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
half duplex transmission
مخابره دو نیم رشتهای
rpbis
همبستگی دو رشتهای نقطهای
point biserial correlation
همبستگی دو رشتهای نقطهای
bifilar winding
سیم پیچ دو رشتهای
double filament lamp
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
multiple cable joint
اتصال کابل چند رشتهای
null
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
perennials
دائمی
constant
دائمی
constants
دائمی
ceaseless
دائمی
permanent
دائمی
standing
دائمی
continous
دائمی
first string
دائمی
perennial
دائمی
sequential
دائمی
string
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
alphabetic character set
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
permanent fault
عیب دائمی
permanent storage
حافظه دائمی
continual
دائمی همیشگی
persistent inflation
تورم دائمی
permanent color
رنگ دائمی
permanent store
انباره دائمی
everlasting
همیشگی دائمی
permanent storage
انبارش دائمی
permanent storage
انباره دائمی
permanent hardness
سختی دائمی
permanent income
درامد دائمی
permanent error
خطای دائمی
permanent
دائمی ماندنی
permanent insane
مجنون دائمی
permanent
سیر دائمی
permanent load
بار دائمی
permanent consumption
مصرف دائمی
permanent saving
پس انداز دائمی
permanent magnet
اهنربای دائمی
costant load
بار دائمی
sustained speed
سرعت دائمی
continous earth
زمین دائمی
consistent flow
جریان دائمی
constant power
توان دائمی
premanent way
خط ثابت خط دائمی
regular army
ارتش دائمی
regular salary
حقوق دائمی
standing committee
کمیته دائمی
steady state
حالت دائمی
standing army
ارتش دائمی
continous cycle
گردش دائمی
eternal
بی پایان دائمی
continous running
گردش دائمی
permanent structures
ساختمانهای دائمی
permanent tooth
دندان دائمی
steady flow
جریان دائمی
continous rolling
نورد دائمی
permanent way
مسیر دائمی
continous operation
کار دائمی
creep limit
حد انبساط دائمی
cacogenics
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
to cut brake or beat a r
گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
indefinite leave to remain
[British E]
جواز اقامت دائمی
permanent residence permit
جواز اقامت دائمی
fereter
[معابد دائمی در کلیساها]
continous conveyor
بالابر دائمی و ثابت
cruising speed
سرعت دائمی اتومبیل
continous milling machine
دستگاه فرز دائمی
continous mixer
مخلوط کننده دائمی
fatigue bending test
ازمایش خمش دائمی
fatigue bending machine
دستگاه خمش دائمی
continous traction
نیروی کشش دائمی
permanent magnet steel
فولاد اهنربای دائمی
sustained short circuit
اتصال کوتاه دائمی
keelboat
قایق با تیر دائمی کف
perpetual motion machine
ماشین خودکار دائمی
continuous rain
بارش باران دائمی
continous rod mill
دستگاه نورد سیم دائمی
perennially
بطور ماندگاریا دائمی همیشه
engramme
تحولات دائمی هسته سلول
perpetual stock record
سابقه دائمی موجودی انبار
continous tinning line
تاسیسات قلع کاری دائمی
perpetuating
دائمی کردن جاودانی ساختن
perpetuates
دائمی کردن جاودانی ساختن
engram
تحولات دائمی هسته سلول
perpetuate
دائمی کردن جاودانی ساختن
perpetuated
دائمی کردن جاودانی ساختن
continous casting plant
تاسیسات ریخته گری دائمی
continous casting method
روش ریخته گری دائمی
alternating stress
تنش نوسان دار دائمی
energetics
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
atom
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
permanent emplacement
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
permanent income hypothesis
فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
mandate
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی
permafrost
لایه منجمد دائمی اعماق زمین
mandate
قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
urological
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
inks
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
urologic
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
gerontology
رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
biocenology
رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
photochemistry
رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
urology
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
ink
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
alnico
الیاژی از اهن جهت ساخت اهنربای دائمی
hallucinosis
حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی
cryogenics
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
engram
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
engramme
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
cross to bear/carry
<idiom>
رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
flag station
جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
scalar
نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
thefts
بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان
theft
بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان
tenant in fee simple
متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
blank
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blankest
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
bioecology
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
ascii
رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند
stoves
کوره
furnace bottom
کف کوره
furnace house
کوره
fornacis
کوره
pusher type furnace
کوره پیش بر
fire box
کوره
fornax
کوره
burner
کوره
furnace
کوره
incinerators
کوره
kiln
کوره
incinerator
کوره
ovens
کوره
oven
کوره
burners
کوره
manhole
کوره
manholes
کوره
furnaces
کوره
brick burner
کوره پز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com