English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
English Persian
contuse کوفتن
Other Matches
footslog پا کوفتن
knock at the door در کوفتن
forges بر سندان کوفتن
forge بر سندان کوفتن
repressing باز کوفتن فرونشاندن
oppress ستم کردن بر کوفتن
oppresses ستم کردن بر کوفتن
oppressing ستم کردن بر کوفتن
repress باز کوفتن فرونشاندن
reforge دوباره برسندان کوفتن
represses باز کوفتن فرونشاندن
repress سرکوب کردن در خود کوفتن
repressing سرکوب کردن در خود کوفتن
represses سرکوب کردن در خود کوفتن
spike کوفتن توپ به زمین بعد از کسب امتیازابشار
speared سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
slamming صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com