Dictiornary-Farsi | گذشته وقسمت سوم strive | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
strove	گذشته وقسمت سوم strive


Other Matches

fate	قضاوقدر نصیبب وقسمت
fates	قضاوقدر نصیبب وقسمت
predestinate	قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
due out	از وقت مصرف گذشته از وقت گذشته
by gone	گذشته
bygone	گذشته
preceded	گذشته
spun or span	گذشته
past	گذشته
due out	گذشته
aside	گذشته از
not to mention <conj.>	گذشته از
foreby	گذشته
forepassed	گذشته
forepast	گذشته
gone by	گذشته
bypast	گذشته
not to speak of <conj.>	گذشته از
to say nothing of <conj.>	گذشته از
and certainly not <conj.>	گذشته از
oldest	گذشته
older	گذشته
old	گذشته
let [leave] alone <conj.>	گذشته از
historical	گذشته
aside from	گذشته از
beyoned the pale	از حد گذشته
foretime	گذشته
last a	گذشته
departed	گذشته
last night	شب گذشته
agone	گذشته
asides	گذشته از
over with	گذشته
yesternight	شب گذشته
What is past is past . what is gone is gone .	گذشته ها گذشته
the present and the past	گذشته و حال
the preterite tense	زمان گذشته
beyond that <adv.>	گذشته از این
the present and the past	حال و گذشته
further on	از این گذشته
the present and the past	اکنون و گذشته
sup.latest or last	تازه گذشته
the past tense	زمان گذشته
sware	گذشته swear
stale cheque	چک تاریخ گذشته
self giving	از خود گذشته
self devoted	از خود گذشته
retrospective falsification	تحریف گذشته
the year past	سال گذشته
furthermore	از این گذشته
upheld	گذشته uphold
outdid	گذشته outdo
bled	گذشته Bleed
pt	زمان گذشته
retrospective view [on]	نگاه به گذشته
whish	بسرعت گذشته
ultimo	در ماه گذشته
ultimo	ماه گذشته
redolence	خاطرات گذشته
on top of this <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
moreover <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
in addition <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
further [moreover] <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
furthermore <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
forby <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
besides <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
aside from that <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
also [moreover] <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
additionally <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
over and above <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
what is more <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
on to <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
on top of that <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
beyond that <adv.>	به جز آن [گذشته از این]
on to <adv.>	از این گذشته
on top of that <adv.>	از این گذشته
on top of that <adv.>	گذشته از این
what is more <adv.>	گذشته از این
over and above <adv.>	گذشته از این
on top of this <adv.>	گذشته از این
moreover <adv.>	گذشته از این
in addition <adv.>	گذشته از این
further [moreover] <adv.>	گذشته از این
forby <adv.>	گذشته از این
aside from that <adv.>	گذشته از این
also [moreover] <adv.>	گذشته از این
additionally <adv.>	گذشته از این
on to <adv.>	گذشته از این
beyond that <adv.>	از این گذشته
what is more <adv.>	از این گذشته
over and above <adv.>	از این گذشته
on top of this <adv.>	از این گذشته
moreover <adv.>	از این گذشته
in addition <adv.>	از این گذشته
further [moreover] <adv.>	از این گذشته
besides <adv.>	از این گذشته
aside from that <adv.>	از این گذشته
also [moreover] <adv.>	از این گذشته
additionally <adv.>	از این گذشته
furthermore <adv.>	از این گذشته
yesterday	زمان گذشته
bygone	چیزهای گذشته
regression	بازگشت به گذشته
past	گذشته از ماورای
retrospect	شامل گذشته
retrospect	نگاه به گذشته
expired	گذشته از موعد
late	تازه گذشته
furthermore <adv.>	گذشته از این
retroactive	معطوف به گذشته
by gone	قدیمی گذشته ها
by gone	چیزهای گذشته
desperado	از جان گذشته
ex post	به اعتبار گذشته
sprang	گذشته gnirps
past tense	زمان گذشته
belatedly	ازموقع گذشته
over	گذشته اضافی
over-	گذشته اضافی
desperate	از جان گذشته
exposed	سر راه گذشته
back	عقبی گذشته
backs	عقبی گذشته
besides <adv.>	گذشته از این
yesteryear	سال گذشته
also	گذشته از این
rode	گذشته ride
forby <adv.>	از این گذشته
swore	گذشته sweatr
out of date	از تاریخ گذشته
nostalgia	حسرت گذشته
belated	ازموقع گذشته
in a. to this	گذشته ازاین
in the p	درزمان گذشته
past years	سالهای گذشته
over and above	گذشته ازاین
next week	هفته گذشته
last sunday	یکشنبه گذشته
lastmonth	ماه گذشته
last week	هفته گذشته
last year	سال گذشته
see in the past makes saw	فعل see در گذشته sawمیشود
passe	کهنه مسلک گذشته
came	گذشته فعل امدن
secondary	حاکی از زمان گذشته
latest	تازه گذشته اینده
got	زمان گذشته فعل get
one cannot put back the time <proverb>	زمان گذشته نیاید به بر
overdue draft	برات سررسید گذشته
ex post facto	شامل اصول گذشته
gladiator	پهلوان از جان گذشته
the last two years	دوسال اخیر یا گذشته
took	زمان گذشته فعل take
not to mention	گذشته از قطع نظر از
overdue	از موعد گذشته منقضی
ultimo	مربوط به ماه گذشته
gladiators	پهلوان از جان گذشته
longs	دیر گذشته ازوقت
longer	دیر گذشته ازوقت
longed	دیر گذشته ازوقت
(a) while back <idiom>	هفتها یا ماهای گذشته
To review the past in ones minds eye .	گذشته را از نظر گذراندن
In the course of the past centuries.	درطی قرنهای گذشته
long-	دیر گذشته ازوقت
During the past few days.	طی چند روز گذشته
Joking apart.	از شوخی گذشته ( جدی )
long	دیر گذشته ازوقت
retroact	شامل گذشته شدن
The water has risen over his head . <proverb>	آب از سرش گذشته است .
longest	دیر گذشته ازوقت
Act according to the previous procedure.	بترتیب گذشته عمل کنید
of late years	دراین چند سال گذشته
kamikaze	خلبان ازجان گذشته ژاپنی
knelt	گذشته و قسمت سوم kneel
in the last fortnight	دراین پانزده روز گذشته
letter of d ult	مامه سوم ماه گذشته
retroactively	چنانکه شامل گذشته شود
we cannot undo the past	چیز گذشته را نمیتوان برگرداند
sought	گذشته و قسمت سوم seek
wist	دانستن گذشته فعل wit
sped	گذشته و قسمت سوم speed
spoiled or spoilt	گذشته و قسمت سوم spoil
lit	زمان گذشته فعل light
let bygones be bygones <idiom>	فراموش کردن اتفاقات گذشته
chickens come home to roost <idiom>	چوب کارهای گذشته را خوردن
rapped	گذشته و قسمت سوم rap
her prime of life is past	عنفوان جوانی وی گذشته است
past	پیشینه وابسته بزمان گذشته
shone	گذشته و اسم مفعول shine
over a	گذشته ازسن بلوغ یا12سال
slotted	قسمت سوم و گذشته slot
He is past work.	دیگر از سن کار کردنش گذشته
slept	گذشته و قسمت سوم sleep
adside from	صرفنظر از اینکه گذشته از این
halcyon	ایام خوب گذشته روز ارام
heuristic	آنچه از تجربیات گذشته درس گیرد
high time	اصل موقع وکمی هم گذشته ازموقع
repaid	زمان گذشته و اسم مفعول repay
unstuck	زمان گذشته و اسم مفعول unstick

strove

گذشته وقسمت سوم strive