English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English Persian
serval گربه دشتی افریقایی
Other Matches
lemon grass گربه دشتی
catamountain یکجور گربه دشتی
catamount یکجور گربه دشتی
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline وابسته به تیره گربه گربه صفت
campestral دشتی
chicory کاسنی دشتی
cigala جیرجیرک دشتی
orach اسفناج دشتی
cicada زنجره وجیرجیرک دشتی
cicadas زنجره وجیرجیرک دشتی
marabout لک لک افریقایی
marabou لک لک افریقایی
Africans افریقایی
reedbuck بز کوهی افریقایی
hartebeest بزکوهی افریقایی
nigritian سیاه افریقایی
springbok غزال افریقایی
black ivory ساهان افریقایی
duiker غزال کوچک افریقایی
hamite زنگی سیاه افریقایی
eland گاو کوهی افریقایی
africander افریقایی فرنگی نژاد
council of entent متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی
dorper گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
ratel یکجور راسوی افریقایی که ماننداست به گورکن
puff adder یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
voodooism ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
eclogue شعر دشتی شعر کوتاه
monrovia powers اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
grimalkin گربه
neko گربه
puss گربه
malkin گربه
air drain گربه رو
gib cat گربه نر
ventus's shell کس گربه
the cat has nine lives گربه
moggy گربه
felid گربه
cat گربه
flue گربه رو
tomcats گربه نر
flues گربه رو
tom cat گربه نر
tomcat گربه نر
cats گربه
felidae تیره گربه
heating flue تنوره گربه رو
kitling بچه گربه
lead one a dance گربه رقصاندن
to lead one a dance گربه رقصاندن
mewing صدای گربه
grimalkin گربه ماده
felid گربه مانند
fitchet گربه قطبی
foumart گربه شمالی
foumart گربه قطبی
mewed صدای گربه
gib گوه گربه نر
mew صدای گربه
gib cat گربه اخته
meaow صدای گربه
meow صدای گربه
cattier گربه صفت
cattier شبیه گربه
toms جنس نر گربه نر
Persian cat گربه ایرانی
abyssinian نژادی از گربه
ailurophobia گربه هراسی
cattiest شبیه گربه
reflecting stud چشم گربه
sheat fish گربه ماهی
silure گربه ماهی
catty گربه صفت
tabby cat گربه خط دار
catty شبیه گربه
tiger cat گربه وحشی
to pull the strings گربه رقصاندن
cattiest گربه صفت
tom جنس نر گربه نر
gatophobia گربه هراسی
catlike گربه وار
kitty بچه گربه
wildcat گربه وحشی
cowrie نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
caracal گربه صحرایی
cowry نوعی کس گربه
pussies گربه وار
cathead کله گربه
pussy گربه وار
galeophobia گربه هراسی
catfish گربه ماهی
cat's paws پنجه گربه
cat's paw پنجه گربه
cattish گربه وار
catling بچه گربه
cats eye چشم گربه
tabbies گربه ماده
tabby گربه ماده
kitten بچه گربه
wildcats گربه وحشی
kittens بچه گربه
cri du chat گربه اوایی
kit بچه گربه
civet گربه زباد
kitties بچه گربه
felinity گربه صفتی
kits بچه گربه
cattiness گربه صفتی
cattily گربه وار
tabby cat گربه ببری یا پلنگی
leopards پلنگ گربه وحشی
caterwauls صدای شیون گربه
caterwauling صدای شیون گربه
to pull the wires گربه رقصانی کردن
kittenish مثل بچه گربه
viverrine شبیه گربه زباد
They fight like cat and dog. مانند سگ و گربه به هم می پرند.
pussies ریم الود گربه
cat gets one's tongue <idiom> گربه زبونش را خورده
pussy ریم الود گربه
leopard پلنگ گربه وحشی
viverrine خانواده گربه زباد
miaou صدای گربه میومیو
miaows صدای گربه میومیو
gib گربه صفت بودن
miaowing صدای گربه میومیو
neko ashi dachi ایستادن گربه سان
miaowed صدای گربه میومیو
miaow صدای گربه میومیو
caterwauled صدای شیون گربه
caterwaul صدای شیون گربه
beom seogi گربه سان ایستادن
hemp nettle گیاهان جنس کله گربه
margay گربه پلنگی امریکای جنوبی
The cat dreams of mice. <proverb> گربه در خواب موش بیند.
play cat and mouse with someone <idiom> موش و گربه بازی کردن
There is not room no swing a cat . <proverb> گربه را مجال گذز نیست .
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
Siamese cat گربه چشم ابی ولاغرسیامی
fisch پوست راسو یا گربه قطبی
fitchew پوست راسو یا گربه قطبی
linsang گربه زباد برمه وجاوه
Siamese cats گربه چشم ابی ولاغرسیامی
fleas i. doges and cats کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
cougar گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
wire pulling گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
rumpy یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
manx cat گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
cougars گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
Two cas and a mouse , two wives in one house , two. <proverb> دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
The cat ate the whole mouse. گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
catgut روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
No matter which way you fling a cat, it will light. <proverb> گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
returned کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com