Dictiornary-Farsi | گربه نر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 136 (9 milliseconds)

English	Persian
tom cat	گربه نر
tomcat	گربه نر
tomcats	گربه نر
gib cat	گربه نر


Search result with all words

tom	جنس نر گربه نر
toms	جنس نر گربه نر
cattier	شبیه گربه
cattier	گربه صفت
cattiest	شبیه گربه
cattiest	گربه صفت
catty	شبیه گربه
catty	گربه صفت
feline	وابسته به تیره گربه گربه صفت
return	کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned	کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning	کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns	کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
miaow	صدای گربه میومیو
miaowed	صدای گربه میومیو
miaowing	صدای گربه میومیو
miaows	صدای گربه میومیو
flue	گربه رو
flues	گربه رو
cat	گربه
cats	گربه
mew	صدای گربه
mewed	صدای گربه
mewing	صدای گربه
tabbies	گربه ماده
tabby	گربه ماده
kitten	بچه گربه
kittens	بچه گربه
kit	بچه گربه
kits	بچه گربه
cowrie	نوعی کس گربه
cowries	نوعی کس گربه
cowry	نوعی کس گربه
caterwaul	صدای شیون گربه
caterwauled	صدای شیون گربه
caterwauling	صدای شیون گربه
caterwauls	صدای شیون گربه
cat's paw	پنجه گربه
cat's paws	پنجه گربه
kittenish	مثل بچه گربه
wildcat	گربه وحشی
wildcats	گربه وحشی
kitties	بچه گربه
kitty	بچه گربه
leopard	پلنگ گربه وحشی
leopards	پلنگ گربه وحشی
pussies	ریم الود گربه
pussies	گربه وار
pussy	ریم الود گربه
pussy	گربه وار
Siamese cat	گربه چشم ابی ولاغرسیامی
Siamese cats	گربه چشم ابی ولاغرسیامی
catfish	گربه ماهی
cougar	گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougars	گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
puss	گربه
ailurophobia	گربه هراسی
galeophobia	گربه هراسی
gatophobia	گربه هراسی
air drain	گربه رو
beom seogi	گربه سان ایستادن
caracal	گربه صحرایی
catamount	یکجور گربه دشتی
catamountain	یکجور گربه دشتی
catgut	روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
cathead	کله گربه
catlike	گربه وار
cattish	گربه وار
catling	بچه گربه
cats eye	چشم گربه
cattily	گربه وار
cattiness	گربه صفتی
felinity	گربه صفتی
civet	گربه زباد
cri du chat	گربه اوایی
felid	گربه
felid	گربه مانند
felidae	تیره گربه
fisch	پوست راسو یا گربه قطبی
fitchew	پوست راسو یا گربه قطبی
fitchet	گربه قطبی
fleas i. doges and cats	کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
foumart	گربه شمالی
foumart	گربه قطبی
genet	جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
gib	گوه گربه نر
gib	گربه صفت بودن
gib cat	گربه اخته
grimalkin	گربه
grimalkin	گربه ماده
heating flue	تنوره گربه رو
hemp nettle	گیاهان جنس کله گربه
kitling	بچه گربه
lead one a dance	گربه رقصاندن
to lead one a dance	گربه رقصاندن
lemon grass	گربه دشتی
linsang	گربه زباد برمه وجاوه
malkin	گربه
manx cat	گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
margay	گربه پلنگی امریکای جنوبی
Other Matches

the cat has nine lives	گربه
neko	گربه
moggy	گربه
ventus's shell	کس گربه
abyssinian	نژادی از گربه
Persian cat	گربه ایرانی
meow	صدای گربه
reflecting stud	چشم گربه
sheat fish	گربه ماهی
silure	گربه ماهی
tiger cat	گربه وحشی
meaow	صدای گربه
tabby cat	گربه خط دار
to pull the strings	گربه رقصاندن
neko ashi dachi	ایستادن گربه سان
cat gets one's tongue <idiom>	گربه زبونش را خورده
serval	گربه دشتی افریقایی
viverrine	خانواده گربه زباد
tabby cat	گربه ببری یا پلنگی
viverrine	شبیه گربه زباد
to pull the wires	گربه رقصانی کردن
miaou	صدای گربه میومیو
They fight like cat and dog.	مانند سگ و گربه به هم می پرند.
There is not room no swing a cat . <proverb>	گربه را مجال گذز نیست .
The cat dreams of mice. <proverb>	گربه در خواب موش بیند.
A cat has nine lives . <proverb>	گربه هفت جان دارد .
play cat and mouse with someone <idiom>	موش و گربه بازی کردن
rumpy	یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
wire pulling	گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
The cat ate the whole mouse.	گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Two cas and a mouse , two wives in one house , two. <proverb>	دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
No matter which way you fling a cat, it will light. <proverb>	گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.