Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (5 milliseconds)
English
Persian
to winnow the grain
گندم راباددادن
Other Matches
wheat
گندم
cornflower
گل گندم
cornflowers
گل گندم
cash crops
گندم جو
centaurea
گل گندم
corn flower
گل گندم
grain
یک گندم
grain rust
زنگ گندم
tawniness
گندم گونی
parched corn
گندم بریان
musteline
گندم گون
moory
گندم گون
jointworm
کرم گندم
grain field
گندم زار
cornmeal
ارد گندم
husker
گندم پاک کن
frit fly
مگس گندم
wheat chaff
کاه گندم
wheat bread
نان گندم
sheaf
دسته گندم
wholewheat
گندم ناب
wholewheat
گندم خالص
wheatgerm
جنین گندم
wheatgerm
گیاهک گندم
wheaten bread
نان گندم
wheaten
برنگ گندم
wheaten
وابسته به گندم
wheatear
سنبله گندم
wheat rust
زنگ گندم
corn weevil
شپشه گندم
parched corn
گندم برشته
pug
خاشاک گندم
pugs
خاشاک گندم
bran
پوست گندم
flail
گندم کوب
buckwheat
گندم سیاه
crap
گندم سیاه
crapped
گندم سیاه
crapping
گندم سیاه
tawny
گندم گون
tawniest
گندم گون
tawnier
گندم گون
flails
گندم کوب
buck wheat
گندم سیاه
corn chandler
گندم فروش
flailing
گندم کوب
french wheat
گندم سیاه
flailed
گندم کوب
corn field
گندم زار
saracen corn
گندم سیاه
the wheat was scanted
گندم را کم کم بیرون دادند
gluten
ماده چسبنده گندم
wheat stack
خرمن کومه گندم
bunt
ناخوشی قارچی گندم
ptisan
گندم پوست کنده
weevil
سوسه شپشه گندم
groats
گندم یاجوپوست کنده
weevils
سوسه شپشه گندم
wheatgerm
آرد مغز گندم
hessian fly
حشره گندم خوار
loose smut
بیماری زنگ گندم
sheaf
دسته یابافه گندم
rye
گندم سیاه مرد کولی
marabou
ادم سبزه یا گندم گون
whole wheat
ساخته شده از گندم ساییده
marabout
ادم سبزه یا گندم گون
polygonaceous
وابسته به تیره گندم سیاه
groat
بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
harvest mouse
یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
wheatworm
کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheat eel
کرم کوچک انگل گندم و علوفه
sloe gin
عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
emmer
نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
breadstuff
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
hard wheat
گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
wheat germ
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
red reg
چیزی که موجب خشم وبرانگیختگی گرد د یکجورزنگ در گندم
manchet
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
swiple
قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
corn meal
ارد گندم - ارد جودوسر
smutted whcat
گندم سیاه یا زنگ سیاه
grist
گندم اسیابی جو اسیابی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com