Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
flab
گوشت شل و آویزان
Other Matches
salami
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
run up
<idiom>
آویزان کردن
drop-ornament
تزئینات آویزان
beak-moulding
[ابزار مغزی آویزان]
pomace
گوشت سیب گوشت میوه
With a long face .
با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
to put a notice up
آگهیی را به تخته ای
[ستونی]
آویزان کردن
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
With a long face .
با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
Hang out the washing on the line to dry.
لباسها راروی بند آویزان کن که خشک شوند
chimney-crane
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
tapestry
[قالیچه های پرده ای پودنما جهت آویزان کردن در سر درب ها]
drapery rug
قالیچه های پرده ای
[جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
rack
آویز فرش
[قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
lamp
قندیل
[این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
khalyk
قالیچه خالیک
[یا چالیک]
[که از دست بافته های ترکمن ها بوده و بصورت حرف یو شکل یا مستطیل شکل می باشد و جهت آویزان کردن در ورودی چادرها و یا روانداز اسب و شتر استفاده می شود.]
stair rod
گیره فرش
[از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]
flesh and blood
گوشت
flesh-and-blood
گوشت
preserved meat
گوشت
meat
گوشت
granulation tissue
گوشت نو
proud flesh
گوشت نو
pulpless
بی گوشت
basting
گوشت
meats
گوشت
flesh
گوشت
viand
گوشت
brawn
گوشت
carrion
گوشت گندیده
outgrowth
گوشت زیادی
chop
گوشت دنده
emaciated
گوشت رفته
beef tea
جوهریاشیره گوشت
beefy
گوشت الو
lamb
گوشت بره
dripping
چکیده گوشت
pancreases
خوش گوشت
mince
گوشت قیمه
meaty
گوشت دار
meatiest
گوشت دار
lambs
گوشت بره
chop
گوشت کتلت
meatier
گوشت دار
leg
گوشت ران
shoulder
گوشت سردست
rib
گوشت دنده
veal
گوشت گوساله
minces
گوشت قیمه
pancreas
خوش گوشت
blowfly
مگس گوشت
meat fly
مگس گوشت
brisket
گوشت سینه
fuzz ball
گوشت زیادی
top round
گوشت کبابی
the pulp of an apple
گوشت سیب
surloin
گوشت مازه
green meat
گوشت کهنه
haslet
گوشت کبابی
sarcophagous
گوشت خوار
incarnant
گوشت نو اور
killcalf
گوشت فروش
lappet
گوشت اویخته
leal meat
گوشت لخم
lenten
بی گوشت لاغر
mangler
گوشت خرد کن
masher
گوشت کوب
meatman
گوشت فروش
murrain
گوشت مرده
pemican
گوشت خشکانده
fruit pulp
گوشت میوه
spareribs
گوشت دنده
french chop
گوشت دنده
butchery business
گوشت فروشی
chopping board
تختهسبزیو گوشت
carneous
گوشت مانند
carnification
گوشت سازی
carnosity
گوشت زیاد
pulpous
گوشت دار
caruncle
گوشت پاره
white meat
گوشت سفید
collop
برش گوشت
consomme
اب گوشت تنگاب
diastasc
اب خوش گوشت
luncheon meat
گوشت ساندویچی
flash hook
قلاب گوشت
flesh hook
قلاب گوشت کش
flesher
گوشت فروش
fleshmonger
گوشت فروش
flab
گوشت اضافی
pemmican
گوشت خشکانده
horseflesh
گوشت اسب
beef
گوشت گاو
beefed up
گوشت گاو
goose
گوشت غاز
venison
گوشت گوزن
gambrel
قلاب گوشت
sirloin
گوشت راسته
pot roast
گوشت اب پزشده
pork
گوشت خوک
gravy
شیره گوشت
sirloins
گوشت راسته
pot roasts
گوشت اب پزشده
grill
گوشت کباب کن
grilling
گوشت کباب کن
mutton
گوشت گوسفند
shins
گوشت قلم پا
shin
گوشت قلم پا
grills
گوشت کباب کن
red meat
گوشت گاووگوسفند
stringers
چنگک گوشت
ham
گوشت ران
stringer
چنگک گوشت
lobs
گوشت یا پوست اویخته
luncheon meat
گوشت پیش آماد
growth
گوشت زیادی تومور
westphalian ham
گوشت دودزده خوک
foreshank
گوشت ساق گاو
luncheon meat
گوشت پخته و آماده
mince pies
کلوچه گوشت دار
mince pie
کلوچه گوشت دار
lobbing
گوشت یا پوست اویخته
roast beef
گوشت گاوکباب شده
putrid flesh
گوشت گندیده یا بو گرفته
masticator
چرخ گوشت خردکنی
meat tea
چایی یا عصرانه با گوشت
pork butcher
گوشت خوک فروش
omophagia
گوشت خام خوری
omophagic
گوشت خام خور
omophagous
گوشت خام خور
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
pareve
بدون گوشت وشیر
bullied
گردن کلفت گوشت
bullies
گردن کلفت گوشت
bully
گردن کلفت گوشت
to carven meat
گوشت رادرسرسفره خردکردن
tenderloin
گوشت پشت مازو
lobbed
گوشت یا پوست اویخته
granulet
گوشت نوبالا اورده
lob
گوشت یا پوست اویخته
pap
تفاله گوشت یاسیب
short ribs
گوشت با استخوان دنده
schnitzel
کتلت گوشت گوساله
bullying
گردن کلفت گوشت
parve
بدون گوشت وشیر
ecchymosis
کبودشدگی گوشت از کوفتگی
steak
باریکه گوشت کبابی
Firm muscles ( flesh ) .
عضلات (گوشت ) محکم
gobbet
تکه گوشت خام
gobbets
تکه گوشت خام
Frozen meat ( food ) .
گوشت ( غذای ) یخ زده
Her flesh is flabby.
گوشت بدنش شل است
abscission
قطع پوست و گوشت
dainty
گوشت یا خوراک لذیذ
at the but cher's
در دکان گوشت فروشی
beefsteak
گوشت ران گاو
pie
کلوچه گوشت پیچ
steaks
باریکه گوشت کبابی
fries
گوشت سرخ کرده
frying
گوشت سرخ کرده
fricassees
راگوی گوشت پرنده
fricassee
راگوی گوشت پرنده
pies
کلوچه گوشت پیچ
cold cuts
گوشت پخته سرد
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
Scotch egg
تخم مرغ آب پز و گوشت
haunches
گوشت ران وگرده
sirloin
گوشت کمرگوسفند یا خوک
fry
گوشت سرخ کرده
fry
سرخ کردن
[گوشت]
collop
تکه کوچک گوشت
carunculate
دارای گوشت پاره
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
mincemeat
گوشت قیمه شده
sirloins
گوشت کمرگوسفند یا خوک
gratings
گوشت ریز ساینده
grating
گوشت ریز ساینده
beef steak
گوشت ران گاو
growths
گوشت زیادی تومور
broiled meat
گوشت سرخ کرده
haunch
گوشت ران وگرده
cicatrize
گوشت نو بالا اوردن
polypus
گوشت زیادی ساقه دار
The meet is underdone.
این گوشت آبدار است.
anthropophagous
تغذیه کننده از گوشت انسان
The meet is salty.
این گوشت شور است.
stroganoff
گوشت پخته نازک با خردل
shepherd's pies
بریانی گوشت و سیب زمینی
trichina
کرم گوشت خوک تریشین
meat grinder
[American]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
to souse a meat or fish
درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
to chop meat
گوشت خردکردن یاقیمه کدرن
mincing machine
[British]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
Be careful not to burn the meat .
مواظب باش گوشت رانسوزانی
sowbelly
گوشت خوک نمک زده
meatgrinder
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
mincer
[British]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
putrescine
ماده سمی در گوشت فاسد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com