English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
to pilfer from the fridge یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
to snarf from the fridge یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
Other Matches
slipe یواشکی رفتن
stealthy یواشکی
stealthiest یواشکی
stealthier یواشکی
To take French leave . یواشکی مر خص شدن
She furtively pressed my hand . یواشکی دستم را فشارداد
I slipped into the room . یواشکی وارد اطاق شد
She pilfered pens and paper from work. او [زن] یواشکی قلم و کاغذ از سر کار دزدید.
He does everything on the sly . همه کارهایش را یواشکی انجام می دهد
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
a fridge یخچال
refrigerators یخچال
ice pond یخچال
refrigerator یخچال
glaciers یخچال
glacier یخچال
ice house یخچال
icebox یخچال
iceboxes یخچال
icehouse یخچال
refrigerator یخچال مصنوعی
refrigerator یخچال برقی
englacial عبورکننده از یخچال
frigidaire یخچال برقی
refrigerators یخچال برقی
refrigerators یخچال مصنوعی
glaciers یخچال طبیعی
glacier snout یخچال پوز
glacier یخچال طبیعی
food freezer یخچال فریزر
iceman یخچال دار
freezer یخچال خیلی سرد
freezers یخچال خیلی سرد
frig یخچال برقی سردخانه
ice-house [ساختمان یخچال مانند]
fridges یخچال برقی سردخانه
fridge یخچال برقی سردخانه
refrigerator vehicle وسیله نقلیه یخچال دار
refrigeration خنک کنی نگاهداشتن در یخچال
reefers لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
esker برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
paraded سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade سان رفتن رژه رفتن محل سان
Pazyryk rug فرش پازیریک [این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
to take to ones heels در رفتن
pilfered کش رفتن
recede پس رفتن
snitches کش رفتن
snitched کش رفتن
to sleep fast رفتن
niggles ور رفتن
short-changing کش رفتن
short-changes کش رفتن
niggle ور رفتن
gangs رفتن
niggled ور رفتن
short-change کش رفتن
receding پس رفتن
short-changed کش رفتن
recedes پس رفتن
to whisk away or off رفتن
receded پس رفتن
pilfers کش رفتن
pilfering کش رفتن
putter ور رفتن
go رفتن
swiping کش رفتن
swiped کش رفتن
swipe کش رفتن
sinks ته رفتن
sink ته رفتن
putters ور رفتن
puttering ور رفتن
goes رفتن
pilfer کش رفتن
crawls رفتن
crawled رفتن
crawl رفتن
retrograde پس رفتن
snitch کش رفتن
puttered ور رفتن
to skirt along the coast رفتن
hang around ور رفتن
shrink اب رفتن
retires پس رفتن
retire پس رفتن
to boil over سر رفتن
going رفتن
to d.deep in to فر رفتن در
to do a guy در رفتن
to do out of کش رفتن
filching کش رفتن
filches کش رفتن
filched کش رفتن
filch کش رفتن
gang رفتن
to fall away رفتن
shrinking اب رفتن
shrinks اب رفتن
snook کش رفتن
go over به ان سو رفتن
go off در رفتن
glom on to کش رفتن
fribble ور رفتن
fall into a rage از جا در رفتن
jauk ور رفتن
make off در رفتن
mog رفتن
nim کش رفتن
to break loose در رفتن
break loose در رفتن
bleneh پس رفتن
betake رفتن
pullback پس رفتن
to fall away پس رفتن
to fall short کم رفتن
to flow over سر رفتن
regresses پس رفتن
regressed پس رفتن
regress پس رفتن
admitting رفتن
admits رفتن
admit رفتن
to go to the bottom ته رفتن
to hang back پس رفتن
to make ones getaway در رفتن
retracts تو رفتن
retracting تو رفتن
retracted تو رفتن
retract تو رفتن
to pair off رفتن
regressing پس رفتن
meddle ور رفتن
meddled ور رفتن
to fly off در رفتن
to foot it رفتن
to get away رفتن
to get one's monkey up از جا در رفتن
to get over رفتن از
to go back ward پس رفتن
to go backward پس رفتن
to go bang در رفتن
to go to mess رفتن
twiddling ور رفتن
twiddles ور رفتن
twiddled ور رفتن
twiddle ور رفتن
meddles ور رفتن
to run off در رفتن
abstracting کش رفتن
snip کش رفتن
hedges در رفتن
hedged در رفتن
hedge در رفتن
to peter out پس رفتن
To go رفتن
snipping کش رفتن
snitching کش رفتن
departures رفتن
snipped کش رفتن
abstract کش رفتن
abstracts کش رفتن
departure رفتن
to go forward پیش رفتن
to go down پایین رفتن
to go forth پیش رفتن
serve بکار رفتن
served بکار رفتن
to go a hunting شکار رفتن
to move out [از منزل] رفتن
cribs کش رفتن یا دزدیدن
cribbed کش رفتن یا دزدیدن
crib کش رفتن یا دزدیدن
serves بکار رفتن
to go off بیرون رفتن
fudging طفره رفتن
plunge شیرجه رفتن
plunge فرو رفتن
plunged شیرجه رفتن
plunged فرو رفتن
plunges شیرجه رفتن
plunges فرو رفتن
atrophied تحلیل رفتن
atrophies تحلیل رفتن
atrophy تحلیل رفتن
atrophying تحلیل رفتن
to go on foot پیاده رفتن
to go on پیش رفتن
to go off بخواب رفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com