Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
ormer
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
Other Matches
rackets
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
slideway
میخورند
give it a good wash
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
maud
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket
یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
flash fly
مگس وحشراتی که گوشت میخورند
trivalve
سه دریچهای
univalve
یک دریچهای
flood gate
سد دریچهای
knock knees
زانوهایی که هنگام راه رفتن بهم میخورند
gate tube
لامپ دریچهای
multivalve
چندین دریچهای
side wall of a lock
بدنه سد دریچهای
quinquevalvular
پنج دریچهای
gate electrode
الکترود دریچهای
impanate
داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
sea ear
یکجورنرم تن یک دریچهای که انرامیخورند
muffins
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
bifurcation gate
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
puppet valve or clack
دریچهای که از جای خود بلند میشود
him who
انرا که
i have a secure grasp of it
انرا گرفته ام
neither i or he sees it
نه من انرا می بینم نه او
i saw it
انرا دیدم
had searched
انرا می یافتید
he sold the good ones
خوبهای انرا فروخت
give it a twist
انرا پیچ بدهید
i do not have the courage
جرات انرا ندارم
i had it signed
انرا به امضاء رساندم
lowlander
اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
imyself saw it
من خودم انرا دیدم
i saw it my self
من خودم انرا دیدم
i am out of p with it
دیگرحوصله انرا ندارم
i can make nothing of it
هیچ انرا نمیفهم
give it a rinse
انرا بشویید یا اب بکشید
give it a shake
انرا تکان دهید
send it by post
با پست انرا بفرستید
we must winnow away the refuse
اشغال انرا باید
sculpsit
انرا تراشیده یاحجاری کرد
i am out of p with it
دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
it mokes it yet easier
انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
i kind of liked it
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i sold it to one abdullah
به عبدالله نامی انرا فروختم
i cannot a to buy that
استطاعت خرید انرا ندارم
i gave it a slight press
انرا کمی فشار دادم
they give it a good scrub
خوب انرا مالش میدهند
you have perhaps seen it
شاید انرا دیده باشید
who will pay for it
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
shearling
گوسفندی که یک بار پشم انرا
who will pay for it
کی پول انرا خواهد داد
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
irrecocilably
چنانکه نتوان انرا وفق داد
an inseparable prefix
سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
i life that better
انرا بیشتر از همه دوست دارم
overshot wheel
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
it is past reclaim
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
sexto
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
whitleather
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
water bed
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
indiscerptible
ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
loaded dice
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
dress coat
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
indian giver
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
rickshaw
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
reversible propeller
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
ricksha
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
cheque to a person's order
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
judgement dept
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
waggonette
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
to garble the coinage
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
retro rocket
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
frumenty
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
vanishing cream
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
vacuum concrete
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
pope's eye
غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
money spinner
کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
pandean pipe
یکجور نی
pan pipe
یکجور نی
homogeneous
یکجور
alike
یکجور
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
flash card
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
lotos
یکجور نیلوفرابی
nonsuch
یکجور یونجه
custard pie
یکجور شیرینی
lotuses
یکجور نیلوفرابی
trebucket
یکجور ترازو
lotus
یکجور نیلوفرابی
elephant'sgrass
یکجور لویی
lampereel
یکجور ماهی
lambs wool
یکجور نوشابه
mignonette
یکجور گل میخک
lewis gun
یکجور مسلسل
moloch
یکجور سوسماراسترالیایی
onion grass
یکجور جو وحشی
onion couch
یکجور جو وحشی
trebuchet
یکجور ترازو
cracker
یکجور شیرینی
crackers
یکجور شیرینی
pair royal
سه برگ یکجور
pair royal
سه سر سه طاس یکجور
pandore
یکجور سه تار
pippin
یکجور سیب
polyanthus
یکجور نرگس
snow flake
یکجور گل حسرت
dutchmans
یکجور گل ساعت
double pair royal
چهارطاس یکجور
costrel
یکجور قمقمه
aigret
یکجور ماهیخوار
rubicelle
یکجور یاقوت
sheers
یکجور جرثقیل
osborne
یکجور بیسکویت
Jaffa
یکجور پرتغال
petard
یکجور ترقه
sheer legs
یکجور جرثقیل
griffon
یکجور لاشخور
gleek
سه برگ یکجور
cold cream
یکجور مرهم
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
meerscham
یکجور گل نرم چپق
sand fly
یکجور پشه ریز
sardonyx
یکجور عقیق یمانی
mayweed
یکجور بابونه بدبو
marcelwave
یکجور فر یا موج که بمومیدهند
majolica
یکجور کاشی صورتی
maiolica
یکجور کاشی صورتی
sea asparagus
یکجور خرچنگ دریایی
dressing-up
یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
omber or ber
یکجور بازی گنجفه
mine thrower
یکجور توپ سنگری
missel
یکجور باسترک در اروپا
orfe
یکجور ماهی طلایی
trammel
یکجور دام یا تور
weever
یکجور ماهی خاردار
staniel
یکجور باز کوچک
onion skin
یکجور کاغذ نازک
paris blue
یکجور نیل فرنگی
sparable
یکجور سنگ اهکی
pipistrel
یکجور شبکور کوچک
pavan
یکجور رقص سنگین
pollack or lock
یکجور ماهی روغن
pullicate
یکجور دستمال رنگی
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
orang utan
یکجور بوزینه درازدست
custard
یکجور شیرینی یا فرنی
grammes
یکجور باقلا گرم
grams
یکجور باقلا گرم
fandango
یکجور رقص اسپانیولی
catamountain
یکجور گربه دشتی
bun
یکجور کلوچه یاکماج
standard
همگون یکنواخت یکجور
standards
همگون یکنواخت یکجور
kirschwasser
یکجور عرق البالو
killdee
یکجور مرغ باران
catamount
یکجور گربه دشتی
busbies
یکجور کلاه پوستی
busby
یکجور کلاه پوستی
fandangos
یکجور رقص اسپانیولی
brandling
یکجور کرم خاکی
muggins
یکجور بازی دومینو
catbird
یکجور باسترک امریکایی
gram
یکجور باقلا گرم
double pair royal
چهار برگ یکجور
deer tiger
یکجور یوز امریکایی
magenta
یکجور رنگ قرمز
buns
یکجور کلوچه یاکماج
chrysoprase
یکجور یاقوت زرد
lansquenet
یکجور بازی گنجفه
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
loganberries
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it
از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
paroquet
یکجور طوطی کوچک دم دراز
hug me tight
یکجور جامهء کشباف چسبان
bice
یکجور رنگ ابی یاسبز
rat's tail
یکجور سوهان کوچک گرد
ophicleide
یکجور ساز بادی برنجین
pitpan
یکجور کرجی دراز و ته پهن
olla
یکجور اش سبزی دار دراسپانی
racoon or raccoon
یکجور پستاندار گوشتخوار درامریکا
humming bird
یکجور مرغ مگس خوار
buskin
یکجور چکمه که تا زیر زانومیرسد
homogenize
یکجور وهم جنس کردن
forfars
یکجور پارچه کتانی ضخیمforelady
covert coat
یکجور رولباسی کوتاه سبک
no two leaves are identical
هیچ دوبرگی یکجور نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com