Dictiornary-Farsi | 2/System Personal | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (15 milliseconds)

English	Persian
Full phrase not found.

Full phrase Google translation result





Search result with all words

personal	شخصی
personal	خصوصی
personal	حضوری مربوط به شخص
personal	منقول
personal	حضوری
personal	منقول خصوصی
personal	ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
personal	محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
personal	ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
personal	وسیلهای
personal	متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
personal	امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
personal	شماره تلفن ها
personal	آدرس ها و یادداشتها
personal	مربوط به کسی
personal pronouns	ضمائر شخصی
personal computer	کامپیوتر شخصی
personal computers	کامپیوتر شخصی
personal pronoun	ضمیر شخصی
blue chip personal computer	IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
disposable personal income	درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
disposable personal income	پولی که اماده خرج کردن یاپس انداز باشد
edward's personal preference schedule	مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
ibm personal computer	IBکامپیوتر شخصی
ibm personal computer at	کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل AT
ibm personal computer system/	کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
ibm personal computer xt	کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل XT
ibm personal system/	IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
personal income tax	مالیات بر درامد شخصی
it is personal to himself	مال شخص اوست
operations personal	پرسنل عملیات
personal action	دعوی منقول
personal action	دعوی شخصی
personal affairs	امور شخصی
personal appearance	وضع فاهر
personal chattels	دارایی منقول
personal chattels	دارایی شخصی منقول
personal computing	محاسبات شخصی
personal computing	استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
personal constructs	سازههای شخصی
personal data sheet	برگه اطلاعات فردی
personal deposit fund	اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
personal disposable income	درامد قابل تصرف شخصی
personal distribution	توزیع درامد فردی
personal duty	فرض عینی
personal duty	واجب عینی
personal error	خطاهای شخص
personal error	خطاهای انفرادی افراد
personal error	خطای شخصی
personal exemptions	معافیتهای شخصی
personal foul	خطای بدنی به حریف
personal identification number	شماره شناسایی شخصی
personal identity	هویت شخصی
personal income	درامد شخصی
personal income	درامد سرانه
personal influence	نفوذ شخصی
personal information manager	برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
personal interest	نفع شخصی
personal knowledge of the judge	علم قاضی
personal microcomputer	computer personal
personal motive	غرض شخصی
personal outlays	هزینههای شخصی
personal ownership	مالکیت شخصی
personal pace	اهنگ فردی
personal tempo	اهنگ فردی
personal property	اموال شخصی
personal property	مایملک شخصی
personal property	دارایی شخصی منقول
personal remarks	انتقادات شخصی
personal remarks	اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
personal representative	مدیر ترکه
personal representative	امین ترکه
personal requirment	احتیاجات شخصی
personal requirment	حوائج شخصی
personal right	حقوق فردی
personal right	حقوق شخصی
personal salute	تیر سلام برای افراد
personal salute	مراسم سلام افراد برجسته
personal saving	پس انداز شخصی
personal service	خدمت شخصی
personal service	ابلاغ شخصی
personal service utility	عرضه سرانه کار
personal service utility	کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
personal staff	ستاد شخصی
personal staff	ستاد خصوصی فرمانده
personal state	دارایی منقول
personal status	احوال شخصیه
personal surety	کفیل
personal surety	کفالت
to become personal	وارد شخصیات شدن
woodworth personal data sheet	پرسشنامه اطلاعات شخصی وودورث
personal communications	ارتباطاتشخصی
personal computer (view from above)	کامپیوترشخصی
personal radio cassette player	رادیووضبطصوتشخصی
personal assistant	فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
personal column	ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
personal stereo	واکمن WalkMan
Personal effects are duty-free.	لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
It's for my personal use.	برای استفاده شخصی است.
personal effects	لوازم شخصی
Other Matches

linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system	اسلوب
system	اصول وجود
system	نظم ترتیب
system	رشته دستگاه
system	سلسله
system	سامانه
system	طرز روش
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	سازگان
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	نظام
system	نظم منظومه
system	قاعده رویه
system	طرز اسلوب
system	جهاز
system	دستگاه
system	سلسله رشته
system	طریقه
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system	همستاد روش
system	منظومه
system	مجموعه سازمان
system	ترتیب
system	روش اصول
system	نظام سیستم
system	تشکیلات
system	سازمان
system	همست
system	سیستم
c.g.s. system	دستگاه سگث
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
value system	نظام ارزشها
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
mnemonic system	نظام یادیار
practical system	دستگاه یکانهای عملی
mksa system	دستگاه مکثا
phonetic system	سیستم صوتی
physiocratic system	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system	سیستم خورشیدی
modern system	نظام نوین
modern system	نظام جدید
modular system	سیستم پیمانهای
multicomputer system	سیستم چند کامپیوتری
multicomponent system	سیستم چند جزیی
monoprogramming system	سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
monocyclic system	دستگاه تکدور
monoclinic system	دستگاه تک شیب
microcomputer system	سیستم ریزکامپیوتری
monitor system	سیستم مبصر
monetary system	سیستم پولی
modulation system	سیستم مدولاسیون
planetary system	شمسی
planning system	نظام برنامه ریزی
ragozin system	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system	سیستم راه اهن
railway system	شبکه راه اهن
railway system	سیستم راه اهن
rationing system	نظام جیره بندی
rationing system	نظام سهمیه بندی
recoil system	سیستم دافع
recoil system	دستگاه دافع توپ
recoil system	سیستم عقب نشینی توپ
miniature system	خرده نظام
quota system	سیستم سهمیهای
quota system	نظام سهمیه بندی
mixed system	نظام مختلط
point system	شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system	دستگاه چندفاز
power system	شبکه نیرو
multiple well system	سیستم چند چاهی
price system	نظام قیمت
price system	نظام قیمتی
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
ptolemaic system	هئیت بطلیموسی
quantized system	دستگاه کوانتایی
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
multilink system	سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
rhombic system	دستگاه راست گوشه
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
limbic system	دستگاه کناری
operating system/	سیستم عامل دو
open system	سازگان باز
open system	سیستم باز
magnet system	سیستم اهنربایی
magnetic system	سیستم مغناطیسی
parallel system	شبکه موازی
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
market system	نظام بازار
management system	سیستم اداره
management system	سیستم مدیریت
orthorhomobic system	دستگاه راست گوشه
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
organ system	دستگاه
open system	نظام باز
one component system	سیستم یک جزیی
on line system	سیستم درون خطی
multiprogramming system	سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprocessing system	سیستم پردازش چند گانه
multiprocessing system	سیستم چند پردازی
multiprocessing system	سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiplex system	سیستم چندگانه
multiplex system	سیستم چند سیمه
mature system	سیستم کامل
total system	سیستم کامل
measuring system	سیستم سنجش
foreign value system	نظام ارزشی بیگانه
multiprogramming system	سیستم برنامه سازی چندگانه
oblique system	سیستم مایل
numeration system	سیستم شمارشی
numeral system	سیستم عددی
number system	سیستم عددی
number system	سیستم عدد نویسی
non quantized system	دستگاه کلاسیک
non quantized system	دستگاه ناکوانتایی
neurovegetative system	دستگاه اعصاب نباتی
multiuser system	سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
merit system	نظام شایستگی نگر
telephone system	سیستم تلفن
tectopulvinar system	دستگاه بامی- پروانهای
tax system	نظام مالیاتی
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target system	سیستم هدفها
tandem system	سیستم دو پشته
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design	طرح سیستم
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tetragonal system	دستگاه چهار گوشهای
transmission system	سیستم انتقالی
transmission system	شبکه انتقال
three wire system	دستگاه سه سیمی
three phase system	شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
three phase system	سیستم سه فاز
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
text system	سیستم متن
system's design	ساختمان سیستم
system unit	محفظه سیستم
system resource	وسیله سیستم
system resource	منبع سیستم
system resolution	تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset	راه اندازی مجدد سیستم
system prompt	اعلان سیستم
system programs	برنامههای سیستم
system programming	برنامه نویسی سیستم
system security	حفافت سیستم
system time	ساعت سیستم
system time	زمان سیستم
system testing	ازمایش سیستم
system test	ازمون سیستم
system study	مطالعه سیستم
system standard	استانداردسیستم
system standard	معیار سیستم
system software	نرم افزار سیستم
transmission system	دستگاه انتقالی
transposition system	سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
truck system	اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
lens system	سیستملنز
hoisting system	دستگاهجرثقیل
gyratory system	سیستمچرخنده
discharge system	سیستمتخلیه
welfare system	نظام رفاهی
weapon system	مدل جنگ افزارها
weapon system	سیستم جنگ افزارها
water system	سیستم ابیاری
root system	سیستمریشه
system buttons	دکمههایسیستم
coordinate system	دستگاه مختصات [ریاضی]
system of numeration	دستگاه اعداد [ریاضی]
numerative system	دستگاه اعداد [ریاضی]
numbering system	دستگاه اعداد [ریاضی]
number system	دستگاه اعداد [ریاضی]
electrical system	سیستم برق
midi system	واحدتکینومنفرد
system components	اجزادستگاه
water system	منبع اب
water system	ذخیره اب
uniprogramming system	سیستم عملکرد تک برنامهای
underdetermined system	نظام نامعین
ucsp p system	سیستم توسعهای برنامه
two phase system	شبکه یا سیستم دو فاز
two unit system	دستگاه دو برقی
turnkey system	سیستم جامع
turnkey system	سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
turnkey system	سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
unit system	سلسله احاد
universe of system	جهان سیستم
water system	رودخانه و شعبات ان
warning system	سیستم خبردهنده
warning system	سیستم الارم
warehousing system	روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
wage system	نظام پرداخت دستمزد
voting system	نظام رای گیری
vestibular system	دستگاه دهلیزی
ventilatory system	دستگاه تهویهای