Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 103 (7 milliseconds)
English	Persian
Being a junior clerk is a far cry from being a manager .	کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
Other Matches
junior	کهتر
junior	موخر
junior	اصغر
junior	زودتر تازه تر
junior	دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
junior	کم
junior	دانشجوی سال سوم
junior	مسابقه نوجوانان
junior college	اموزشکده
junior schools	دوره اول دبیرستان
junior school	دوره اول دبیرستان
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
junior college	مدرسه فوق دیپلم
junior officer	افسر جزء
junior high school	دبیرستان مقدماتی
captain junior grade	ناخدا دوم
lieutenant junior grade	ناوبان یکم
clerk	کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk	دفتردار
clerk	دبیر
clerk	منشی
clerk	دفتردار کارمند
clerk of the course	منشی گروه داوران
clerk	متصدی
clerk of the scale	متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
clerk of the court	کاتب
booking clerk	بلیط فروش
authorised clerk	کارمندصلاحیت دار
authorised clerk	واسطه مجاز
articled clerk	کاراموز
data clerk	فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
clerk of the works	استادکار
clerk of the works	سرکارساختمانی
file clerk	مامور بایگانی
filing clerk	دفتردار-بایگان
sales clerk	فروشنده
town clerk	کارمند شهرداری یافرمانداری
stock clerk	انباردار
raid clerk	نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
parish clerk	کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lay clerk	سرود خوان کلیسا
file clerk	بایگان
tally clerk	بارشمار
Foundation [junior] house officer [British English]	انترن پزشک [مقیم بیمارستان]
army postal clerk	متصدی پست ارتشی
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
dp manager	مدیر داده پردازی
manager	ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager	و نیز آدرس شیار را
manager	امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager	برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager	نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager	یس بخش در شرکت
manager	بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager	نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager	مدیر
manager	مباشر
manager	کارفرما
manager	مدیر تیم
manager	و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager	مدیر مسابقه بوکس
project manager	مدیر پروژه ها
project manager	مدیر طرحها
presentation manager	برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
program manager	مدیر برنامه ها
Print Manager	امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
project manager	مدیر پروژه
record manager	مدیر رکورد
sale manager	مدیر فروش
sales manager	مدیر فروش
site manager	رئیس کارگاه
staff manager	رئیس کارگزینی
stores manager	مدیر انبارها
town manager	شهردار انتصابی
bank manager	رییسبانک
presentation manager	واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
presentation manager	تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
personnel manager	مدیر استخدام
acting manager	کفیل
edp manager	مدیرداده پردازی الکترونیکی
stage manager	کارگردان نمایش
file manager	مدیر فایل
general manager	مدیر باشگاه
item manager	مدیر اقلام
item manager	مدیریت اقلام تدارکاتی
LAN Manager	سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
stage manager	مدیر نمایش
program manager	بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
operation manager	مدیر عملیات
office manager	رئیس دفتر
office manager	رئیس اداره
micro manager	مدیر ریزکامپیوترها
library manager	مدیر کتابخانه
computer center manager	مدیر مرکز کامپیوتر
adobe type manager	مدیر انواع فونت ادوبی
data base manager	مدیر پایگاه داده
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
data processing manager	مدیر پردازش داده
personal information manager	برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
computer operations manager	مدیر عملیات کامپیوتر
army class manager activity	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
General manager . Director general .	مدیر کل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com