Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
database
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
database
پایگاه داده ها
database
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
database
شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
database
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
database
جستجو
database
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
database
ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database
مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
database
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
plex database
ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
on line database
پایگاه داده درون خطی
database structure
ساختار پایگاه داده ها
database management
مدیریت پایگاه داده ها
database disign
طرح پایگاه داده ها
active database
پایگاه دادههای فعال
relational database
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database
پرش پایگاه داده که حاوی عملگرهای رابط های است
relational database
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database
پایگاه داده رابطهای
database driver
برنامه راه انداز پایگاه داده
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
database management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
relational database management system
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
record oriented database management
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
systems
سازگان
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
systems
اسلوب
systems
اصول وجود
systems
همست
systems
تشکیلات
systems
سازمان
systems
سیستم
systems
جهاز
systems
نظام
systems
نظم منظومه
systems
قاعده رویه
systems
طرز اسلوب
systems
دستگاه
systems
سلسله رشته
systems
طریقه
systems
همستاد روش
systems
نظام سیستم
systems
منظومه
systems
نظم ترتیب
systems
طرز روش
systems
رشته دستگاه
systems
سلسله
systems
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems
مجموعه سازمان
systems
روش اصول
systems
ترتیب
systems analyzer
تحلیل گر سیستم
systems analysis
تحلیل سیستم ها
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
systems program
برنامه سیستم
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
systems approach
رویکرد نظام نگر
systems analysis
سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
systems console
پیشانه سیستم ها
systems programer
برنامه نویس سیستم
systems programming
برنامه نویسی سیستم
systems progarmmer
برنامه نویس سیستم ها
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
systems library
کتابخانه سیستم ها
systems house
خانه سیستم ها
Monetary systems.
سیستم های پولی ( مالی )
systems flowchart
روندنمای سیستم
systems engineer
مهندس سیستم
systems disk
دیسک سیستم ها
systems console
میزفرمان سیستم ها
systems programmer
برنامه نویس سیستم
systems analysis
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
systems analysis
نظام شناسی
bifurcated systems
سیستمهای دو چنگاله
nervous systems
دستگاه عصبی
nervous systems
سلسله عصب
framing systems
سیستمهای قابدار
nervous systems
دستگاه پی
pos systems
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
embedded systems
سیستمهای تعبیه شده
operating systems
سیستم عامل
systems analyst
تحلیلگر سیستم
systems analyst
تحلیل گر سیستم
systems software
نرم افزار سیستم
systems analysis
تحلیل سیستم
public address systems
دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
association in information systems
professionals
association in information systems
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
systems network architecture
معماری شبکه سیستم ها
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
systems application architecture
معماری کاربردی سیستم ها
man machine systems
نظامهای انسانی- ماشینی
information processing systems
نظامهای خبرپردازی
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
certified systems professionals
CSP
small computer systems interface
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
a comparison of the tax systems in Italy and Spain
مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com