Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 27 (4 milliseconds)
English	Persian
He is reserved and aloof .	آدم دیر آشنایی است
Other Matches
aloof	دور
aloof	کناره گیر
To go into solitude . To become aloof .	کناره گرفتن
hold aloof	کناره گیری کردن
i was reserved for it	تنها برای من مقدر شده بود
reserved	رزرو شده
all right reserved	هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
reserved	خوددار
reserved	محتاط
reserved	خاموش کم حرف
reserved	اندوخته
reserved	ذخیره
He is quite reserved and formal.	آدم خیلی خشک و رسمی است
reserved words	کلمههای محافظت شده
reserved words	کلمههای رزرو
reserved words	کلمات ذخیره شده
reserved word	کلمه محفوظ
reserved list	صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
reserved character	حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
reserved character	فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
reserved character	کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved area	مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
copyright reserved	حق طبع یا چاپ محفوظ است
reserved for unexpired risks	ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
reserved for security purposes	تامینی
He is very cartious ( circrmspect, reserved ) .	خیلی ملاحظه کار است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com