Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 37 (4 milliseconds)
English	Persian
Her comment, though unexpected, was apropos.	نظر او [زن] ، هر چند غیر منتظره، بجا بود.
Other Matches
unexpected	ناگاه
unexpected	غیر منتظره
unexpected	پیش بینی نشده
unexpected	غیرمنتظره
unexpected	غیر مترقبه
unexpected	غیره مترقبه غیرمنتظره
unexpected inflation	تورم پیش بینی نشده
unexpected inflation	تورم غیر منتظره
apropos	شایسته
apropos of	دربارهء
apropos of	راجع به
apropos	بجا
apropos of	نسبت به
apropos	بموقع
Apropos of nothing, she then asked me if I was hungry.	سپس او [زن] از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
The ceremony concluded with the recital of an apropos poem.	مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
comment	توضیح
comment	تفسیر
comment	نظریه
comment	تعبیر
comment	تفسیرنوشتن
To comment on something ( someone ) .	درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
comment	تعبیر کردن
comment	مین کننده توضیحات است
comment	نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
comment	ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
comment card	کارت توضیحی
a fair comment	نظر بی طرفانه
comment column	ستون توضیحی
comment statement	حکم توضیحی
make a comment	افهار نظر کردن
I wI'll not comment on this issue.	درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
To express an opinion. To comment.	اظهار نظر کردن
item of written comment	نظر
item of written comment	رای
item of written comment	پاسخ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com