Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
Other Matches
application program interface
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
interface human machine interface
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
e-mail
[short for electronic mail]
ایمیل
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
رایانامه
interface
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface
وصل کردن از طریق رابط
interface
واسط
interface
فاصل
interface
که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface
میانجی
interface
سطح مشترک
interface
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface
دفتر مشترک قسمتها
interface
وجه مشترک
interface
یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface
رابط
interface
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
expansion interface
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
communication interface
میانجی ارتباطی
electrical interface
تداخل الکتریکی
interface card
کارت رابط
eia interface
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
parallel interface
رابط موازی
friendly interface
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
centronics interface
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
serial interface
رابط سری
centronics interface
رابط موازی
standard interface
واسطه استاندارد
standard interface
رابط استاندارد
user interface
میانجی کمکی
graphical user interface
میانجی نگارهای کاربر
programmable communications interface
رابط مخابراتی برنامه پذیر
input output interface
میانگیر ورودی- خروجی
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
MIDI interface card
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
graphical user interface
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
general purpose interface
میانگیر همه منظوره
apple desktop interface
رابط رومیزی اپل
graphical user interface
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
network interface card
کارت میانجی شبکه
system v interface definition
تعریف میانجی سیستم 5
computer interface unit
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
برنامه نویسی
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
برنامه ریزی
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
GOLORP
by next mail
با پیت بعد
by next mail
باپست اینده
mail
پستی
e mail
سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
mail
مراسلات
mail
زره
mail
جوشن
mail
زره دار کردن پست
mail
چاپار
mail
پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail
نامه رسان
mail
پست کردن
mail
پست
mail
باپست فرستادن
mail
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail
ارسال چیزی توسط پست
mail
نامههای ارسالی یا دریافتی
mail
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
general purpose interface bus
مسیر میانگیر همه منظوره
small computer systems interface
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
small computer system interface
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
enhanced system device interface
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
musical instrument digital interface
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
fibre distributed data interface
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
discrete programming
برنامه سازی گسسته
logic programming
برنامه نویسی منطقی
functional programming
برنامه نویسی تابعی
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
integer programming
برنامه سازی صحیح
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
linear programming
برنامه ریزی خطی
linear programming
برنامه نویسی خطی
dynamic programming
برنامه سازی پویا
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
programming methods
روشهای برنامه ریزی
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming team
تیم برنامه نویسی
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
system programming
برنامه نویسی سیستم
systems programming
برنامه نویسی سیستم
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
programming language
زبان برنامه نویسی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
To mail a letter.
نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail.
نامه سفارشی
mail services
خدمات پستی
mail coach
دلیجان پستی
mail orderly
پستچی
mail gram
پست زمینی
mail merge
ادغام پستی
mail merging
ادغام پستی
junk mail
اقلام پستی ناخواسته
voice mail
پست اوایی پست صوتی
voice mail
پست صوتی
certified mail
پست سفارشی
overland mail
پستی که از راه خشکی برود
overland mail
پست زمینی
ring mail
زره
sea mail
پست دریایی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
snail mail
اصط لاح عامیه به پست معمولی
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
there was no mail to day
امروز پست نبود
there was no mail to day
امروز کاغذنداشتیم
mail cart
گاری پست
mail cart
ارابه پستی
acknowledged mail
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
certified mail
پست سفارشی دو قبضه
coat of mail
زره نیم تنهای
computerized mail
پست کامپیوتری
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
chain mail
زره زنجیری
coats of mail
زره نیم تنهای
registered mail
پست سفارشی
accountable mail
پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
mail call
رسیدن نامه یا پست
mail box
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail box
جعبه پستی
air mail
پست هوایی
electronic mail
پست الکترونیکی
mail call
دریافت نامه از پستخانه
certificate in computer programming
CCP
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
planning programming budgetting
system
application
برنامه کاربردی استفاده
application
پیشنهاد
application
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application
درخواست
on application
در زمان
[حالت]
درخواست
application
به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
application
تقاضای کار
application
موارد استعمال
application
معمولا به صورت نوشته
application
تقاضا برای چیز
application
عرضحال
application
[for something]
درخواست نامه
[برای چیزی]
application
فرم تقاضا
application
درخواست نامه پشت کار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com