English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
English Persian
It was all a fraud ( gimmeck ) . تمامش کلاهبرداری بود
Other Matches
fraud کلاهبرداری کلاهبردار
fraud غبن
fraud گول
fraud احتیال
fraud تدلیس جزائی تدلیس مدنی
fraud تقلب کلاهبرداری
fraud دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
fraud پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
fraud فریب
fraud حیله
fraud کلاه برداری
fraud تقلب
fraud فن
fraud گوش بر شیاد
fraud کلاهبرداری
fraud سوء استفاده
fraud حیله کلاهبرداری
statute of fraud قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
presumption of fraud احتمال تقلب
pious fraud حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
option of fraud خیار تدلیس
guilty of fraud محکوم به علت کلاهبرداری
gross fraud غبن فاحش
constructive fraud منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
constructive fraud کلاهبرداری اعتباری
Cheating( fraud) does not pay ( prosper). تقلب عاقبت ندارد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com