Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
Other Matches
come online
<idiom>
آغاز به کار کردن
online
درون خطی
online storage
انباره درون خطی
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
online operation
عمل درون خطی
fulfill
تمام کردن
fulfill
تکمیل کردن
fulfill
انجام دادن
fulfill
واقعیت دادن
fulfill
تامین کردن
fulfill
براوردن
fulfill
[American]
واقعی کردن
fulfill a contract
قرارداد را اجرا کردن
fulfill
[American]
اجرا کردن
fulfill
[American]
عملی کردن
fulfill
[American]
واقعیت دادن
fulfill
[American]
صورت گرفتن
fulfill
[American]
به انجام رساندن
fulfill
[American]
انجام دادن
condition which is impossible to fulfill
شرط غیر مقدور
factory
قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
ex factory
تحویل در کارخانه
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory
مرکز تولید
factory
کارخانه
spinning factory
کارخانه نخ ریسی
cotton factory
کارخانه نخ ریسی
car factory
کارخانه خودروسازی
factory rugs
فرش ماشینی
factory-spun
نخ کارخانه ای
factory-spun
نخ ماشین ریس
factory team
تیم کارخانه اتومبیل سازی
factory system
نظام کارخانهای
factory production
تولید کارخانهای
factory economy
اقتصاد کارخانهای
factory chimney
دودکش کارخانه
factory order
سفارش ساخت
factory ship
قایقبزرگومجهزبرایماهیگیری
factory floor
بخشکارگریکارخانه
factory farming
یکجورسیستممزرعهداریکهدرآنبهحیواناتغذایمخصوصدادهمیشودتاسریعتررشدکنند
bomb factory
مکانغیرقانونیساختبمب
pottery factory
کارخانه چینی سازی
He is running ( runs ) the factory .
او کارخانه را می گرداند
Its no joke running a factory .
اداره کردن یک کارخانه شوخی نیست
computer aided factory management
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
demand
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
تقاضای خرید کالا
demand
مطالبه
demand
مطالبه تقاضا کردن
demand
درخواست
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
on demand
بنا به تقاضا
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
on demand
عندالمطالبه
demand
تقاضا برای انجام چیزی
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
نیاز احتیاج
demand
خواستارشدن
demand
نیاز
demand
درخواست مطالبه
demand
طلب
demand
تقاضا کردن تقاضا
demand
تقاضا کردن
demand
درخواست کردن
demand
خواست
demand
تقاضا
demand
مطالبه کردن
demand
نیاز
demand
احتیاج
to be in demand
طالب داشتن
to be in demand
خریدارداشتن مطلوب بودن
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
demand satisfaction
تحویل درخواستها
demand code
شماره رمزبرگ درخواست
demand report
گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand satisfaction
تحویل اماد مورد نیاز
demand for money
تقاضا برای پول
demand shift
انتقال تقاضا
demand shift
تغییر تقاضا
demand side
ستون تقاضا
demand side
طرف تقاضا
demand surface
سطح تقاضا
demand surface
میزان تقاضا
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
demand accommodation
تعدیل درخواستها
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand factor
ضریب تقاضا
demand factors
عوامل تقاضا
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand processing
پردازش بر اساس نیاز
peak demand
بیشترین تقاضا
final demand
تقاضای نهائی
peak demand
حداکثر تقاضا
demand elasticity
کشش تقاضا
demand deposit
سپرده جاری
information on demand
اطلاعات با تقاضا
demand code
رمز درخواست
demand factors
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand curve
منحنی تقاضا
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand deposit
سپرده دیداری
aggregate demand
تقاضای کل
factor demand
تقاضای عوامل
elastic demand
حساس
replacement demand
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
change in demand
تغییر تقاضا
energy demand
مطالبه انرژی
demand schedule
جدول تقاضا
to make a demand on somebody
مطالبه کردن از کسی
effective demand
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
complementary demand
تقاضای مکمل
complementary demand
تقاضای تکمیلی
demand note
چک تمسک
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand
تقاضای کشش دار
demand function
تابع تقاضا
demand management
مدیریت تقاضا
elastic demand
تقاضای با کشش
demand meter
تقاضاسنج
demand note
مطالبه نامه
demand note
سفته
composite demand
تقاضای مرکب
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
effective demand
تقاضای موثر
excess demand
فزونی تقاضا
elasticity of demand
کشش تقاضا
demand forecast
پیش بینی تقاضا
demand for payment
تقاضای پرداخت
money demand
تقاضا برای پول
quantity of demand
مقدار تقاضا
planned demand
تقاضای برنامه ریزی شده
excess demand
درخواست مازاد
demand frequency
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand paging
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand paging
صفحه بندی مورد نیاز
demand paging
صفحه بندی تقاضا
demand pattern
الگوی تقاضا
demand price
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
excess demand
تقاضای بیش از حد
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
financed demand
احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
payable on demand
پرداخت عندالمطالبه
maximum demand
تقاضای بیشینه
maximum demand
پیک بار
maximum demand
بار پیک
maximum demand
بار حداکثر
joint demand
تقاضای مشترک
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
derived demand
تقاضای مشتق شده
measurement of demand
تخمین تقاضا
offer and demand
عرضه و تقاضا
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
law of demand
قانون تقاضا
market demand
تقاضای بازار
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
To demand ones right. To get ones due.
حق کسی را خواستن ( گرفتن )
inelastic demand
تقاضای بی کشش
inelastic demand
تقاضای غیر حساس
total demand
تقاضای کل
demand shift
جابجائی تقاضا
supply and demand
عرضه و تقاضا
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
national demand
تقاضای ملی
to meet a demand
تقاضایی را براوردن
by popular
[demand]
request
درخواست توده پسند
cross elasticity of demand
= Eab
cross elasticity of demand
*
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
speculative demand for money
تقاضای سفته بازی برای پول
price elasticity of demand
کشش قیمتی تقاضا
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
income elasticity of demand
کشش
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
income elasticity of demand
درامدی تقاضا
cross elasticity of demand
کشش متقاطع تقاضا
cross elasticity of demand
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
individual demand schedule
صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
marginal demand price
قیمت تقاضای نهائی
demand oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
transaction demand for money
تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
maximum demand indicator
کنتور بار پیک
maximum demand meter
تقاضاسنج
maximum demand pointer
عقربه مصرف حداکثر
maximum power demand
مصرف حداکثر
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
maximum demand meter
حداکثر مقدار سنج
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com