English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (4 milliseconds)
English Persian
On Sunday night. شب یکشنبه
Other Matches
last sunday همین یکشنبه که گذشت
Sunday یکشنبه را گذراندن
Sunday مربوط به یکشنبه تعطیل
Sunday یکشنبه
last sunday یکشنبه گذشته
Mothering Sunday روزمادر
Sunday Schools مدرسهی یکشنبه
quinquagesima sunday یکشنبه پیش ازلنت
low sunday اولین یکشنبه بعد از عید پاک
Sunday School مدرسهی یکشنبه
Palm Sunday یکشنبهی پیش از عید پاک
sunday punch کاراترین ضربه در بوکس
passion sunday یکشنبه دوم پیش ازعیدرستاخیزمسیح یا عیدفصح
rope yarn sunday بعد از فهر ازاد
rope yarn sunday بعد از فهرروز تعطیل
his almost night نزدیک شب است
d. and night شبانه روز
his almost night تقریباشب است
he went by night شبانه رفت
last night شب گذشته
the night before last پریشب
To take a night off . یک شب از کار مرخصی گرفتن
first night گشایش شب
first night شب افتتاح
first night شب اول
d. and night شب و روز
to night امشب
night شب
night غروب
night شب هنگام برنامه شبانه
night تاریکی
all night در تمام شب
all night همه شب
at night در شب
at night شب هنگام
last night دیشب
night vision دید در شب
night stick باتون
queen of night زن شکارکن
queen of night سیم نقره
night soil برازی مستراح
night soil کثافات مبال
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night season شب هنگام
night season هنگام شب
night robe لباس خواب
night raven مرغ شب خوان
night raven مرغ حق
the deep of night دل شب
queen of night نام الهه ماه وشکار
night stick چوب باتون
night suit جامه خواب
night vision دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night walker فاشق شبگرد
night walker کسیکه در خواب راه میرود
night vision دید شب
night vase شاشدان
night vase قاروره
night walker یکجورکرم بزرگ
night table پاتختی
night watch پاس شب
night vase فرف ادار
night tide جزرو مدشبانه
night soil سواد
night watch پاسبان شب گزمه
night tide هنگام شب
the night is yet young تازه سرشب است
the third watch of the night پاس سوم شب
one-night stand تک برنامه
Can you stay over night? می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Where do you want to go this time of night ? این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
I went hungry last night . دیشب گرسنه ماندم
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
day and night <idiom> شب وروز پشت سرهم
fly-by-night <idiom> نامطمئن (کار،شفل)
What is the price per night? قیمت برای یک شب چقدر است؟
I was up all night in my bed. من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
accommodation for the night خوابگاه برای یک شب
night migrant شب کوچنده [پرنده شناسی]
Good night شامگاهان نیکو
He vanished into the night. در سیاهی شب نا پدید گشت
we made a night of it چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
what a night we made of it چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
one-night stand نمایش یک شبه
one-night stand برنامهی یک باره
one-night stand رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands نمایش یک شبه
one-night stands برنامهی یک باره
night shift شیفتشب شبکار
one-night stands تک برنامه
one-night stands رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
bonfire night شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night porter پذیرششبهتل
opening night شباولیناجراییکقطعههنری
stag night مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
I had a dream last night. دیشب خواب دیدم
Good night. شب بخیر
night piece دورنمای شب
night-time هنگام شب
guest night شب مهمانی
he did not est all night درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night همه شب نیارمید
he outwatched the night شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
i was up late last night دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
i was up late last night بودم
in noon of night در نیمه شب
night attack شبیخون
live out the night شب را بسر بردن
live out the night شب را صبح کردن
my wakeful night شب بیخوابی یا بیداری من
night bilndness شبکوری
night bilndness روز بینی
night bilndness روزکوری
night bilndness شب بینی
night bird مرغ شب بیدار
night black سیاه
good night شب بخیر
good night شب شما خوش
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
fly-by-night ادم شبرو
fly-by-night شب گریز
night owl ادم شب زنده دار
night owls ادم شب زنده دار
night waking شب زنده داری
night school اموزشگاه شبانه
night schools اموزشگاه شبانه
before mid night قبل از نیمه شب
night assault شبیخون
night and day شب و روز
night and day شبانه روز
fly by night طالب سود انی
night time هنگام شب
fly by night شخص کوتاه عمر
night blind شبکور
night blindness شب کوری
night partol عسس
night interception استراق سمع شبانه
night interception کمین شبانه
night interception رهگیری شبانه
night hag فرنجک
night hag خفتک سکاچه
night hag کابوس
night hag بختک
night moans نالههای شب تا صبح
night gown خواب جامه
night landing فرود شبانه
night landing پیاده شدن درساحل در شب
night order دستورات شبانه
night order دستور شبانه
night operations عملیات شبانه
night of ignorance شام جهل
night of ignorance شام نادانی
night long از سر شب تا بامداد
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
night light روشنایی شب
night light شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
night effect تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night eyed روز کور
night eyed شب بین
night flying پرواز
night flying در شب
night clothes جامه خواب
night stool صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
night chair صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night boat قایق اماده
night flying شب پرواز کن
night glass دوربین شب
night cellar زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night brawler شب دعوا کن
To travel night and day . شب وروز مسافرت کردن
The officer on night duty. افسر کشیک شب
Everyone retired early that night. در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
What ist the price per night? اجاره آن هر شب چقدر است؟
The night is stI'll young. تازه اول شب است
I couldnt get to sleep last night. دیشب خوابم نمی برد
he did not rest all night long همه شب نیارمید
Far into the night . Into the early hours. تا دم دمهای صبح
i hsd a bad night دیشب خوب نخوابیدم
i passed an uneasy night دیشب
i passed an uneasy night ناراحت بودم
i passed an uneasy night شب بدی گذراندم
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
To sThe night is stI'll young . تازه سرشب است
Last night I called [rang] my mom. دیشب به مادرم زنگ زدم.
He works day and night (round the clock). روز وشب کارمی کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com