Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
file transfer protocol
پروتکل انتقال فایل
Other Matches
secure hypertext transfer protocol
گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
file transfer
انتقال فایل
file transfer utility
برنامه کمکی انتقال فایل
peer to peer file transfer
دستیابی فایل عمومی
peer to peer file transfer
انتقال فایل همتا
protocol
قرارداد
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol
پیوند نامه
protocol
پیش نویس معاهده
protocol
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol
صورت جلسه کنفرانس
protocol
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol
پروتکل
protocol
صورت جلسه ازمایش
protocol
مقاوله نامه نوشتن
protocol
تشریفات
protocol
پیش نویس سند
protocol
اداب ورسوم
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
communications protocol
پروتکل مخابراتی
communication protocol
پروتکل ارتباطی
chief of protocol
رئیس تشریفات
communications protocol
پروتکل ارتباطات
final protocol
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
Protocol must be observed.
تشریفات باید رعایت شود
additional protocol
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
protocol of signature
protocol
character oriented protocol
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
Microcom Networking Protocol
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
Apple filing protocol
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Chief of protocol. Master of ceremonies.
رئیس تشریفات
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
secure encryption payment protocol
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer
احاله
transfer
حواله
transfer
سند انتقال یا واگذاری
transfer
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer of cause
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
واگذاری
transfer
تغییر دستورات یا کنترل
transfer
کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer
تغییر دستور یا کنترل
transfer
واگذاری نقل
transfer
واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer
سند انتقال انتقالی
transfer
نقل
transfer
واگذاری تحویل
transfer
انتقال
transfer
منتقل کردن
transfer
واگذار کردن
transfer
انتقال دادن
transfer
ورابردن
transfer
ورابری
k , transfer
ضریب تصحیح برد توپ
k , transfer
ضریب کای برد
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
پهلو- رفت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
تغییر سمت دادن لوله
negative transfer
انتقال منفی
transfer orbit
مدار انتقال
transfer order
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transfer payment
پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer payments
پرداختهای انتقالی
transfer operation
عمل انتقال
transfer of technology
انتقال تکنولوژی
heat transfer
انتقال گرما
transfer of portfolio
انتقال موجودی اوراق بهادار
transfer of obligation
حواله مدنی
transfer of learning
انتقال یادگیری
energy transfer
انتقال انرژی
power transfer
انتقال انرژی
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
transfer rate
نرخ انتقال
unconditional transfer
انتقال غیر شرطی
transfer time
مدت انتقال
deed of transfer
انتقال نامه
deed of transfer
سند انتقال
transfer time
زمان انتقال
transfer table
میز انتقال
transfer switch
کلید انتقال
transfer station
محل اعزام افراد
transfer station
محل انتقال افراد
transfer resistor
ترانزیستور
transfer reaction
واکنش انتقالی
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer characteristic
مشخصه متقابل
data transfer
انتقال داده ها
heat transfer
انتقال حرارت
transfer functions
توابع انتقالی
transfer of training
انتقال اموزش
technology transfer
انتقال تکنولوژی
telegraphic transfer
انتقال تلگرافی
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
third person of a transfer
محال علیه
transfer address
ادرس انتقال
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer case
جعبه انتقال نیرو
transfer case
دیفرانسیل
transfer check
مقابله
transfer check
انتقال
transfer earnings
درامدهای انتقالی
transfer equipment
تجهیزات
radial transfer
انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
transfer income
درامد انتقالی
transfer of capital
انتقال سرمایه
transfer molding
ریخته گری انتقالی
transfer molding
قالب ریزی انتقالی
transfer mold
قالب گیری انتقالی
transfer medium
رسانه انتقال
transfer machine
دستگاه انتقال
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
transfer line
خط انتقال
transfer limit
حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer limit
حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
positive transfer
انتقال مثبت
transfer ladle
پاتیل انتقال
transfer interpreter
مفسر انتقال
transfer instruction
دستور العمل انتقال
transfer function
تابع انتقال
conditional transfer
انتقال شرطی
credit transfer
پرداخت ازطریق انتقال
transfer canal
کانالانتقال
credit transfer
انتقال اعتبار
collect transfer
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
transfer port
دریچهانتقال
transfer scale
پایهانتقال
block transfer
انتقال بلوک
block transfer
انتقال کندهای
charge transfer compounds
ترکیبات انتقال بار
current transfer ratio
نسبت انتقال جریان
government transfer payments
پرداختهای انتقالی دولت
bit transfer rate
نرخ ارسال بیت
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
image transfer constant
ثابت انتقال تصویر
courier transfer officer
افسر مسئول پیک
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
passenger transfer vehicle
وسلهجابجاییمسافرین
fuel transfer pipe
لولهانتقالسوخت
data transfer operations
عملیات انتقال داده
data transfer rate
سرعت انتقال داده ها
data transfer rate
نرخ ارسال داده
heat transfer coefficient
ضریب انتقال گرما
data transfer rate
میزان ارسال داده
data transfer rate
میزان انتقال داده
courier transfer station
مرکزارسال پیک ارتشی
courier transfer station
ایستگاه تعویض پیک
courier transfer officer
افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
materials transfer notes
دستورانتقال مواد
materials transfer notes
برگه انتقال مواد
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
transfer number plate
[British E]
پلاک انتقال
transfer license plate
[American E]
پلاک انتقال
file
دسته کاغذهای مرتب
to keep on file
ضبط کردن
to file off or away
باسوهان بردن
to file off or away
زدودن
file
فهرست
to file off
رژه رفتن
file
قطار
file
صف درپرونده گذاشتن
to keep on file
درپرونده نگاه داشتن
file
بایگانی کردن
file
به خط کردن
file
ردیف صف به صف کردن
file
اصلاح کردن
file
صورت
file name
نام فایل
file name
نام پرونده
file
بایگانی
file
رژه رفتن
file
در صف راه رفتن
file
پرونده ستون
file
ستون
file
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file
ستون کردن بایگانی کردن
keep on file
بایگانی کردن
associated file
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
associated file
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file
سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
com file
COفایل
com file
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
file
ساییدن پرداخت کردن
file
سوهان زدن
file
اهن سای
I/O file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
file
پرونده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com