English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
The minister cut the tape to open a new motory( highway , freeway ) . وزیر با قطع نوار سه رنگ بزرگراه جدید را افتتاح کرد
Other Matches
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
motory جنباننده
motory محرک
freeway شاهراهی که از حق راهداری معاف است
freeway شاهراه
freeway بزرگراه
highway باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highway اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highway چندرشتهای اتوبان
highway چند راهه
highway شینه جامع
highway شاهراه
highway بزرگراه
highway راه
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway شاه راه
highway شارع عام
minister پرستاری کردن بخش کردن
minister خدمت کردن
minister : کمک کردن خدمت کردن
minister وزیر مختار کشیش .
the then minister وقت
minister وزیر
minister کمک کردن
minister :وزیر
the then minister وزیر
highway robbery قطع الطریق
highway robbery راهزنی
highway robber قاطع الطریق
highway robber راهزن
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
highway bridge راپل
highway engineering تکنیک جاده سازی
Highway Code کد شاهراه
highway robbery <idiom> قیمت خیلی بالا
national highway راه اصلی
highway engineering مهندسی جاده سازی
national highway شاهراه
Prime Minister رئیس الوزرا
Prime Minister نخست وزیر
acting minister کفیل وزارتخانه
ex prime minister نخست وزیرپیشین
the finance minister is up سخن میگوید
deputy minister قائم مقام وزیر
the finance minister is up وزیر مالیه
ex prime minister رئیس الوزرای سابق
Prime Minister صدر اعظم
foreign minister وزیر امور خارجه
minister plenipotentiary وزیر مختار
minister resident سفیر مقیمی که زیردست سفیرتام الاختیاراست
minister resident وزیر مقیم
minister resident صاحبمنصب عالیرتبهای که به منظورخاص و جهت امر معینی باعنوان وزارت در کشورخارجی اقامت می گزیند
minister without portfolio وزیر مشاور
minister of finance وزیر اقتصاد
minister plenipotentiary نماینده سیاسی که زیر دست سفیرکبیر است ولی قدرت تمام دارد
peripheral highway [American E] شاهراه پیرامونی
highway user tax مالیات حق عبور
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
This is plain highway robbery . این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
minister for foreign affairs وزیر امور خارجه
It must be put up to the prime minister . باید بعرض نخست وزیر برسد
acting minister of war کفیل وزیر جنگ
minister of foreign affairs وزیر امور خارجه
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
tape نوار ضبط صوت
tape نوار
This tape has just come out. این نوار تازه درآمده
tape نوار بستن
tape ماده بلند و باریک مسط ح
tape نوار خط پایان
tape روی نوار ضبط کردن نواربرداری کردن
tape نوارچسب
tape نوار زدن ضبط کردن
tape نوار چسب
tape بانوار بستن
tape نوار پهن بالای تور
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tape تپت
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape تایپت
adhesive tape نوار چسب
tape handler unit tape magnetic
nine track tape نوار نه شیاره
tape comparator مقایسه کننده نوار
paper tape نوار کاغذی
one time tape نوار یک رویه کلید رمز
one time tape نوار یک لبه
punched tape نوار منگنه شده
tape file پرونده نواری
tape copy پیام ضبط شده روی نوارضبط
tape copy پیام نوار شده
seven track tape نوار هفت شیاره
scratch tape نوار چرکنویس
tape cartridge کارتریج نوار
recording tape نوار ضبط
heating tape نور حرارتی
punched tape نوار پانچ
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
perforated tape نوار سوراخ دار
input tape نوار اولیه
key to tape کلید به نوار
library tape نوار کتابخانهای
linen tape نوار کتان
mag tape نوار مغناطیسی
master tape شاه نوار
measuring tape متر نواری
granofather tape نوار پدر بزرگ
friction tape نوار چسب
finish tape نوار پایان مسابقه
tape code کد نوار
tape cassette کاست نوار
armature tape نوار چسب ارمیچر
backspace tape فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
tape cable کابل نواری
tape bound با تنگنای نواری
binary tape نوار دودویی
blank tape نوار نانوشته
cambric tape نوارچسب کمبره
carbon tape نوارکاربنی
chadless tape نوار بی خرده کاغذ
tape gauge اشل زنجیری
copper tape نوار مسی
double tape نوار مساحی مضاعف
dump tape نوار روبرداری
mica tape نوار میکا
measuring tape نوار مساحی
tape jam گیر کردن نوار
tape synchronizer همگام کننده نوار
magnetic tape نوار مغناطیسی
masking tape نوارچسب کاغذی
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
to breast the tape مسابقه دورابردن
magnetic tape موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
tape librarian بایگان نوار
red tape مقررات دست و پاگیر
red tape تشریفات زائد
tape recorders ضبط صوت دستگاه ضبط صوت
red tape <idiom> بیش ازحد فرمالیته
tape to card از نوار به کارت
tape transport حامل نوار
tape unit واحد نوار
tape verifier باز بین نوار
red tape نوار باریک قرمز
red tape فرمالیته اداری
magnetic tape روش درایو نوار مغناطیسی کنترل شده
magnetic tape ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
bridle tape نوارافسارمانند
tape counter شمارشگرنوار
tape dispenser نوارچسب
tape lock قفلنوار
tape selector انتخابگرنوار
tape-guide محلعبورنوار
tear tape نواربازکردن
white tape نوارسفید
tape recording دستگاهضبطصدا
ticker tape نوار کاغذی
Scotch tape نوار طلق
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
transaction tape نوار تراکنش
v tape engine موتور خورجینی
v tape engine موتور"وی " شکل
video tape نوار سمعی و بصری
video tape نواردیداری و شنوایی
masking tape نوار چسب رنگزنی
Scotch tape نوار اسکاچ
magnetic tape وسیلهای با نوک مغناطیسی
tape streamer حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
tape label برچسب نوار
tape deck نوارچرخان
tape deck نوار ران
tape drives دستگاه نوارخوان
tape drives نوار چرخان نوار ران
tape drives نوار گردان
tape drives نوارچرخان
tape drives نوار ران
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drive نوار چرخان نوار ران
tape deck نوار چرخان
tape decks نوار ران
tape measures متر نواری
tape measures نوارمتر
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
tape measure متر نواری
tape measure نوارمتر
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
tape decks نوار چرخان
tape decks نوارچرخان
tape drive نوار گردان
tape recorders نوار ضبط کن
tape perforator نوار سوراخ کن
tape punch نوار منگنه کن
tape reader نوار خوان
tape relay ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
tape reel حلقه نوار
tape recorder نوار ضبط کن
tape recorder ضبط صوت دستگاه ضبط صوت
tape spool قرقره نوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com