Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English
Persian
a breach in the fence
سوراخی در حصار
Other Matches
breach
قانون شکنی
breach
رخنه
breach
نقض کردن نقض عهد کردن
breach
ایجاد شکاف کردن
breach
رخنه کردن در
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
نقض
breach
تجاوز به حقوق دیگران
breach
مین نمیکنند
breach
نقض عهد
breach
خطای رد یک توافق
breach right
تجاوز به حقوق
breach
نقض عهد نقض کردن
breach
نفوذ کردن
fence
[around / between something]
حصار
[دور چیزی]
[بین چیزی]
fence
[around / between something]
نرده
[دور چیزی]
[بین چیزی]
ox fence
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
fence off
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
fence
حصار
fence
دیوار
fence
پرچین
fence
محجر سپر
fence
شمشیر بازی
fence
حفظ کردن نرده کشیدن
fence
شمشیر بازی کردن
fence
خاکریز پناه دادن
fence
نرده
fence
شمشیربازی
breach of trust
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
breach of trust
خیانت در امانت
breach of rule
نقض قانون
breach one's promise
بد عهدی
pound breach
هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
breach of the law
نقض قانون
breach of propriety
عدم رعایت اداب
breach of promise
شکستن پیمان ازدواج
breach of covenant
نقض عهد
breach of close
تجاوز به ملک دیگری
breach of covenant
تخلف از شرط
breach of contract
نقض قرارداد
breach of contract
نقض مفادقرارداد
breach of a close
تجاوز به ملک دیگری
breach of contract
تخلف از قرارداد
breach of an obligation
تخلف از تعهد
breach of promise
نقض قول
breach of prison
جرم فرار از زندان
breach of the peace
بهم زدن ارامش عمومی
breach of peace
اخلال در نظم عمومی
breach of duty
ترک خدمت
breach of duty
ترک وفیفه
breach of friendship
بهم زدن دوستی
to straddle the fence
نامطمئن بودن
rip fence
شکافنرداهای
batten fence
حصار با میله چوبی
paling fence
حصارنردهای
catch fence
نرده محکم سر پیچ
dead fence
پرچین
fence month
ماه قرق
fence month
ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
safety fence
جانپناه کنار راه
safety fence
جانپناه
snow fence
دیواره برفگیر
snow fence
حفاظ برف
snake fence
نرده مارپیچ
breach of diplomatic relations
قطع روابط سیاسی
to make a virginia fence
مستانه راه رفتن
to make a virginia fence
تلوتلو خوردن
double apron fence
سیم خاردار دو دامنه
rip fence guide
شکستنشیارحافظ
rip fence lock
قفلشکافنردهای
rip fence rule
حلقهشکافنردهای
rip fence slot
شکافنردهای
the horse refuses the fence
اسب از پر چین عقب میزند
to report somebody
[to the police]
for breach of the peace
از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن
[به پلیس]
شکایت کردن
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
to
[build / erect / put up]
a fence
حصاری ساختن
ring wall or ring fence
حصار گرد
ring wall or ring fence
پرچین یامحجرگرداگرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com