Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 200 (10 milliseconds)
English	Persian
absolute deviation	انحراف مطلق
absolute deviation	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
Search result with all words
mean absolute deviation	انحراف میانگین
Other Matches
deviation	خطا
mean deviation	انحراف میانگین
deviation	تغییر مسیر
deviation iq	هوشبهر انحرافی
mean deviation	انحراف متوسط
deviation	از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviation	انحراف عقربه قطبنما
deviation	انحراف جنسی
deviation	انحراف
deviation	اختلاف سمت
deviation	سمت
deviation	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation	مغایرت
deviation	کج روی
deviation	انحراف سمتی
deviation	کجی
deviation score	نمره انحراف
deviation table	جدول انحراف مغناطیسی
deviation table	جدول انحراف
frequency deviation	انحراف فرکانس
magnetic deviation	deviation
maximum deviation	انحراف حداکثر
mean square deviation	اختلاف
average deviation	انحراف متوسط
average deviation	انحراف میانگین
azimuth deviation	انحراف گرا
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
curve of deviation	منحنی انحراف
curve of deviation	نمودار نپر diagram Napier : syn
deviation factor	ضریب انحراف
deviation factor	تراکم پذیری
deviation factor	ضریب تراکم پذیری
mean square deviation	مغایرت
mean square deviation	میزان انحراف متداول
range deviation	خطای بردی توپ یا گلوله
magnetic deviation	میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
standard deviation	انحراف معیار
quartile deviation	انحراف چارک
sexual deviation	انحراف جنسی
residual deviation	انحراف مانده
range deviation	انحراف بردی
quartile deviation	انحراف چارکی
permissible deviation	تفاوت مجاز
gas deviation factor	تراکم پذیری
gas deviation factor	ضریب تراکم پذیری
coefficient of quartile deviation	ضریب انحراف چارکی
gas deviation factor	ضریب انحراف
absolute <adj.>	غیر مشروط
absolute <adj.>	ضروری
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
absolute value	مقدار مطلق
absolute <adj.>	صرف نظرنکردنی
absolute <adj.>	چاره نا پذیر
absolute	غیر مقید
absolute <adj.>	غیر قابل امتناع
absolute value	ارزش مطلق
absolute value	قدر مطلق
absolute zero	صفر مطلق
absolute value	قدر مطلق [ریاضی]
absolute <adj.>	مطلق
absolute <adj.>	خالص
absolute <adj.>	حیاتی
absolute <adj.>	واجب
absolute <adj.>	حتمی
absolute <adj.>	لازم الاجرا
absolute	استبدادی
absolute	کامل
absolute	دایره نامحدود
absolute	مطلق
absolute	غیر مشروط
absolute	مستقل
absolute	خود رای
absolute	کامل قطعی
absolute	خالص
absolute	ازاد
absolute	مجرد
absolute	آزاد از قیود فکری
absolute artesian well	چاه ارتزین مطلق
absolute coding	برنامه نویسی مطلق
absolute code	برنامه نویسی مطلق
absolute champion	قهرمان مطلق شطرنج
absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
absolute authortity	اقتدار مطلق
absolute alcohol	الکل مطلق
absolute altitude	ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute authortity	اختیار مطلق
absolute altimeter	دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
absolute altimeter	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
absolute altitude	ارتفاع مطلق
absolute zero entropy	انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
absolute deficiency	عدم کارائی مطلق
absolute velocity	سرعت مطلق
absolute viscosity	لزجت مطلق
absolute viscosity	گرانروی مکانیکی
absolute volue	ارزش مطلق
absolute volue	مقدار مطلق قدر مطلق
absolute viscosity	گرانروی مطلق
absolute volume	حجم مطلق
absolute zaro	صفر مطلق
absolute deficiency	نقص مطلق
absolute coulomb	کولن مطلق
absolute configuration	پیکر بندی مطلق
absolute density	چگالی مطلق
absolute advantage	برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
absolute address	مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
absolute address	نشانی مطلق
absolute threshold	آستانه مطلق
absolute accommodation	انطباق مطلق
unattainbility of absolute zero	دسترس ناپذیری صفر مطلق
decree absolute	حکم نهائی دادگاه
It is an absolute chaos.	همه رشته کارها از دست در رفته است
absolute majority	اکثریت مطلق
absolute address	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute value function	تابع قدر مطلق [ریاضی]
absolute address	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
monarchy absolute	حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
absolute advantage	برتری مطلق
absolute address	آدرس مطلق
absolute address	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
absolute address	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
absolute address	مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute address	برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address	مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
absolute address	کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute address	وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
absolute address	بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
absolute monarchy	سلطنت مطلقه
absolute joystick	سکان هدایت مطلق
absolute judgment	قضاوت مطلق
absolute legal	or dominion exercise ofthe power property controlover
absolute legal	قاعده تسلیط
absolute liability	بدهی مطلق
absolute limen	آستانه مطلق
absolute efficiency	کارائی مطلق
absolute loader	بارکننده مطلق
absolute luminosity	درخشندگی مطلق
absolute magnitude	قدر مطلق
absolute magnitude	قدر حقیقی
absolute measurement	اندازه گیری مطلق
absolute methanol	متانول مطلق
absolute monopoly	انحصار مطلق
absolute energy	انرژی مطلق
absolute error	خطای مطلق
absolute error	اشتباه مطلق
absolute error	اشتباه مطلق تیراندازی
absolute ether	اثر مطلق
absolute filter	صافی صد در صد
absolute filter	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
absolute frequency	فراوانی مطلق
absolute frequency	بسامد مطلق
absolute gravity	سنگینی مطلق
absolute height	ارتفاع نسبت به سطح دریا
absolute humidity	رطوبت مطلق
absolute movement	حرکت مطلق
absolute nullity	بطلان مطلق
absolute discharge	آزادی مطلق
absolute scale	مقیاس مطلق
absolute dry	کاملا" خشک
absolute sensitivity	حساسیت مطلق
absolute temperature	دمای مطلق
absolute unit	واحد مطلق
absolute vacuum	خلاء مطلق
absolute dud	گلوله اتمی عمل نکرده
absolute drought	خشکی مطلق
absolute scale	مقیاس دمای مطلق
absolute potential	پتانسیل مطلق
absolute poverty	فقر مطلق
absolute pitch	زیر و بمی مطلق
absolute pressure	فشار مطلق
absolute permeability	نفوذپذیری مطلق
absolute paths	مسیر نسبت به یک مبنا
absolute price	قیمت مطلق
absolute paths	مسیر مطلق
absolute priority	اولویت مطلق
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
real absolute value function	تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
absolute temperature scale	مقیاس دمای مطلق
absolute temperature scale	مقیاس مطلق
complex absolute value function	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
instrument for absolute measurement	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
absolute index of refraction	ضریب مطلق شکست
absolute specific gravity	سنگینی ویژه مطلق
absolute ethyl alcohol	اتیل الکل مطلق
absolute reaction rate	سرعت واکنش مطلق
absolute refractive index	ضریب شکست مطلق
absolute refractory period	دوره بی پاسخی مطلق
absolute income hypothesis	فرضیه درآمد مطلق
absolute humidity of gas	رطوبت مطلق گاز
absolute boiling point	دمای جوش مطلق
absolute cell reference	رجوع مطلق سل
multiple absolute prediction	پیش بینی چند متغیری مطلق
approximate absolute temperature	دمای مطلق تقریبی
absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
absolute system of units	دستگاه احاد مطلق
absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com