English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
English Persian
accounts package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
Other Matches
accounts دفاتر
accounts حسابها
by all accounts طبق گزارشهای [اطلاعات] داده شده
budgetary accounts حسابهای تخمینی
bank accounts حساب بانکی
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
depaartment of accounts اداره محاسبات
outstanding accounts حساب های معوق
equity accounts حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
financial accounts حساب های مالی
income accounts حساب های درآمد
manipulate accounts حسابسازی کردن
manipulation of accounts حسابسازی
outstanding accounts حسابهای پرداخت نشده
the investigation of accounts رسیدگی بحساب
to verify the accounts رسیدگی به محاسبات کردن حساب ها را رسیدگی یا ممیزی کردن
To concoct accounts. حساب تراشیدن
I have settled all my accounts. همه حساب هایم را صاف کردم
current accounts حساب جاری
accounts payable حساب قابل پرداخت
expense accounts حساب هزینه
checking accounts حساب جاری بانکی
checking accounts حساب جاری
expense accounts صورت هزینه حساب خرج
expense accounts حساب مخارج
deposit accounts حساب سپرده
deposit accounts حساب پس انداز
package بسته
package بسته بندی
package عدل بندی
package قوطی بسته بندی کردن
package مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
package برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
package holiday گشت بسته ای
package holiday تعطیلیکهتوسطیکشرکتمسافربریکنترلونظارتشود
aid package بسته کمک مالی
austerity package بسته صرفه جویی [اقتصاد] [سیاست]
package holiday مسافرت بسته بندی
package tour گشت بسته ای
package tour مسافرت بسته بندی
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
package deal مقاطعه در بست و خرید یکجا
application package بسته کاربردی
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
accounting package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
package deals معامله کلی معامله چکی
package deals معامله یکجا
package deals مقاطعه در بست و خرید یکجا
package deal معامله کلی معامله چکی
package deal معامله یکجا
software package بسته نرم افزاری
package program برنامه بستهای
program package بسته برنامه
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
package shows نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
package program برنامه فشرده
slide show package بسته نمایش اسلاید
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
To do a package up good and tight . بسته ایی را محکم بستن
dual in line package بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
integrated computer package software integrated
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com