English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English Persian
adjacent video ویدئو مجاور
Other Matches
adjacent نزدیک
adjacent آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
adjacent دو گرهای که توسط مسیری به هم وصل اند که هیچ گره دیگری به آن وصل نیست
adjacent دو میدان متصل به دو گروه مجاور
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
adjacent مجاور همسایه
adjacent همجوار
adjacent دیواربدیوار
adjacent مجاور
adjacent هم جوار
adjacent lines خطهای مجاور
adjacent point نقطه های مجاور
adjacent span دهانه متصل
adjacent span دهانه متصل
adjacent rows ردیف های مجاور [رج های مجاور]
adjacent channel interfernce تداخل کانال مجاور
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video تصویری
video تلویزیونی تلویزیون
video ویدئو
video فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video signal پیام ویدئو
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
video ram RA بصری یا تصویری
video monitor مونیتوربصری
video recorder دستگاهضبطتصویر
video generator مولد تصویر
video frequency فرکانس ویدئو
video frequency بسامد ویدئو
Video for Windows مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
video disk دیسک ویدئویی
video signal سیگنال ویدئویی
video tape نوار سمعی و بصری
video nasty فیلمخشنیاترسناک
video conference کنفرانسیکهافرادشرکتکنندهدرآنبهفواصلدورازهمحضوردارندوبااستفادهازتجهیزاتتصویریوشنیداریباهمدرارتباطهستند
video port قسمتنمایش
TV/video button ویدئو
TV/video button دکمهتلوزیون
still video camera دوربیننمایشثابت
video transmission ارسال ویدئویی
video terminal ترمینال تصویری
video terminal پایانه تصویری
video tape نواردیداری و شنوایی
video disk دسترسی مستقیم
video digitizer دیجیتالی کننده تصویری
reverse video ویدئوی معکوس
reverse video صفحه نمایش معکوس
reverse video کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
inverse video تصویر وارون
interactive video سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
video monitor مانیتور تصویری
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
composite video تصویر ترکیبی
composite video واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
rgb video R
video games بازی دیدنی
video detector اشکارساز ویدئو
video carrier حامل ویدئو
composite video سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
video game بازی دیدنی
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
video amplifier فزون ساز ویدئو
video adapter وفق دهنده بصری
video amplifier تقویت کننده تصویری
video switcher technician تکنسینتعویضنمایشگر
asymmetric video compression استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
video monitoring selector انتخابگرصفحهنمایشویدئویی
video connection panel صفحهاتصالبهنمایشگر
video cassette recorder ضبطنوارویدئویی
surveillance video recording نگارش ویدئوی نظارتی
desktop video unit مقدارصفحهنمایشرومیزی
still video film disc سطحفلاپیدیسک
video graphics array ارایه نگاره سازی بصری
video display unit واحد نمایش تصویری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
memory mapped video نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
auxiliary video switcher دکمهنمایشکمکی
asymmetric video compression تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
production video switcher دکمهنمایشگرمحصولات
video game machine ماشین بازی تصویری
reproduction [of a recording] [audio, video] پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
sound/video preview unit واحدبهعقبزدنصدایویدئو
direct video storage tube ثابت کننده تصویر
direct video storage tube نگاهدارنده تصویر
digital video effects monitor صفحهنمایشدیجیتالی
digital video special effects نمایشمخصوصعددیعوامل
reproduction [of a recording] [audio, video] بازنواخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com