English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (3 milliseconds)
English Persian
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces نیروهای مسلح
Search result with all words
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
armed forces courier پیک ارتشی
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
Other Matches
armed جنگ اماد
armed مسلح
armed مجهز
armed مسلح شده
armed helicopter هلی کوپتر مسلح
armed guard گارد مسلح
armed mine مین مسلح
armed helicopter هلی کوپترتوپدار
armed peace حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
armed ammunition مهمات اماده انفجار
armed ammunition مهمات مسلح
armed sweep مین روبی مسلحانه
one-armed bandit رجوع شود به machine slot
one-armed bandits رجوع شود به machine slot
one-armed bandit <idiom> دستگاه شرط بندی
armed mine مین اماده انفجار
armed mine مین مسلح شده
heavily armed کاملا مسلح
heavily armed مسلح به جنگ افزار سنگین
heavy armed سنگین اسلحه
light armed سبک اسلحه
open armed با اغوش باز
armed to the teeth کاملا` مسلح
armed sweep مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
armed reconnaissance شناسایی مسلحانه
armed rebellion شورش مسلحانه
armed rebellion بغی
armed peace صلح مسلح
armed naval vessel ناو جنگی
law of armed conflicts حقوق منازعات مسلحانه
armed or trussed beam تیر مرکب تقویت شده
forces نافذ
forces شروع به عمل یا کار
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces قدرت
forces پاس بی هدف
forces درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces مسلح کردن
forces مجبورکردن بزورگرفتن
forces بزور بازکردن
forces بی عصمت کردن
forces راندن
forces بیرون کردن
forces بازور جلو رفتن تحمیل
forces خشونت نشان دادن
forces بردار نیرو
forces زور
forces نیرو
forces جبر
forces عنف
forces نفوذ
forces قوا
forces عده
forces شدت عمل
forces مجبور کردن
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces تحمیل کردن
forces مجبورکردن
forces یکان قسمت نظامی
forces فشار دادن
forces قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces وادار کردن
forces نیروی نظامی
market forces نیروهای بازار
market forces عوامل موثردر بازار
nato forces نیروهای پیمان ناتو
naval forces نیروهای دریایی
naval forces نیروی دریایی
nuclear forces نیروهای هستهای
marine forces نیروی تفنگدار
marine forces تفنگداران دریایی
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
landing forces قوای اب خاکی
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
land forces نیروی زمینی
fundamental forces اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
landing forces نیروهای پیاده شونده
lateral forces نیروهای عرضی
opposing forces نیروهای متخاصم
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
restraining forces نیروهای مهار کننده
screening forces نیروهای پاسیور
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
system of forces دستگاه نیروها
triangle of forces سه گوشه نیروها
triangle of forces مثلث نیروها
resolution of forces تجزیه نیروها
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
polygon of forces بس گوشه نیروها
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
parallelogram of forces متوازی الاضلاع نیروها
people forces نیروی پایداری
people forces نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces نیروهای سیاسی
polygon of forces کثیرالاضلاع نیروها
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
assigned forces نیروهای زیر امر
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
auxiliary forces قوای کمکی
auxiliary forces نیروی کمکی
police forces نیروی پلیس
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces نیروهای خودی
army forces نیروهای زمینی
expeditionary forces قشون استعماری
task forces نیروی اجرای عملیات
police forces نیروی انتظامی
police forces دادگاه پلیس
task forces گروه کار
expeditionary forces نیروی اعزامی
expeditionary forces نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
task forces تاسک فورس
air forces نیروی هوایی
blue forces نیروهای ابی
combat forces نیروهای رزمی
combined forces نیروهای مرکب
forces of production نیروهای تولید
four forces of nature چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces نیروهای خودی
garrison forces نیروهای پادگانی
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
ground forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
irregular forces نیروهای نامنطم
irregular forces نیروهای چریکی
land forces قوای بری
enemy forces نیروهای دشمن
distribution of forces واگذاری نیروها
distribution of forces تقسیم نیروها
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces نیروهای مولفه
composition of forces ترکیب نیروها
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
van der waals forces نیروهای وان در والس
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com