Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English
Persian
association for women in computing
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
association for women in computing
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
Other Matches
association for computing machinery
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
computing
محاسبه
computing
محسبات
computing
رشته کامپیوتر
computing
سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computing
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
computing
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
defensive computing
روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
computing system
سیستم کامپیوتری
computing sight
وسیله محاسبه عناصر تیر
computing sight
دوربین محاسب
computing gunsight
دوربین محاسب عناصر تیر
computing gunsight
دوربین محاسب توپ
computing center
مرکز محاسبات
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
personal computing
محاسبات شخصی
personal computing
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
old women
پیرزن
women
جمع واژهی woman
to feel women up
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
career women
زن دارای حرفه یا پیشه
career women
زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
women's dres
جامه زنان
women's apartments
قسمت زنانه
when will women have the vote?
خواهند داشت
when will women have the vote?
زنان کی حق رای
to pick up women
<idiom>
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
women students
زنان دانش اموز محصلین اناث
fancy women
جاکش
women's toilet
دستشوییزنانه
fancy women
ادم خیالپرور
fancy women
جنده فاحشه
to feel women up
دستمالی کردن زنها
[منفی]
to grope women
دستمالی کردن زنها
[منفی]
Women's Liberation
آزادیزنان
to grope women
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
women's libber
زنیکهدارایعقائدفمینیستیمیباشد
women's movement
تلاشبرایتحققآزادیزنان
to make a grab at women
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
to make a grab at women
دستمالی کردن زنها
[منفی]
women's army corps
قسمت زنان ارتش
women's army corps
ارتش زنان
women labor force
نیروی کار زنان
a comparison of men's salaries with those of women
مقایسه حقوق مردان با زنان
association
شرکت
association
انجمن
association
همباش
association
اجتماع
association
تجمع
association
پیوند ارتباط
association
هم خوانی
association
معاشرت اتحاد
association
پیوستگی
association
تداعی معانی تجمع
association
امیزش
association
وابستگی وابسته سازی
association
تداعی
association croquet
کروکه انگلیسی
association croquet
مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
association football
اتحادیه فوتبال
residents' association
انجمنشورایمحل
housing association
انجمنخانهیابیبهقیمتنازلتر
association method
روش تداعی
association neuron
نورون ارتباطی
association cortex
قشر تداعی
association coefficient
ضریب ارتباط
association by contiguity
تداعی از راه مجاورت
association areas
مناطق ارتباطی
artieles of association
شرکت ناور
articles of association
اساسنامه
association school
مکتب تداعی
article of association
اساسنامه شرکت
argument association
وابسته سازی نشانوند
association nuclei
هستههای ارتباطی
association of ideas
تداعی اندیشه ها
backward association
تداعی وارونه
producers association
انجمن تولید کنندگان
free association
تداعی ازاد
bar association
کانون وکلا دادگستری
bar association
کانون وکلا
memorandum of association
شرکتنامه تجاری
memorandum of association
اساسنامه شرکت
memorandom of association
اساسنامه شرکت
clang association
تداعی اوایی
forward association
تداعی رو به جلو
trade association
انجمن صنفی
trade association
تشکیلات صنفی
association time
زمان تداعی
association psychology
روانشناسی تداعی گرا
association pathway
گذرگاه ارتباطی
association test
ازمون تداعی
association of ideas
تداعی معانی
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
word association test
ازمون تداعی واژه ها
frontal association area
منطقه ارتباطی پیشانی
association in information systems
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems
professionals
special libraries association
انجمن کتابخانههای مخصوص
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
parent-teacher association
انجمناولیاومربیان
association for system management
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
e f t a (european free trade association
اتریش
data processing management association
انجمن مدیریت پردازش داده
e f t a (european free trade association
سوئد
e f t a (european free trade association
سویس نروژ
e f t a (european free trade association
فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
european free trade association
A .T.F.E
national computer graphics association
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
e f t a (european free trade association
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
international air transport association
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
e f t a (european free trade association
پرتقال دانمارک
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com