Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (2 milliseconds)
English
Persian
backward dive
شیرجهبهپشت
Other Matches
dive
غواصی کردن
dive
فرو رفتن
dive
تفحص کردن
dive
شیرجه
dive
غوطه خوردن
inward dive
شیرجه پشت به استخر
dive
شیرجه رفتن
take a dive
تظاهر به ناک اوت
dive
غور
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
power dive
شیرجه
power dive
شیرجه رفتن هواپیما
nose dive
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
skin dive
غوص کردن
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
dive flap
ترمز هوایی از نوع فلپ
dive bombing
بمباران کردن در حالت شیرجه
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
crash dive
ناگهان بزیر اب رفتن
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
armstand dive
بالانس برگشت
swan dive
شیرجه فرشته
surface dive
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
reverse dive
شیرجه وارونه
swan dive
شیرجه
scuba dive
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
skin dive
زیر ابی رفتن
height of the dive
ارتفاعپرش
starting dive
شیرجهآغاز
twist dive
پیچپرش
power dive
با استفاده از نیروی موتور طیاره
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
backward-looking
ایدهوعملمخالفتآمیز
to go backward
پس رفتن
to go backward
تنزل کردن
backward
سیگنال کنترل و handshaking
backward
عقب افتاده
backward
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward
بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
backward and f.
پس وپیش
backward
ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود
backward
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
backward
در جهت عقب یا در خلاف جهت
backward and f.
عقب و جلو
backward
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backward
به عقب
backward
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward
پس گشت
backward
به پشت ازپشت
backward
وارونه
backward
عقب مانده کودن
backward
عقب مانده
backward reaction
واکنش برگشت
shift backward
انتقال به عقب
shift backward
حرکت به سمت عقب
backward bucket
سطلوارونه
backward linkages
اثرهای نشیب
backward chaining
زنجیره پسرو
backward search
جستجوی پسرو
backward reference
ارجاع به عقب
backward read
یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
backward pawn
پایده عقبمانده شطرنج
backward pass
پاس عرضی یا به عقب
backward notion
حرکت قهقرایی یا وارونه
backward linkages
اثرهای قهقرائی
backward effect
اثر واشوری
backward somersault
پشتک از پشت
backward conditioning
شرطی کردن وارونه
backward association
تداعی وارونه
backward effect
اثر اشفتگی
backward economy
اقتصاد عقب مانده
backward countries
کشورهای عقب مانده
backward chaining
زنجیرهای کردن وارونه
backward chaining
روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
backward child
کودک عقب مانده
Underdeveloped ( backward) countries .
کشورهای عقب افتاده
backward bucket cylinder
سیلندرسطلوارونه
backward bending supply curve
منحنی عرضه به عقب خم شونده
backward leg hook and underarm
سوبلس با استفاده از پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com