Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
Search result with all words
The ball is in your court.
<idiom>
حالا نوبت تو است.
The ball is in your court.
<idiom>
حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
Other Matches
It is for the Court to fix the terms.
[ The terms are a matter for the Court to fix.]
این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
court
دادگاه افهار عشق
the court above
محکمه بالاتر
to appear before the court
در دادگاه ظاهر شدن
right court
زمین سرویس سمت راست
to take somebody to court
کسی را محاکمه کردن
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
out of court
محکوم علیه
out of court
داد باخته
court of a
محکمه استیناف
court
بارگاه
court
حیاط
court
محکمه
court
زمین ورزشهای محوطهای
court
عشق بازی کردن
court
دادگاه
court
خواستگاری
court
دربار
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
court session
جلسه دادگاه
court procedure
محاکمه
court plume
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
court order
قرار صادره از دادگاه
left court
زمین سرویس سمت چپ
court of record
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
court of record
دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
court of province
دادگاه استان
court of justice
دادگاه
court of iquiry
دادگاه رسیدگی
court tennis
تنیس داخل سالن
court yard
حیاط
traffic court
دادگاه عبور و مرور
traffic court
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
trailer court
محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trial court
دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
volleyball court
زمین والیبال
volleyball court
9 در 81 متر
cross court
بسمت مخالف زمین در قطر
criminal court
دادگاه جنایی
criminal court
راز و نیاز کردن
criminal court
عشق بازی کردن
criminal court
محکمه جنائی
court of grievances
دادگاه مظالم
open court
محکمه عمومی
mid court
وسط زمین
military court
دادگاه نظامی
moot court
دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
motor court
متل
municipal court
دادگاه داخلی
court material
دادگاه نظامی
court martiall
شورای نظامی
court martiall
دادگاه نظامی
court martial
در دادگاه نظامی محاکمه کردن
martial court
دادگاه نظامی
open court
دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
magistrates court
دادگاه جنحه
court of first instance
دادگاه بدوی
court of first instance
محکمه بدایت
court shoe
رجوع شود به pump
court of appeals
دادگاه استیناف
odd court
زمین سرویس سمت چپ
peace court
صلحیه
peace court
دادگاه بخش
court of review
دادگاه تجدید نظر
out door court
زمین هوای ازاد
lower court
محکمه تالی
disciplinary court
محمکه انتظامی
police court
دادگاه خلاف
provost court
دادگاه پادگانی
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
to pay court
عرض بندی کردن
provost court
دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
rear court
انتهای زمین
international court
دادگاه بین المللی
playing court
زمین بازی
religious court
محکمه شرع
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
probate court
محکمه امور حسبی
probate court
دادگاه وصایا و ارث
prize court
شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
police court
محکمه خلاف
practice court
دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
half court
زمین سرویس
president of the court
رئیس دادگاه
police court
کلانتری
high court of
دیوانعالی تمیز
high court of
دیوانعالی کشور
municipal court
دادگاه شهرداری
inns of court
کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند
front court
نیمهای که به ان حمله میشود
judicial court
محاکم عدلیه
service court
محل فرود سرویس
dut of court
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
to court favour
توجه و التفات کسی را طلب کردن
to put out of court
شایسته مطرح کردن ندانستن
to put out of court
از دستور خارج کردن
kangoroo court
دادگاه پوشالی و پرهرج ومرج
kangoroo court
دادگاه محلی
traffic court
دادگاه تخلفات رانندگی
district court
صلحیه
district court
دادگاه بخش
the superme court
دیوانعالی کشور
jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاه
tennis court
07/32 در59/01 متر
service court
محل فرود سرویس اسکواش
squash court
زمین بازی اسکواش
summary court
دادگاه بدوی
summary court
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
superior court
دادگاه عالی
superior court
دادگاه تمیز
supreme court
دیوان عالی کشور
supreme court
دیوان تمیز
judicial court
دادگاههای دادگستری
tennis court
زمین تنیس
disciplinary court
دادگاه انتظامی محکمه اداری
court martial
دادگاه نظامی
court of appeal
دادگاه استان
police court
ضابطین شهربانی
to have recourse to a court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
to apply to a court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
to settle out of court
به توافق رسیدن خارج از دادگاه
out of court settlement
توافق بدون محکمه
[حقوق]
court division
بخش دادگاه
court-martials
دردیوان حرب محاکمه کردن
kangaroo court
<idiom>
hold court
<idiom>
همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
court division
دادگاه
court of appeal
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal
دادگاه استیناف
court of appeal
دادگاه پژوهش
court of inquiry
بازپرسی
court of appeal
دادگاه عالی محکمه استیناف
court style
سبک کورت
[دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
contempt of court
توهین به دادگاه
[جرم جنایی]
court of inquiry
دادگاه تفتیش
assize court
محاکم سیار جنایی
court of inquiry
کمیسیون تحقیق
assize court
دادگاه جنایی
contempt of court
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
base-court
حیات بیرونی
ante-court
[اولین صحن در خانه های بزرگ]
to bring somebody before the court
[s]
کسی را دادگاه بردن
court of first instance
دادگاه شهرستان
court-martialling
دردیوان حرب محاکمه کردن
court martial
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
kangaroo court
دادگاه پوشالی
change court
تعویض زمین
crown court
دادگاهیدر انگلستانو ولز
master of the court
مدیر دفتر دادگاه
circuit court
دادگاه منطقهای
circuit court
دادگاه استیناف
clerk of the court
کاتب
commercial court
دادگاههای صنفی
contempt og court
اهانت به دادگاه
court shoes
رجوع شود به pump
country court
دادگاه بخش
court card
صورت :شاه
court card
بی بی
court card
سرباز
court games
بازیهای محوطهای
kangaroo court
دادگاه غیرقانونی
kangaroo court
دادگاه مندرآوردی
base court
حیاط بیرونی یاعقبی
juvenile court
دادگاه اطفال
right service court
داورسرویسراست
juvenile court
دادگاه نوجوانان
court referee
داورزمینبازیسرپوشیده
court of law
دادگاه
centre court
حیاطمیانی
court-martial
دردیوان حرب محاکمه کردن
High Court
دادگاهویژهجرائممهم
law court
دادگاه قضایی
court-martialled
دردیوان حرب محاکمه کردن
petition to court of first instance
عرضحال بدوی
justice of supreme court
مستشار دیوان عالی کشور
ping pong court
محوطه بازی پینگ پنگ
one who appeals to the supreme court
فرجام خواه
investigation in the supreme court
رسیدگی فرجامی
home court advantage
امتیاز بازی در خانه
criminal court division
بخش دادگاه جنایی
hight court of cassetion
دیوان عالی تمیز
high court of cassation
دیوان عالی تمیز
high court of cassation
دیوان عالی کشور
international court of justice
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
hight court of cassetion
دیوان عالی کشور
petition to court of appeal
عرضحال استینافی
civil court division
بخش دادگاه مدنی
court martial order
رای دادگاه نظامی
to seek redress in court
به دادگاه رجوع کردن
[حقوق]
drumhead court martial
محاکمه صحرایی
We mark out the tennis court.
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
united court of customs
appeals patent and دادگاه متحد استیناف و امورگمرکی و ثبت اختراعات
court of petty offences
دادگاه لغزش
singles service court
سرویستکیزمین
left service court
داورسرویسچپ
international singles court
زمینبازیانفرادیبینالمللی
doubles service court
مکانسرویسدوبله
court of petty offences
محکمه خلاف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com