English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
English Persian
batch processing دسته پردازی
batch processing پردازش دستهای
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
Search result with all words
remote batch processing پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
Other Matches
batch مین اطلاعات سفید
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batch در گروههای مربوطه و در یک ماشین
batch فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
batch گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch قرار دادن موضوعات در گروهها
batch قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
batch گروه
batch دستهای
batch این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batch فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
batch یک مجموعه
batch ابخوره
batch مقدار نان دریک پخت
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch دسته
batch مجموعه
batch قسمت
batch دسته کردن مجموع کردن
batch سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batch یک محموله
batch یک پارتی
batch اندازه مخلوط بتن
batch یک دست
batch مقدار
batch سری
batch با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batch mode باب دستهای
batch mixer مخلوط کن ضربهای
batch costing تعیین قیمت سفارش کالا
batch costing تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
batch compiler کامپایلردستهای
batch number شماره مرجع و یک دسته
batch process فرایند پیمانهای
batch process فرایندناپیوسته
batch file فایل دستهای
batch production تولید زیاد یک نوع کالا
batch production تولیدانبوه
batch quantity کمیت گروهی
batch total جمع کل دسته
batch compiler همگردان دستهای
batch patenting پاتنت کردن منقطع
batch type furnace کوره نوع منقطع
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
foreground processing پردازش پیش صحنی
file processing پردازش فایل
document processing متن پردازی
document processing پردازش مدرک
distrubuted processing پردازش توزیعی
direct processing پردازش مستقیم
demand processing پردازش بر اساس نیاز
image processing تصویر پردازی
image processing پردازش تصویر
nonoverlap processing روشی که به وسیله ان خواندن
nonoverlap processing نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
list processing پردازش لیست
list processing لیست پردازی
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
information processing پردازش اطلاعات
information processing نتیجه گیری ازاخبار
information processing تقویم اخبار
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
overlap processing اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
parallel processing پردازش موازی
processing unit واحد پردازش
processing unit واحدپردازشگر
processing unit واحد پردازنده
random processing با دست یابی تصادفی
remote processing پردازش از راه دور
sequential processing پردازش ترتیبی
serial processing پردازش نوبتی
serial processing پردازش سری
text processing پردازش متن
processing symbol علامت پردازش
processing program برنامه پردازش
random processing پردازش تصادفی
picture processing پردازش تصویری
post processing پس پردازی
post processing پس پردازش
priority processing اولویت پردازی
priority processing پردازش اولیه
processing element عنصر پردازشی
processing of the order انجام سفارش
processing program برنامه پردازشی
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
call processing فراخوان پردازی
cooperative processing سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
continuous processing پردازش پیوسته
simultaneous processing پردازش همزمان
concurrent processing پردازش همزمان
data processing تهیه و تولیداطلاعات
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing امایش اطلاعات
command processing پردازش دستورالعمل
word processing پردازش کلمه
background processing پردازش زمینهای
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
data processing پرورش اطلاعات
file processing پرونده پردازی
data processing داده پردازی
data processing مرتب کردن داده ها
data processing تهیه اطلاعات
data processing پردازش داده ها
word processing program برنامه پردازش کلمه
administrative data processing پردازش دادههای اداری
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
word processing operator متصدی پردازش کلمه
word processing society انجمن پردازش کلمه
word processing system سیستم پردازش کلمه
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
word processing center مرکز پردازش کلمه
unit central processing واحد پردازش مرکزی
scientific data processing پردازش داده علمی
stacked job processing پردازش پشته یی
string processing languages زبانهای پردازش رشته
real time processing پردازش بلادرنگ
data processing manager مدیر پردازش داده
natural language processing پردازش زبان طبیعی
oil processing area منطقهپردازشنفت
transaction oriented processing پردازش تغییرگرا
scientific data processing داده پردازی علمی
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
businedd data processing داده پردازی تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
data processing center مرکز داده پردازی
data processing center مرکز پردازش داده
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
data processing cycle چرخه پردازش داده
data processing center مرکزداده پردازی
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
data processing management مدیریت پردازش داده
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
distributed data processing داده پردازی توزیعی
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
dispersed data processing پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
direct access processing پردازش به روش دستیابی مستقیم
data processing system سیستم پردازش داده
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
data file processing پردازش فایل داده
information processing carriculum دوره پردازش اطلاعات
information processing center مرکز پردازش اطلاعات
order processing time مدت انجام سفارش
order processing time زمان انجام سفارش
central processing unit واحد پردازش مرکزی
multiple job processing پردازش چند کاره
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
list processing langauge زبان لیست پردازی
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
information processing machine computer
information processing systems نظامهای خبرپردازی
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
integrated data processing پردازش داده مجتمع
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
central processing unit واحدپردازنده مرکزی
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
canadian information processing society انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com