English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (11 milliseconds)
English Persian
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات
Search result with all words
bill exchange برات بازرگانی
bill exchange برات
claused bill og exchange بارنامه مشروط
clean bill of exchange بارنامه بی نقص
drawer of a bill of exchange برات دهنده
on board bill of exchange بارنامه روی کشتی
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
recevied for shipment bill of exchange بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
shipped bill of exchange بارنامهای که حاکی ازمحموله است
short form bill of exchange بارنامه ملخص
through bill of exchange بارنامه سراسری
Other Matches
bill دادخواست
bill تهیه کردن صورتحساب
bill اسنادبازرگانی
bill قبض
bill صورتحساب
bill حواله
bill صورتحساب دادن
the bill صورت حساب
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill نوک
bill نوک بنوک هم زدن
bill لایحه
bill قبض صورتحساب
bill برات
bill سند
bill نوعی شمشیرپهن
bill اسکناس
The bill, please. لطفا صورت حساب.
way bill بارنامه دریایی
got through (the bill got through the ma لایحه از مجلس گذشت
bill nye صورتحساب
bill منقار
to f. the bill واجدشرایط بودن
bill of e. برات
way bill بارنامه راه اهن
way bill بارنامه
way bill سند حمل
bill گزارش جریان دعوی
bill سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill بیجک
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
exchange value ارزش مبادلهای
exchange value ارزش مبادله
exchange معاوضه
in exchange for درعوض
in exchange for بجای
value in exchange ارزش مبادله
re exchange برات رجوعی
first of exchange نسخه اصلی برات
exchange تبادل
exchange ارز معاوضه
exchange صرافی
exchange مبادله پول
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange جابه جایی داده بین دو محل
exchange معاوضه کردن
exchange مرکز مبادله
exchange تفاوت
exchange رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange تهاتر تسعیر
exchange تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange معاوضه و مبادله پول
exchange ارز
exchange مبادله کردن تعویض
exchange مبادله کردن
exchange رد و بدل کننده
to exchange something [for something] مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
exchange صرافی مبادله کردن
exchange صرافخانه
exchange تبادل ردوبدل ارز
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange اسعار
exchange مبادله
exchange عوض کردن تسعیر یافتن
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
through bill of lading بارنامه سراسری
bill of quantities فهرست مقادیر
bill of health گواهی تندرستی
bill of quantities فهرست کمی مواد
bill of sale صورت فروش
to veto a bill لایحه قانونی راردکردن
bill of quantites سیاهه چندی ها
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is undue وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill برگ عطر
stork's bill گل عطر
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
transit bill اجازه عبور
bill payable برات قابل پرداخت
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
training bill برنامه اموزشی
transit bill پروانه عبور
clean bill برات ساده
blank bill براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
treasury bill اسناد خزانه
bill of sale بیع نامه
to bill and coo باهم غنج زدن
bill of sale سند فروش
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
to bill and coo بوسه بازی کردن
time bill برنامه حرکت قطار
time bill سفته مدت دار
bill of sale فاکتور
bill of quantities صورت مقداری
first reading of a bill شوراول لایحه
member's bill طرح قانونی
members bill member
fly bill اعلان دستی
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
fly bill اگهی دستی
play bill اگهی نمایش
play bill اعلان نمایش
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
retiring a bill براتی را تسویه کردن
long bill نوک دراز
hook bill منقارعقابی
financial bill لایحه مالی
foreign bill حواله ارز خارجی
foreign bill برات ارزی
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
hard bill پرندگان سخت منقار
hawk bill لاک پشت ابی
hawks bill لاک پشت منقار دار
hook bill منقار نوک برگشته
road bill بارنامه
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
station bill جدول محلها
stork's bill شمعدانی عطر
currency of a bill مدت برات
crow bill انبرگلوله کش
cross bill شکایت متقابل
cross bill لایحه دفاعیه
creditor's bill به ورثه میدهد
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
cranes bill یکجورانبرجراحی
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill مرغ مگس خوار
short bill برات کم مدت
show bill تابلو اعلان نمایش
due bill برات پرداختنی
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill سند بدهی
dishonour a bill نکول
sight bill برات دیداری
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
cranes bill شمعدانی
bill of quantites فهرست مقادیر
bill broker واسطه تنزیل
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
usance bill برات به وعده
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
wage bill لیست حقوق
watch bill لوحه نگهبانی ناو
appropriation bill صورت ضبط اموال
airway bill بارنامه حمل هوایی
air bill بارنامه محموله هوایی
accommodation bill سفته دوستانه
bank bill برات بانک
bank bill اسکناس
bank bill حواله بانکی
bill broker دلال برات
bill book دفتر بروات
bill board تخته لنگر
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill لوحه جنگی ناو
banker's bill صورتحساب بانکی
banker's bill صورت تبدیل ارز
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill برات دوستانه
bill of fare هزینه سفر
a hefty bill صورتحساب سنگینی
bill of fare برنامه
bill of fare صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare صورت غذا
foot the bill <idiom> پرداختن
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights اعلامیه حقوق
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
double bill مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of health گواهی بهداشت
bill of health گواهی صحت مزاج
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of rights قانون اساسی امریکا
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
bill of loading جواز کشتی
bill of loading بارنامه کشتی
bill of materials صورت حساب مواد
bill of indictment ادعانامه
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
bill of indictment کیفرخواست
bill of oredit اسنادخزانه
bill of indicment ادعا نامه
bill of indicment کیفر خواست
bill of indictment کیفر خواست
bill of lading بارنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com