Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of rights
قانون اساسی امریکا
bill of rights
اعلامیه حقوق
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
Search result with all words
bill of human rights
اعلامیه حقوق بشر
Other Matches
rights of way
حق شارع
rights of way
حق ممر
rights
حقوق
rights
حقها
rights of way
حق تقدم
rights of way
حق عبور
rights of way
تقدم
rights of way
حق گذر
rights of way
حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
rights of way
حق عبور از روی ملک دیگری
by rights
حقا
by rights
حقا"
rights open to everyone
مباحات
to i. upo other's rights
بحقوق دیگران تجاوز کردن
riparian rights
حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
transmissable rights
حقوق قابل انتقال
to set to rights
درست کردن
to set to rights
منظم کردن
woman's rights
حقوق نسوان
civil rights
حقوق مدنی
civil rights
حقوق اجتماعی
abuse of rights
سوء استفاده از حق
vindication of rights
استیفای حقوق
water rights
حق ابه
assert one's rights
برای استیفای حق خود
woman's rights
حقوق اجتماعی و سیاسی نسوان
rights of throne
حقوق سلطنت
property rights
حقوق مالکیت
conjugal rights
حقوق زوجیت
conjugal rights
حقوق زناشویی
indisputable rights
حقوق ثابته
indefeasible rights
حقوق پا برجا
infringement on others rights
تخطی به حقوق دیگران
marital rights
حقوق شوهری
human rights
حقوق بشر
matrimonial rights
حقوق زناشویی
to put to rights
مرتب کردن
civi rights
حقوق وامتیازات مدنی
to put to rights
درست کردن
political rights
حقوق سیاسی
properties or rights
person particular no belongingto مباحات
Deprivation of ones civil rights .
محرومیت از حقوق مدنی
To assert(stand)on ones rights.
حق وحقوق خود را مطا لبه کردن
entitle to civil rights
متمتع از حقوق مدنی
restitution of conjugal rights
دعوی تمکین
vesting possessory rights
تملیکی
special drawing rights
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
capacity to acquire rights
اهلیت وجوب
declaration of the rights of man
اعلامیه حقوق بشر
special drawing rights
حق برداشت ویژه
restitution of conjugal rights
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
human rights commission
کمیسیون حقوق بشر
universal declaration of human rights
اعلامیه جهانی حقوق بشر
way bill
سند حمل
way bill
بارنامه
way bill
بارنامه راه اهن
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
to f. the bill
واجدشرایط بودن
bill of e.
برات
way bill
بارنامه دریایی
bill
صورتحساب
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
نوعی شمشیرپهن
bill
منقار
bill
اسنادبازرگانی
bill
تهیه کردن صورتحساب
bill
نوک
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill
دادخواست
bill
لایحه
bill
قبض صورتحساب
bill nye
صورتحساب
bill
اسکناس
bill
حواله
bill
قبض
bill
سند
bill
برات
bill
گزارش جریان دعوی
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
بیجک
bill
صورتحساب دادن
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
the bill
صورت حساب
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
play bill
اعلان نمایش
play bill
اگهی نمایش
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
first reading of a bill
شوراول لایحه
fly bill
اعلان دستی
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
financial bill
لایحه مالی
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
retiring a bill
براتی را تسویه کردن
due bill
برات پرداختنی
fly bill
اگهی دستی
members bill
member
foreign bill
حواله ارز خارجی
hawks bill
لاک پشت منقار دار
hook bill
منقار نوک برگشته
hook bill
منقارعقابی
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
transit bill
پروانه عبور
long bill
نوک دراز
hard bill
پرندگان سخت منقار
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
member's bill
طرح قانونی
foreign bill
برات خارجی
foreign bill
برات ارزی
hawk bill
لاک پشت ابی
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
transit bill
اجازه عبور
training bill
برنامه اموزشی
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
to dishonour a bill
براتی را فکول کردن
to bill and coo
باهم غنج زدن
treasury bill
اسناد خزانه
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
double bill
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
foot the bill
<idiom>
پرداختن
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
wage bill
لیست حقوق
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill
برات به وعده
to bill and coo
بوسه بازی کردن
time bill
برنامه حرکت قطار
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill
مرغ مگس خوار
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
sight bill
برات دیداری
show bill
تابلو اعلان نمایش
short bill
برات کم مدت
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
station bill
جدول محلها
stork's bill
شمعدانی عطر
stork's bill
گل عطر
time bill
سفته مدت دار
through bill of lading
بارنامه سراسری
through bill of exchange
بارنامه سراسری
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
برگ عطر
road bill
بارنامه
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
bill of material
فهرست مواد
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
bill of exgchange
سفته
bill of exgchange
برات
bill of exchange
برات
bill of exchange
برات مبادلهای
bill of exchange
برات ارزی
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions
صورت استثنائات
bill of exception
اعتراض نامه
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
طلاق نامه
bill of guarantee
ضمانتنامه
bill of indicment
کیفر خواست
bill of material
صورت قطعات
bill of loading
جواز کشتی
bill of loading
بارنامه کشتی
bill of lading
بار نامه کشتی
bill of lading
بار نامه
bill of lading
ستمی کشتی
bill of lading
بارنامه
bill of indictment
کیفر خواست
bill of indictment
ادعانامه
bill of indictment
کیفرخواست
bill of indicment
ادعا نامه
bill of disfranchise
disfranchise
bill of costs
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bank bill
اسکناس
bank bill
برات بانک
appropriation bill
صورت ضبط اموال
airway bill
بارنامه حمل هوایی
air bill
بارنامه محموله هوایی
accommodation bill
سفته دوستانه
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill
برات دوستانه
bill of fare
هزینه سفر
bill of fare
برنامه
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
صورت غذا
bill of health
گواهی صحت مزاج
bill of health
گواهی تندرستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com