Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English
Persian
biological shield
حفاظ زیستی
biological shield
سپر زیستی
Other Matches
biological
بیولوژیکی
biological
زیست شناختی
biological
میکربی
biological
زیستی
biological magnification
بزرگنمایی زیستی
biological monitoring
فرابینی زیستی
biological system
نظام زیستی
biological extinction
انقراض زیستی
biological defense
پدافند بر علیه تک میکربی
biological defense
پدافند میکربی
biological correlation
همبستگی زیستی
biological control
کنترل زیست شناختی
biological classification
رده بندی زیستی
biological agent
عامل زیستی
biological agent
عامل میکربی
biological extinction
نابودی زیستی
biological pollution
الودگی زیستی
biological potential
توان زیستی
biological sciences
علوم زیستی
biological clock
ساعت زیستی
biological control
واپادزیستی
biological chemistry
زیست شیمی
biological treatment
کرد و کارزیستی
biological weapon
جنگ افزار میکربی
biological warfare
جنگ میکربی
biological chemistry
بیوشیمی
[زیست شیمی]
biological chemistry
شیمی حیات
[زیست شیمی]
biological clock
زیستآهنگ
biological treatment
تسویه زیستی
biological system
سازگان زیستی
biological clock
زیست گشت
chemical biological and radiological
میکربی ورادیولوژیکی
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical biological and radiological
شیمیایی
biological half time
زمان امکان فعالیت عامل میکربی
biological half time
زمان فعالیت یک عامل میکروبی
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shield
سپر
shield
محافظت کردن
shield
زره
shield
پوشش
shield
حامی
shield
حفاظ پوشش محافظ
shield
محفظه سپرشدن
shield
غلاف
shield
سپر مغناطیسی
shield
حفاظ پیدا کردن
shield
حفافت کردن درمقابل
shield
مانع شدن
shield
مانع
shield
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
shield
, بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
سپر پوشش
shield
حافظ
shield
حفافت کردن
shield
روپوش اب بند
magnetic shield
حفاظ مغناطیسی
hand shield
سپردستی
marginal shield
قشرحاشیهای
nuchal shield
قشرقفایی
pygal shield
قشرپیگال
shield divisions
تقسیمدیواره
vertebral shield
غلافاستخوانمهره
solar shield
حافظنورخورشید
costal shield
محافظدندهای
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
cable shield
لوله کابل
gum shield
لثه
gun shield
سپر توپ
heat shield
حفاظ حرارتی
ideational shield
سپر فکری
internal shield
غلاف داخلی
internal shield
زره درونی زره داخلی
light shield
محافظ نور
radiation shield
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
shield grid
شبکه غلاف دار
safty face shield
ماسک ایمنی
shield grid thyratron
تیراترون غلاف دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com