Dictiornary-Farsi | boundary conditions | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 95 (3 milliseconds)

English	Persian
boundary conditions	شرایط حدی
boundary conditions	شرایط مرزی


Other Matches

boundary	ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundary	علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary	جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundary	حدود چیزی
boundary	مرز
boundary value	ازرش کرانی
boundary	مرزی
boundary	کرانه کرانی
boundary	خط سرحدی
boundary	خط حد سرحد
boundary	حد
boundary	سرحد
boundary	6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary	حدود یکان
boundary disclaimer	مرز روی نقشه
boundary disclaimer	نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
boundary effect	اثر مرزی
boundary equation	معادله حدی
boundary layer	لایه مرزی
boundary surface	سطح مرزی
boundary condition	شرط کرانی
boundary trench	نهرچه مرزی
boundary-stone	لوح
rough boundary	جدار زبر
internal boundary	مرزداخلی
district boundary	بخشمرزی
city boundary	شهرمرزی
page boundary	مرز صفحه
grain boundary	مرز بلورها
boundary-stone	کتیبه
surface boundary layer	لایه مرزی سطح
outer boundary line	خطمرزبیرونی
laminar boundary layer	لایه مرزی خطی
back boundary line	محوطه پشت خط سرویس
given conditions	شرایط معلوم
conditions of use	شرایط کاربرد
conditions	اوضاع
necessary conditions	شرایط لازم
under the same conditions	شرایطی برابر
conditions	حالات
conditions	وضعیتها
conditions	شرایط اوضاع
conditions	مقررات و شرایط اسبدوانی
the conditions	شرایط ان
conditions	شرایط
given conditions	شرایط معینه
competitive conditions	شرایط رقابت
to impose conditions	با شرایط سنگین بارکردن
conditions of (the) competition	شرایط رقابت
working conditions	شرایط کار
terms and conditions	ضوابط و شرایط
actude conditions	شرایط شدید
To lay down certain conditions .	شرایطی معین کردن
suitable conditions	شرایط مناسب
usual conditions	شرایط معمول
competition conditions	شرایط رقابت
to satisfy conditions	شرایط را برآورده کردن [ریاضی] [فیزیک]
tenders conditions	شرایط عمومی مناقصه
actude conditions	شرایط حاد
support conditions	شرایط تکیه گاهی
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
light conditions	شرایط نور
average conditions	شرایط عادی
justificatory conditions	عوامل موجهه
average conditions	شرایط متوسط
ballistic conditions	شرایط بالیستیکی
excusatory conditions	عوامل رافعه
equilibrium conditions	شرایط تعادل
emergency conditions	شرایط اضطراری
conditions of sale	شرایط اساسی معامله
conditions of purchase	شرایط خرید
conditions of contract	شرایط قرارداد
marginal conditions	شرایط نهائی
operating conditions	رژیم
second order conditions	شرایط ثانوی
second order conditions	شرایط مرتبه دوم
spring conditions	شرایط بهاری
ambient conditions	شرایط محیطی
stability conditions	شرایط ثبات
standard conditions	شرایط متعارفی
sufficient conditions	شرایط کافی
option of conditions	خیار شرط
present conditions	شرایط فعلی
terms and conditions of the credit	ضوابط و شرایط اعتبار
investigation of foundation conditions	شناسایی زمین پی
option of unfulfilled conditions	خیار تخلف شرط
Are you prepared to accept my conditions?	حاضر ید شرایط مرا بپذیرید؟
investigation of foundation conditions	تحقیق شرایط شالوده
demands of providing healthy living and working conditions	خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.	زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.