Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
burst mode
حالت پیوسته
burst mode
وجه پشت سرهم
burst mode
وضعیت پشت سرهم
Other Matches
to burst out
فریادکردن
burst
گروهی از خطاهای پیاپی .
burst
انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
burst
ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
burst
پیوسته
burst
قطاری
burst
پشت سرهم
to burst in
سرزده امدن
to burst out
ندادردادن
burst
ترکاندن
burst
منفجر شدن
burst
ازهم پاشیدن
burst
شکفتن
burst
منفجر کردن انفجار
burst
ترکیدن
burst
شیوع قطاری
burst
پشت سر هم
burst
پیام همزمان ساز رنگ
burst
انفجار
burst
انفجار منفجر شدن
burst
محل اصابت گلوله
burst
قطع کردن
burst
ترکش
burst
رگبار
high burst
ترکش بالا
burst force
نیروی انفجاری
burst error
خطای قطاری
burst center
مرکز گلوله
impact burst
ترکش سطحی
aerial burst
ترکش هوایی
burst center
مرکز ترکش
aerial burst
انفجار هوایی
burst advertising
شروع تبلیغات شدید
graze burst
ترکش زمینی
air burst
ترکش هوایی
high burst
تیر زمانی بالا
hight of burst
ارتفاع ترکش
height of burst
ارتفاع ترکش
burst force
نیروی ناگهانی
burst range
برد ترکش
center of burst
مرکز ترکش گلوله
error burst
قطار خطاها
forging burst
اهنگری انفجاری
burst wave
موج انفجار
burst wave
موج ترکش
burst range
مسافت ترکش
cloud burst
رگبار
burst pedestal
پایه پیام
burst oscillator
اوسیلاتور رنگ
burst rate
سرعت پشت سر هم
burst interval
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
burst gate
لامپ پیام گذار
center of burst
مرکزاصابت گلوله
impact burst
ترکش ضربتی
long burst
رگبار بلند
to burst into flames
علوگرفتن
to burst into flames
اتش گرفتن مشتعل شدن
to burst into tears
زیرگریه زدن
to burst into tears
مانندانارترکیدن
to burst out laughing
زیرخنده زدن
to burst out laughing
قاه قاه خندیدن
to burst upon the view
ناگهان به چشم عموم پدیدارشدن
to burst with pride
زبادغرور ترکیدن
types of burst
نوع ترکش
graze burst
ترکش روی زمین
To burst with laughter.
از خنده غش کردن
Burst sb's bubble
<idiom>
تو ذوق کسی زدن
to burst in to a laugh
بی اختیارخندیدن
to burst in to a laugh
زیر خنده زدن
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
ricochet burst
ترکش کمانهای
ricochet burst
کمانه
short burst
رگبار کوتاه
to burst with joy
از خوشی در پوست خودنگنجیدن
surface burst
ترکش سطحی
surface burst
ترکش روی سطح زمین
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
contact burst preclusion
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
To burst into tears (laughter).
زیر گریه ( خنده ) زدن
To burst ( exploded) a bomb.
بمب ترکاندن
color burst pedestal
پایه پیام
atomic air burst
ترکش هوایی اتمی
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
To begin to weep . to burst into tears .
گریه افتا دن
Even if you thik I am being foolish, please don't burst my bubble.
حتی اگر فکر می کنی احمقم لطفا توی ذوقم نزن.
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
pi mode
روش پی
a la mode
مد روز
a la mode
متداول
TV mode
رویتلوزیون
mode
شیوه
mode
فرمان ODE
mode
ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode
نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode
روش
mode
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode
یات مربوطه را وارد میکند
mode
روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode
حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode
حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
mode
طرز
mode
اسلوب
mode
سبک
mode
طرز طریقه
mode
مد
mode
باب
mode
وجه
mode
نما
mode
رسم
The whole thing wI'll burst open some day . the whole stiking affair wI'll be exposed someday .
با لاخره یک روز گندش در می آید
prototaxic mode
شیوه ادراکی ابتدایی
protected mode
حالت محفوظ
reactive mode
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
privileged mode
حالت ممتاز
move mode
باب حرکت
privileged mode
وجه ممتاز
multiplex mode
حالت تسهیم
multiplex mode
وضعیت تسهیم
noisy mode
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
parataxic mode
شیوه ادراکی خود- محوری
navigation mode
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
noisy mode
باب پرخش
overtype mode
تایپ رویهم
noisy mode
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
overtype mode
حالت تایپ روی مطلب
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode
حالت واقعی
track mode
روش تعقیب هدف
wheel mode
ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
whirling mode
نوسان شفت
typeover mode
حالت تایپ روی مطلب
exposure mode
دکمهتغیرفیلم
mode selector
انتخابگرحالت
mode selectors
انتخابگرحالت
tuning mode
حالتصدا
VCR mode
مدVCR
theoretical mode
نمای نظری
snake mode
روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
slave mode
حالت پیرو یا برده
simplex mode
باب سادک
safe mode
حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
track mode
روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
calculator mode
وجه حسابگر
forward mode
افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
glide mode
روش پرواز ازاد
glide mode
روش پرواز با مسیر باد
calculator mode
مد ماشین حساب
governing mode
روش کنترل خودکار
governing mode
روش کنترل
graphics mode
حالت نگاره سازی
browse mode
حالت ویرایش کامل
browse mode
حالت بررسی عمومی
batch mode
باب دستهای
answer mode
حالت پاسخ
answer mode
حالت جواب
iconic mode
شیوه تصویرسازی حسی
byte mode
وضعیت بایت
edit mode
حالت ویرایش وضعیت ویرایش
chararcter mode
حالت دخشهای
command mode
حالت فرماندهی
command mode
وضعیت دستوری
byte mode
وجه بایت حالت بایت
control mode
باب کنترل
conversational mode
باب محاورهای
conversational mode
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
conversational mode
مد محاورهای
conversational mode
حالت محاورهای
coupled mode
روش کنترل خودکار
coupled mode
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
draft mode
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
edit mode
مد ویرایش
immediate mode commands
فرامین مد صریح
addressing mode
باب نشان دهی
master mode
وضعیت اصلی
mathematical mode
مدل ریاضی
mode interval
فاصله نما
mixed mode
باب امیخته
mode of execution
طرز اجرا
mode of transport
نوع حمل و نقل
mode of transport
روش حمل
mode of progression
چکونگی یا طرزپیشرفت
mode of production
وجه تولید
mode of production
طرز تولید
mode of production
شیوه تولید
mode of execution
روش انجام کاری
mode indicator
نشانگر حالت
master mode
حالت راهبر
insert mode
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode
حالت درج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com