Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
case studies
بررسی موردی
case studies
مورد پژوهی
Other Matches
studies
تحقیق
studies
بررسی
studies
تحصیل
studies
درس خواندن خوانش
studies
بررسی کردن
studies
تحصیل کردن مطالعه کردن
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studies
غور بررسی
studies
مطالعه
studies
درس
studies
طرح ازمایشی
follow up studies
بررسیهای پیگیری
I am concentrating on my studies .
افکارم متوجه مطالعاتم است
To neglect ones studies .
از تحصیل خود غافل ماندن ( شدن )
to make p in one's studies
در تحصیلات خود پیشرفت کردن
demotic studies
بررسیهای جمعیتی
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
technical studies
بررسی فنی
social studies
مطالعات اجتماعی
longitudinal studies
بررسیهای طولی
in case
برای احتیاط
in case of need
عنداللزوم
in case
چنانچه مبادا
in case
در صورتیکه
in case
هرگاه
in any case
درهر حال
case of need
مباشر
as the case may be
تاچه مورد باشد
in that case
<adv.>
دراینصورت
as the case may be
بسته بمورد
in that case
دراینصورت
in that case
حال که چنین است
just in case
برای مطمئن بودن
case
پوشه
in that case
<adv.>
بعد
in that case
<adv.>
سپس
in that case
<adv.>
پس
case
حرف بزرگ یا حرف معمولی
[فناوری چاپ]
as may be the case
<adv.>
بطور امکان پذیر
just in case
احتیاطا
in no case
به هیچ دلیل
in this p case
دراین موردبخصوص
such being the case
حال که چنین است دراینصورت
that is not the case
مطلب چنین نیست
use case
مجموعه ای از رویدادها
In that case he is right.
د رآنصورت حق با اوست
Such is not the case . That is not so.
اینطور نیست
As the case may be .
برحسب مورد( آن)
in case
<idiom>
برطبق
in no case
به هیچ وجه
in no case
به هیچ صورت
in no case
اصلا
as may be the case
<adv.>
احتمالی
case
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
case
صندوق
case
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
case
چمدان
case
کیف
case
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
case
فرف محفظه
case
غلاف پرچم
case
مسئله
case
جعبه
case
روکش
case
محاکمه
case
دعوی مورد
case
پرتزیر
case
دعوی
case
موضوع حالت
case
وضع
case
روکش کردن
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
پوشانیدن صندوق
case
قاب
case
پوشش
case
غلاف
case
مورد
case
مورد غلاف
case
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند
case
دعوی مرافعه
case
قالب قاب
case
پوسته
case
جلد
case
اتفاق
case
وضعیت موقعیت
case
صندوق جعبه
case
پوشاندن
case
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case
: سرگذشت
case
قضیه
case
جا
case
درصندوق یاجعبه گذاشتن جلدکردن
case
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
case
حروف بزرگ یا حروف معمولی
case
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
case
حالت
the vocative case
اسم منادی
case law
رویهای که قاضی CL در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعدسابقه میشود
test case
قضیه در ازمایش
test case
شخص یاچیز مورد ازمایش
gin-case
[ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
door-case
چارچوب در
the nature of the case
ماهیت دعوا یا موضوع خوش خویی
the vocative case
حالت ندا
to hear a case
دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
to put the case
فرض کردن
degenerate case
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
pencil case
مدادگیر
pillow case
روه متکا
pillow case
رویه بالش
pray consider my case
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
pray consider my case
تمنی اینکه
cylinder case
جعبهسیلندر
referee in case of need
داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
running down case
دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
schreber case
مورد شربر
show case
قفسه جلو مغازه
show case
ویترین جعبه اینه
special case
مورد ویژه
special case
مورد خاص یااستثنایی
suit case
چمدان
suit case
جامه دان
suit case
جا رختی
pencil case
جا مدادی
transfer case
جعبه انتقال نیرو
transfer case
دیفرانسیل
packing case
جعبهبزرگچوبیکهدرآنچیزیراذخیرهمیکنیدویابهجاییمیبرید
Take an umbrella just in case.
احتیاطا"چترهمراه ببرید
He wI'll expedite our case.
اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
At any rate . In any case . Anyway .
درهر صورت
case-bottle
شیشه چارپر
Supposing that is the case .
بفرض اینکه اینطور باشد
It is quite a hypothetical case .
این یک قضیه کاملا" فرضی است
in case of emergency
درموقع تنگ وقت ضرورت
(a) case in point
<idiom>
مثالی که چیزی راثابت کند یا به روشن شدن چیزی کمک کند
in any case (event)
<idiom>
مطمئنا
degenerate case
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
brief case
[briefcase]
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
attache case
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
to argue the case for
[against]
something
بطرفداری از
[برضد ]
موضوعی استدلال کردن
attachT case
کیفدستی
writing case
محلنوشتن
transmission case
جعبه دنده
transmission case
گیربکس
watch case
قاب ساعت
scroll case
قسمتطومار
In this case ( instance) .
دراین مورد
withdrawal of a case
استرداد دعوی
worst-case
بدترین وضع یا احتمال
worst-case
بدبینانهترین
bobbin case
ماکو
key case
جاکلیدی
passport case
جایپاسپورت
plastic case
جایپلاستیکی
screen case
صفحهنمایش
spectacles case
جاعینکی
spiral case
جعبهمارپیچ
vanity case
کیفلوازم آرایش
weekend case
چمدانتعطیلاتآخرهفته
pen case
قلمدان
case of necessity
حالت الزام و ضرورت
case hardening
سخت گردانی سطحی
case harden
سخت گردانی سطحی
case depth
عمق مین
case branch
انشعاب شرطی
case bottle
شیشه چارپهلو
case bottle
چارپر
case analysis
تحلیل مورد
cartridge case
پوکه
cartridge case
پوکه فشنگ
case knife
چاقوی جلد دار
case knife
چاقوی بزرگ
case marks
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
case numbers
شماره بسته بندی
case numbers
شماره بسته ها
case ment
غلاف
case ment
پنجره پوشش
case ment
روزنه
case ment
پنجره لولادار
case mate
پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
case mate
بمب پناه جای نصب توپ درناو
case mate
پناهگاه توپ
bullet case
پوکه
battery case
جعبه باتری
attache case
کیف پیک
upper case
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
upper case
حروف بزرگ
case histories
سوابق
case histories
تاریخچه
case histories
سابقه مرض ودرمان
case histories
شرح حال
case history
شرح حال
case history
سابقه مرض ودرمان
case history
تاریخچه
upper case
حرف بزرگ
attache case
کیف دستی
attache case
چمدان یا جامه دان مخصوص حمل اسناد
admissible case
دعوی مسموع
adjudicated case
قضیه محکوم بها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com