Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
chain growth polymerization
بسپارش افزایشی
chain growth polymerization
بسپارش زنجیری
Other Matches
step growth polymerization
بسپارش مرحلهای
chain polymerization
بسپارش زنجیری
chain polymerization
بسپارش افزایشی
polymerization
بسپارش
polymerization
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
polymerization
پولیمریزه شدن
anionic polymerization
بسپارش انیونی
cationic polymerization
بسپارش کاتیونی
degree of polymerization
درجه بسپارش
mass polymerization
بسپارش تودهای
emulsion polymerization
بسپارش امولسیونی
condensation polymerization
بسپارش تراکمی
bulk polymerization
بسپارش تودهای
pearl polymerization
بسپارش مرواریدی
solution polymerization
بسپارش محلولی
suspension polymerization
بسپارش تعلیقی
stereopecific polymerization
بسپارش فضا ویژه
stepwise polymerization
بسپارش مرحلهای
ionic polymerization
بسپارش یونی
interfacical polymerization
بسپارش در سطح مشترک
addition polymerization
بسپارش افزایشی
step polymerization
بسپارش مرحلهای
addition polymerization
بسپارش زنجیری
step reaction polymerization
بسپارش مرحلهای
radical ion polymerization
بسپارش یونی رادیکال
ring opening polymerization
بسپارش حلقه گشا
critical degree of polymerization
درجه بحرانی بسپارش
free radical polymerization
بسپارش رادیکالی
fluid bed polymerization
بسپارش در بستر سیال
fixed bed polymerization
بسپارش در بستر ثابت
average degree of polymerization
درجه متوسط بسپارش
number average degree of polymerization
میانگین عددی درجه بسپارش
weight average degree of polymerization
میانگین وزنی درجه بسپارش
growth
نمو
growth
روش
growth
اثر حاصل
growth
چیز زائد
growth
پیشرفت
growth
بلوغ
growth
رشد
growth
گوشت زیادی تومور
growth
نمود
growth
نتیجه
growth
افزایش ترقی
geometric growth
رشد هندسی
growth factors
عوامل رشد
growth motives
انگیزههای رشددهنده
growth curve
منحنی نمو
growth areas
نواحی رشد
growth effects
اثار رشد
growth factor
عامل رشد
growth company
شرکت در حال گسترش
zero economic growth
نرخ رشد اقتصادی صفر
zero population growth
رشد جمعیت صفر
unbalanced growth
رشد نامتعادل
unbalanced growth
رشد نامتوازن
sustaining growth
رشد مداوم
proportional growth
رشد تناسبی
vertical growth
رشد عمودی
crystal growth
رشد بلور
crystalline growth
رشد بلورین
crystalline growth
نمو بلورین
population growth
رشد جمعیت
growth centers
مراکز رشد
particle growth
رشد ذره
economic growth
رشد اقتصادی
climate for growth
شرایط لازم برای رشد
climate for growth
محیط رشد
mushroom growth
زود رویی
ovular growth
رویش تخمک
steady growth
رشد پایدار
stable growth
رشد با ثبات
epitaxial growth
رشد همبافته
mushroom growth
رویش تند
self sustaining growth
رشد خود پایدار
quick growth
تندرویی
quick growth
رشدسریع
ovular growth
رشد تخمچه
growth poles
قطبهای رشد
mental growth
رشد ذهنی
growth line
خطرشد
growth stocks
سهام پر سود
horizontal growth
رشد افقی
lush growth
رشد سرسبز
bangaloid growth
خانه ییلاقی
growth rate
نرخ رشد
growth reaction
واکنش رشد
growth ring
دایره سالیانه
growth ring
دایره رشد
stages of economic growth
مراحل رشد اقتصادی
steady state growth
رشد پایدار
rate of economic growth
نرخ رشد اقتصادی
rate of crystalline growth
سرعت نمو تبلور
characters of economic growth
خصوصیات رشد اقتصادی
general rate of growth
نرخ عمومی رشد
balanced growth model
الگوی رشد متوازن
undersirable rate of growth
نرخ رشد نامطلوب
annual rate of growth
نرخ رشد سالانه
warranted rate of growth
نرخ رشد تضمین شده
natural rate of growth
نرخ رشد طبیعی
current rate of growth
نزخ رشد جاری
potential rate of growth
نرخ رشد بالقوه
crystal growth affinity
رشد خواهی بلور
steady state growth
رشد مداوم
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
hidden momentum of population growth
سبب گستردگی والدین اینده میشود
full employment rate of growth
نرخ رشد در اشتغال کامل
hidden momentum of population growth
به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
hidden momentum of population growth
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
chain
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain
سلسله سلسله مراتب
chain
سری
chain
سلسله کوه
chain
زنجیر مساحی
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain
زنجیر
chain
زنجیره
chain
شبکه زنجیری
chain
: زنجیرکردن
chain
لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain
رشته
chain
کند وزنجیز حلقه
chain
زنجیر
chain
سلسله
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
مراجعه کنید به CATENA
chain
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain
چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
رکود داده در یک فایل زنجیری
chain
از کلمه قبلی
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain saw
اره برقی
chain saw
اره زنجیری
chain
دارد.
lost chain
زنجیره گم شده
load chain
زنجیر بار
lock chain
زنجیربرای بستن چرخ
pointer chain
زنجیر اشاره گرها
measuring chain
زنجیر مساحی
lost chain
زنجیره از دست رفته
markov chain
زنجیر مارکوف
markov chain
زنجیره مارکف
chain stay
محلقرارگیریزنجیر
chain of dunes
زنجیرتلمسه
chain guide
محافظزنجیر
chain drive
زنجیرهکششی
chain brake
عایقزنجیر
chain-smoking
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain stitch
بافت زنجیری
chain wheel A
زنجیریچرخهیA
chain wheel B
زنجیریچرخهیب
chain rule
قاعده زنجیری
[ریاضی]
chain stitch
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
He is a chain smoker.
پشت سرهم سیگار می کشد
safety chain
زنجیرهامنیت
mooring chain
زنجیرمهار
lifting chain
زنجیربالابر
drive chain
زنجیرهراندن
chainsaw chain
تیغهارهدرختبری
chain-smokes
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
surveyor's chain
پاپیمایشگری
surveyor's chain
زنجیر مساحی
studded chain
حلقه زنجیر میان دار
sprocket chain
زنجیر دندانه دار
skid chain
زنجیر چرخ
side chain
زنجیر جانبی
pawn chain
زنجیر پیادهای شطرنج
parent chain
زنجیر اصلی
surveyor's chain
زنچیر سنجش
tire chain
زنجیر چرخ
tire chain
زنجیر یخ شکن
chain-smoked
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke
پی در پی سیگار کشیدن
chain letters
نامهی زنجیری
chain letter
نامهی زنجیری
print chain
زنجیر چاپ
vehicle chain
زنجیر وسیله نقلیه
chain of neurons
نرونهایزنجیرهای
parent chain
زنجیر مادر
chain printer
چاپگر زنجیری
chain hob
دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain guage
اشل زنجیری
chain grab
زنجیر گیر
chain gang
هم زنجیر
chain gang
دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain field
فیلد اتصال
chain effects
اثرات زنجیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
chain clamp
گیره زنجیری
chain case
جعبه زنجیر
chain hook
دیلم زنجیر لنگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com