Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
chemical agent
عامل شیمیایی
chemical agent
ماده شیمیایی
Other Matches
chemical
شیمیایی
chemical
ماده شیمیایی دارویی
chemical
کیمیایی
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
chemical deposits
نهشتهای شیمیایی
chemical element
عنصر شیمیایی
chemical energy
انرژی شیمیایی
chemical engineering
مهندسی شیمی
chemical treatment
رفتارشیمیایی
chemical herbicide
علف کش شیمیایی
chemical abstracts
چکیدههای شیمی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
chemical alarm
اعلام خطر شیمیایی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
chemical analyse
تجزیه شیمیایی
chemical analysis
تجزیه شیمیایی
chemical bond
پیوند شیمیایی
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
chemical bonding
پیوندشیمیایی
chemical combination
ترکیب شیمیایی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chemical feedstock
مواد اولیه شیمیایی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
chemical research
پژوهش شیمیایی
chemical security
تامین شیمیایی
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical sense
حس شیمیایی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
chemical species
گونههای شیمیایی
chemical survey
تجسس شیمیایی
chemical survey
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemical weapon
جنگ افزار شیمیایی
chemical weathering
هوازدگی شیمیایی
physio chemical
وابسته به شیمی فیزیکی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
chemical reaction
واکنش شیمیایی
chemical properties
خواص شیمیایی
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
chemical exchange
تبادل شیمیایی
chemical fuel
سوخت شیمیایی
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
chemical industries
صنایع شیمیایی
chemical kinetics
سینتیک شیمیایی
chemical munition
سلاح شیمیایی
chemical wash
کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
chemical operations
عملیات شیمیایی
chemical physics
فیزیک شیمیایی
chemical pollution
الودگی شیمیایی
chemical biological and radiological
شیمیایی
chemical biological and radiological
میکربی ورادیولوژیکی
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
chemical shift non equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
chemical shift equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
agent
ارگان
agent
واسطه
agent
وکیل
agent
پیشکار
agent
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agent
برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود
agent
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent
ماده
agent
عامل
agent
گماشته وکیل
agent
مامور
agent
کاگزار
agent
واسطه عامل
agent
فرستنده
agent
عنصر
agent
عامل اطلاعاتی
agent
نماینده عامل شیمیایی خرج
agent
نماینده
press agent
مامور اگهی و تبلیغ
oxidizing agent
عامل اکسنده
precipating agent
عامل رسوب دهنده
proxy agent
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
fusing agent
عامل ذوب
nerve agent
عامل شیمیایی عصبی
oxidizing agent
عامل اکسیداسیون
insurance agent
نماینده بیمه
insurance agent
عامل بیمه
incapacitating agent
گازبیهوشی
incapacitating agent
عامل بیهوش کننده
igniting agent
عامل احتراق
house agent
دلال خانه
forwarding agent
نماینده حمل و نقل
forwarding agent
متصدی حمل ونقل
forwarding agent
واسطه حمل و نقل
forwarding agent
عامل حمل و نقل
foaming agent
عامل کف زای
fluxing agent
ماده گدازاور
fluxing agent
شارژ
fluorinating agent
عامل فلوئوردار کننده
land agent
دلال معاملات ملکی
law agent
نماینده قضایی
overseas agent
نماینده درکشور بیگانه
overseas agent
نماینده خارجی
undercover agent
مامورتحقیق مخففی
news agent
خبرگزار
news agent
روزنامه فروش
nerve agent
گازعصب
mercantile agent
بازرگانی
mercantile agent
نماینده
masking agent
عامل پوشاننده
manufacturers' agent
نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent
نماینده سازنده
manufacturer's agent
نماینده سازنده
manufacturer's agent
نماینده تولیدکننده
warning agent
گند گاز
law agent
نماینده حقوقی
fixing agent
عامل تثبیت
psychoactive agent
ماده روانگردان
smoke agent
ماده دودانگیز
sales agent
نماینده فروش
resolving agent
عامل تفکیک کننده
sole agent
نماینده منحصر بفرد
special agent
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
stripping agent
عامل رنگ گیر
thickening agent
عامل غلیظ کننده
toxic agent
ماده سمی
toxic agent
عامل شیمیایی سمی
scholastic agent
دلال تدریس
scholastic agent
شاگرد پیدا کن
sequestering agent
عامل کمپلکس دهنده
sole agent
نماینده انحصاری
shipping agent
نماینده شرکت کشتیرانی
shipping agent
اژانس حمل
shipping agent
موسسه حمل کالا
shipping agent
شرکت حمل
shiping agent
حق العمل کار بارگیری کشتی
shiping agent
کارگزار بارگیری کشتی
sequestering agent
عامل منزوی کننده
toxic agent
گاز سمی
universal agent
وکیل تام الاختیار
stripping agent
ماده رنگ بر
stripping agent
رنگ زدا
washing agent
مواد شوینده
undercover agent
کارآگاه مخففی
smoke agent
عامل شیمیایی دودانگیز
releasing agent
عامل رهاکننده
reducing agent
عامل کاهنده
psychochemical agent
گاز عصبی
publicity agent
نمایندهافکارعمومی
estate agent
فروشندهزمینوملک
secret agent
جاسوس
universal agent
وکیل مطلق الوکاله
vesicant agent
گاز تاول زا
vesicant agent
عامل شیمیایی تاول زا
vomiting agent
گازاستفراغ اور
vomiting agent
عامل تهوع اور
wetting agent
ماده خیس کننده
wetting agent
عامل خیس کننده
secret agent
مامور مخفی
psychochemical agent
عامل عصبی
filming agent
چسباننده
chelating agent
عامل کی لیت ساز
antimateriel agent
عامل فساد اماد
anticrop agent
عامل ضدمحصولات کشاورزی
anticrop agent
عامل ضد غلات
alloying agent
عنصر الیاژی
alkylation agent
عامل الکیل دار کننده
alkylating agent
عامل اکلیل دار کننده
agent representative
عامل
agent officer
افسر عامل پرداخت
agent net
شبکه اطلاعاتی
antimateriel agent
عامل مخصوص فاسد کردن اماد
antiplant agent
عامل ضد رویش گیاهان
biological agent
عامل میکربی
catalytic agent
عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
casualty agent
عامل ایجاد تلفات و ضایعات
blowing agent
عامل پف کننده
blood agent
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
blood agent
مدت پرواز
blister agent
گاز تاول زا
blister agent
عامل تاول زا
bleaching agent
عامل رنگبر
biological agent
عامل زیستی
agent de change
دلال ارزی
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
aerating agent
مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
acetylating agent
عامل استیل دار کننده
accelerating agent
کاتالیزور
accelerating agent
ماده تسریع کننده
absorbing agent
عامل جذب
agent provocateur
مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agent
سفر ارا
travel agent
سفرچین
double agent
عامل اطلاعاتی دو جانبه
acetylizing agent
عامل استیل دار کننده
acidulating agent
اسیدی کننده
acidulating agent
ماده اسیدی کننده
aerating agent
هوادهنده
adhesion agent
عامل چسبندگی
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...