English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
child langmuir equation معادله چایلد- لنگمیور قانون چایلد- لنگمیور
Other Matches
with child ابستن حامله
child یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
only child تک فرزند
from a child ازهنگام بچگی
i would i were a child ای کاش بچه بودم
he is my only child فرزند یگانه من است
the child is a wonder این بچه عجوبه ایست
to get with child ابستن کردن
with child <idiom> حامله شدن
child parent
child ionship relat child parent
child فرزند
child کودک
child بچه
child ولد
child طفل
equation رابطه
equation معادله [ریاضی]
equation برابری
equation معادله
equation هموگش [ریاضی]
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equation معادله همچندی
equation هم سنگ
equation هم چندی [ریاضی]
equation هم چندی
equation تساوی
equation فرمول
you will spoil the child بچه را فاسد خواهیدکرد
child's play بچه بازی
lost child طفل لقیط
feral child کودک وحشی
child's play بازی کودکان
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
elf child بچه عوضی
elf child بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اندمیگذارند
love child حرامزاده - بچهایکهپدرمادرشهرگزبایکدیگرازدواجنکردهاند
latchkey child [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
child prodigy بچهبا استعداد
To spoil child . بچه یی را لوس کردن
child's play هر کار بسیار آسان
to vaccinate a child ابله بچهای را کوبیدن
to i. a child with vaccine ابله بچه ایی را کوبیدن
to beat a child کتک زدن بچه
she is quick with child جنبش بچه رادرشکم حس میکند
she has brone a child ان زن بچه زائیده است
natural child بچه نامشروع
natural child طفل حرامزاده
rejected child کودک مطرود
nurse child فرزند رضائی
nurse child فرزند خوانده
problem child کودک مشکل افرین
problem child فرزند مسئله دار
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
in child birth درحال زایمان
the losser of a child فقدان یا داغ فرزند
foster child فرزند خوانده
illegitimate child طفل نامشروع
god child بچه تعمیدی
god child فرزندتعمیدی
grand child نوه
gutter child بچه موچه گرد
the child is a great t. to us این بچه خیلی اسباب زحمت ماشده است
he treated me as a child بامن مانند بچه رفتارکرد
problem child فیل جناح وزیر درصورتی که راه گسترش ان مسدود باشد
big with child حامله
child custody حضانت
backward child کودک عقب مانده
child development رشد کودک
an abortive child فگانه
child in the womp حمل
big with child ابستن
unborn child حمل
child law حقوق کودک
child adoption فرزند خواندگی
child abuse بهره کشی از کودک
hardly a child anymore دیگر به سختی بچه ای
to tuck in a child پتوی روی بچه را درست کردن [که سرما نخورد]
poor child بیچاره بچه
Watch the child ! مواظب بچه باش !
child of the second bed بچه زن دوم
child process تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
adopted child فرزند خوانده
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
child window پنجرهای در پنجره اصلی
child study کودک پژوهی
child psychology روانشناسی کودک
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
child psychiatry روانپزشکی کودک
child centered کودک محور
Ask the truth from the child . <proverb> یرف راست را از بچه بپرس.
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
wolf child کودک گرگ پرورده
child program تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
an abortive child بچه سقط شده
regression equation معادله برگشت
regression equation معادله رگرسیون
redundant equation معادله اضافی
quadratic equation معادلات درجه دو
equation of motion معادله حرکت [فیزیک]
reaction equation معادله عکس العمل
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
rate equation معادله سرعت
reaction equation معادله واکنش
redundant equation معادله زائد
saha's equation معادله ساها
saving equation معادله پس انداز
schrodinger equation معادله شرودینگر
transformer equation معادله ترانسفورماتور
virial equation معادله ویریال
wave equation معادله موج
wierl equation معادله ویرل
differential equation معادله دیفرانسیل [ریاضی]
equation solving حل معادله [ریاضی]
three moment equation معادله سه لنگری
simple equation معادله خطی
state equation معادله حالتی
tax equation معادله مالیاتی
tax equation معادله مالیات
tetrad equation معادله چهارعنصری
quadratic equation معادله درجه دو [ریاضی]
difference equation رابطه بازگشتی [ریاضی]
behavioral equation معادله رفتاری
dirac equation معادله دیراک
dispersion equation معادله پاشندگی
boundary equation معادله حدی
empirical equation معادله تجربی
energy equation معادله انرژی
equation of continuity معادله همبستگی جریان
equation of equinoxes معادله اعتدالین
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
equation of payments قاعده پیدا کردن
equation of payments تعدیل
equation of state معادله حالت
differential equation معادله فاضلهای
differential equation معادله دیفرانسیل
behavioral equation معادله کرداری
berthelot equation معادله برتلو
boltzmann equation معادله بولتسمان
bragg's equation معادله براگ
cambridge equation نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
characteristic equation معادله مشخصه
characteristic equation معادلههای شاخص
continuity equation رابط پیوستگی
continuity equation معادله پیوستگی
de broglie equation معادله دوبروی
definitional equation معادله تعریفی
definitional equation رابطه تعریفی
difference equation معادله تفاضلی
differential equation معادله متغیر مشتق چیزی
equation typesetting درج معادله
lagrange's equation معادلات لاگرانژ
laplace's equation معادله لاپلاس
linear equation معادله خطی
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
maxwell equation معادله ماکسول
moment equation معادله لنگر
momentum equation معادله مقدار حرکت
nerst equation معادله نرنست
potential equation معادله پتانسیل
quadratic equation معادله درجه دوم
hartree equation معادله هارتری
fisher equation یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
field equation معادلات میدان
fisher equation این رابطه عبارت است از :
fisher equation PQ = V
field equation معادله ی میدان
gas equation معادله گاز
inhomogeneous equation معادله غیرهمگن
to i. obedience intoa child فرمان برداری را کم کم به بچه ایی فهماندن
The child fell off the balcony. بچه از ایوان پرت شد
female slave with a child master her from child witha
female slave with a child ام ولد
to tuck up a child [British E] پتوی روی بچه را درست کردن [که سرما نخورد]
parent child relationship رابطه پدر و پسر
child labor laws قوانین کار کودکان
child labour legislation قانون مربوط به کارخردسالان
child guidance clinic درمانگاه راهنمایی کودک
child death rate نرخ مرگ و میر کودکان
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
You are stll a child in her eyes. به چشم اوهنوز یک بچه هستی
to kiss away a child's tears بابوسیدن بچه اشکهایش راپاک کردن
Dont spoil the child . بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
She pressed the child to her side. بچه را به خودش چسباند
To adopt a child ( an infant ) . کودکی را بفرزندی قبول کردن
The child is beginning to talk. بچه دارد زبان باز می کند
quantum wave equation معادله کوانتومی موج
partial regression equation معادلات رگرسیون سهمی
total energy equation بقای انرژی کل
quasi linear equation معادله شبه خطی
mass energy equation تساوی جرم و انرژی
quantity equation of exchange یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
richardson dushmann equation قانون ریچاردسن- داشمان معادله ریچاردسن- داشمان
harrod domar equation دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
simultaneous equation system نظام معادلات همزمانی
partial differential equation معادلات دیفرانسیل جزئی
clapeyron clausius equation معادله کلازیوس- کلاپیرون
clausius clapeyron equation معادله کلازیوس- کلاپیرون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com