English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
Other Matches
hercules graphics adapter استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
hercules graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
color graphics گرافیک رنگی
color tint , color tone ته رنگ
adapter وفق دهنده اداپتور
adapter اداپتر
adapter مبدل
adapter تبدیل
adapter جرح و تعدیل کننده
adapter وفق دهنده
adapter رابط
adapter تطبیق دهنده
adapter وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
adapter وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
adapter در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
adapter اجازه نصب در سوکت میدهد
adapter دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
adapter وسیله الکترونیکی
adapter سازوارگر
adapter تطبیق کننده
line adapter وفق دهنده خط
plug adapter دوراهیپریز
channel adapter تطبیق دهنده کانال
enlarging adapter رابط فزاینده
display adapter اداپتور صفحه نمایش
data adapter وفق دهنده داده
adapter arbor میله تطبیق دهنده
video adapter وفق دهنده بصری
adapter flange فلانژ تطبیق دهنده
adapter toolholder ابزارگیر تطبیق دهنده
adapter booster غلاف تطبیق دهنده
adapter booster چاشنی خوران
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
adapter boards برد تطبیق دهنده
motor adapter پایههای اتصال موتور
adapter bearing یاطاقان تطبیق دهنده
motor adapter مقراتصال موتور
line adapter وفق دهنده خطی
line adapter اداپتور خطی
ibm /a display adapter IBاداپتور نمایش A/4158
conduit bushing adapter تبدیل لوله حفاظ
monochrome display adapter اداپتور نمایش تک رنگ
lamp bulb adapter تبدیل لامپ
graphics گرافیک
graphics تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics نگاره سازی
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
graphics وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
graphics وسیله الکترونیکی
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
graphics کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
graphics در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
graphics شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
graphics فایل که حاوی داده شرح تصویر است
graphics فن استعمال نمودار
graphics چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
graphics روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
graphics رسم
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
graphics شکل ابتدایی
graphics که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
graphics screen صفحه گرافیکی
harvard graphics هاروارد گرافیکس
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
passive graphics گرافیک منفعل
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
vector graphics نگاره سازی برداری
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
graphics tablet تخته نگاره سازی
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
hi res graphics graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
harvard graphics برنامه نگاره سازی هاروارد
graphics, business تجارت
graphics, business گرافیک
graphics tablet لوح گرافیکی
graphics spreadsheet صفحه گسترده نگارهای
graphics scanner پویشگر نگارهای
graphics resolation وضوح گرافیکی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
graphics mode حالت نگاره سازی
graphics display نمایش گرافیکی
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
management graphics مدیریت گرافیک
apa graphics نگاره سازی APA
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
business graphics گرافیکهای تجاری
analytical graphics گرافیک تحلیلی
calligraphic graphics گرافیک خطاطی
block graphics نگاره سازی بلوک
analysis graphics نمودارهای تحلیلی
analytical graphics نگاره سازی تحلیلی
character graphics نگاره سازی دخشهای
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
graphics file format فرمت فایل نگارهای
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
video graphics array ارایه نگاره سازی بصری
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
enhanced graphics adaptor وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
computer graphics metafile فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
object oriented graphics نگاره سازی موضوعی
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
low resolution graphics توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
low res graphics گرافیک با وضوح پایین
multicolor graphics aray ارایه نگاره سازی چند رنگ
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
bit mapped graphics گرافیک نگاشت ذره یی
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
color تفسیر ورزشی
color رنگ زدن
color value درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
color پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
color رنگ کردن
color تغییر رنگ دادن
color بشره
color ملون کردن
color رنگ
off color دارای رنگ ناجور
off color دارای رنگ مغایر
first color استر
first color رنگ اول
to the color شیپورپرچم
color فام
She has very little color. رنگ بصورتش نمانده
to the color شیپور احترام
color پرچم
to the color شیپور احترام پرچم
color کیفیت
off-color <idiom> بد مزه ،کثیف ،بیادب
off color خل
color ترکیب
main color رنگ اصلی
permanent color رنگ دائمی
Color blindness کوررنگی
natural color رنگ ذاتی جسم
permanent color رنگ با ثبات زیاد
pure color رنگ اصلی
pure color رنگ مایه
natural color رنگ طبیعی
mustard color رنگ خردلی
milky color شیری رنگ
pure color رنگ خالص
main color رنگ زمینه
onion color رنگ پیازی
fastness of color ثبات رنگ
solid color رنگ یکدست
aurora color رنگ سرخ شفق
harsh color رنگ تند و ناملایم و زننده
ground color رنگ اصلی متن فرش
barberry color رنگ زرشکی
ground color رنگ زمینه
off-color joke جوک بی ادب
cinnamon color رنگ دارچینی
color contrast تضاد رنگی در زمینه فرش
color fastness درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
color composition ترکیب رنگ ها در نقشه فرش
copper color رنگ مسی
dust color رنگ خاکی
golden color رنگ طلائی
apricot color رنگ زرد و قرمز روشن
apricot color رنگ زردآلویی
oil color رنگ روغنی
oil color روغن مخصوص نقاشی
camel-color رنگ شتری
poster color شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
prime color رنگ ابتدایی
prime color رنگ مقدماتی
off-color joke جوک بد مزه
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
surface color رنگ سطح
transparent color رنگ شفاف
transparent color رنگ روشن
color line مانع نژادی
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
horse of a different color <idiom>
jujube color رنگ عنابی
fastness of color عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
color antagonists رنگهای متضاد
color grid شبکه رنگ
color guard گارد پرچم
color guard پاسدار پرچم
color killer صافی رنگ
color mixer رنگ امیز
color monitor مونیتوررنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com