Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
communication network
شبکه ارتباط
communication network
شبکه مخابراتی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
شبکه ارتباطی
Search result with all words
network communication
ارتباطشبکهای
Other Matches
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
communication
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
communication
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
communication
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
communication
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
communication
ماهواره
communication
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
communication
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
communication
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
communication
اخبار
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
communication
اطلاع
communication
عبور اطلاعات
communication
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
communication
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
communication
ارسال دریافت داده به جای صوت و تصویر
communication
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
communication
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
communication
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
communication
ارتباطات مواصلات
communication
ابلاغ
communication
مخابره
communication
ارتباط
communication
ابلاغیه
communication
مکاتبه
communication
ارتباطات
communication
مخابرات
communication
ارتباط و مخابرات
communication
مراوده وسایل ارتباطی
communication
نقل وانتقال
y network
شبکه ستاره
network
نمودار
network
وابسته به شبکه
network
شبکه توری
network
شبکه ارتباطی
sub network
شبکه فرعی
network
شبکه
network
اتصال
network
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
شبکه سیم کشی
communication technician
تکنیسین مخابرات
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
communication theory
نظریه ارتباطات
communication theory
نظریه ارتباط
communication theory
تئوری مخابرات
communication zone
منطقه مواصلات
data communication
ارتباط دادهای
communication system
نظام ارتباطی
communication signal
سیگنال مخابراتی
communication security
برقراری تامین مخابراتی
lines of communication
خطوط مواصلاتی
communication of punishment
ابلاغ مجازات
communication of punishment
ابلاغ تنبیه
communication protocol
پروتکل ارتباطی
communication receiver
گیرنده مخابرات
communication satellite
ماهواره مخابراتی
communication satellite
اقمارمخابراتی
communication security
تامین مخابراتی
data communication
انتقال اطلاعات
data communication
داد وستداطلاعات
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
tele communication
ارتباط دور برد
telephone communication
ارتباط تلفنی
visual communication
ارتباط بصری
visual communication
مخابره بصری
wire communication
ارتباط با سیم
communication antenna
آنتنمرتبط
communication devices
ماشینمرتبط
communication set
دستگاهارتباط
synchronous communication
ارتباط همزمان
routes of communication
کانالهای ارتباطی
data communication
ارتباط داده ها
data communication
مخابره داده ها
electric communication
مخابرات
mass communication
ارتباط جمعی
communication tunnel
تونلمرتبطکننده
one sided communication
ارتباط یکسویه
privileged communication
مدارک محرمانه
privileged communication
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
routes of communication
مسیرهای ارتباطی
communication cord
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
communication engineer
مهندس مخابرات
communication device
دستگاه ارتباطی
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
communication deception
فریب مخابراتی
communication cover
پوشش مخابراتی
communication center
مرکز مخابرات
communication channels
وسایل ارتباطی
communication channel
مجرای ارتباطی
communication circuit
مدار ارتباطی
communication chief
رئیس مخابرات یکان
communication chief
رئیس ارتباطات
communication channel
کانل ارتباطی
communication channels
طرق مواصلاتی
communication cable
کابل جریان ضعیف
communication channel
کانال ارتباطی
communication engineering
مهندسی مخابرات
basic communication
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
communication link
اتثال ارتباطی
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication link
تسلسل مخابراتی
communication link
پیوند ارتباطی
communication cable
کابل ارتباطی
communication line
خط ارتباطی
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
communication line
خط مخابراتی
communication interface
میانجی ارتباطی
communication center
مرکزارتباطات
background communication
ارتباط پس زمینه
network analyser
شبکه کاو
local network
شبکه محلی
logic network
شبکه منطقی
network analysis
تحلیل شبکه
network chart
نمودار شبکه
network administrator
سرپرست شبکه
multisystem network
شبکه چند سیستمی
multistar network
شبکه چند ستارهای
network architecture
معماری شبکه
switching network
شبکه راه گزینی
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
star network
شبکه ستارهای
ring network
شبکه حلقهای
network circuit
اتصال شبکه
public network
شبکه عمومی
radar network
شبکه ی رادار
novell network
شبکه نوول
network version
نسخه شبکه
network topology
جانمایی شبکه
network topology
چگونگی استقرار شبکه
neural network
شبکه عصبی
network topology
توپولوژی شبکه
network theory
نظریه شبکه
network structure
ساختار شبکهای
network stracture
ساختار شبکه
network server
خدمتگزار شبکه
regional network
شبکه منطقهای
network of pipes
شبکه لوله کشی
research network
شبکه پژوهشی
ring network
شبکه حلقوی
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
network analyser
تحلیل کننده شبکه
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
distribution network
شبکه پخش
distributed network
شبکه توزیعی
distributed network
شبکه توزیع شده
despotic network
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
cooperative network
شبکه همیاری
company network
شبکه شرکت
company network
شبکه همکار
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
computer network
شبکه کامپیوتری
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
feedback network
شبکه فیدبک
filter network
شبکه ی صافی
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
network circuit
مدار شبکه
closed network
شبکه بسته
lattice network
شبکه توری منظم
ladder network
شبکه نردبانی
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
telecommunication network
پبکه ارتباطات
telecommunication network
شبکه مخابرات
synchronous network
شبکه همزمان
four terminal network
شبکه چهار قطبی
value added network
ارزش اضافی شبکه
two terminal network
شبکه دو قطبی
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
heterogeneous network
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
tree network
شبکه درختی
telephone network
شبکه تلفن
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
combined communication board
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
data communication system
سیستم ارتباطات داده
communication standing instructions
دستورات ثابت مخابراتی
communication security monitoring
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security custodian
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
communication control character
کاراکتر کنترل ارتباطی
communication security custodian
مسئول وسایل تامین مخابراتی
communication security account
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
communication relay ship
ناو تقویتی مخابراتی
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com