English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
complete graph گراف کامل
Other Matches
complete خاتمه دادن به یک کار
complete خاتمه یافته یا کامل شده
complete آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete تام
complete تکمیل کردن
complete تکمیل
complete کامل
complete تمام
complete کامل کردن انجام دادن
complete بانجام رساندن
rounds complete تیر تمام شد
rounds complete فرمان تیر تمام
complete ditch گود کامل
complete ditch گودبرداری کامل
complete game یک بازی کامل از طرف توپزن
complete offence جرم تام
complete inventory موجودی کامل
complete oligopoly انحصار چند جانبه کامل
It was a complete surprise to me . کاملا" غافلگیر شدم
complete transaction معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
complete substitution وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
complete substitution جانشینی کالاها
complete substitution جانشین کامل
complete sound فشنگ کامل
Shen wI'll the work be complete? اینکار کی کامل می شود ؟
A complete shambles. Hotch -poych. آش شله قلمکار (قاطی پاتی )
x y graph نمودار x-y
graph رسم
graph نگاره
graph با نمودار نشان دادن
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph هجای کلمه
graph طرح خطی
graph نقشه هندسی گرافیک
graph نمایش هندسی
graph نمودار
graph نگار
graph گراف
graph نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
isomorphic graph گراف هم ریخت
graph theory تئوری گراف
graph theory نظریه گرافها
graph solution حل ترسیمی
line graph نمودار خطی
logarithmic graph نمودار لگاریتمی
picture graph نمودار تصویری
pie graph نمودار مدور
pie graph نمودار گرد
structural graph گراف ساختاری
planar graph گراف مستوی
reaction graph گراف واکنش
progarm graph گراف برنامه
graph invariants ناورداهای گراف
graph follower دنبال گر گراف
frequency graph نمودار بسامد
connected graph گراف همبسته
acyclic graph نگاره سازی ناچرخه یی
column graph نمودار ستونی
circle graph نمودار دایرهای
bar graph نمودار میلهای
bar graph نمایش میلهای
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
area graph نمودار ناحیهای
graph paper کاغذ گراف
graph paper کاغذ میلیمتری
constitutional graph گراف سرشتی
graph paper کاغذ شطرنجی
directed graph گراف جهت دار
current graph نمودار فعلی
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
cyclic graph گراف دوری
exploded pie graph نمودار گرد تفکیک شده
dual y axis graph نمودار با دو محور y
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
road movement graph منحنی مسیر راهپیمایی
road movement graph گرافیک راهپیمایی
proportional pie graph نمودار گرد متناسب
connected acyclic graph گراف همبسته نادوری
crest clearing graph نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
paired bar graph نمودار میلهای مزدوج
linked pie/column graph نمودار گرد و ستونی پیوسته
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
high/low/close/open graph نمودار بالا / پایین / بسته /باز
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com