English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
Other Matches
conical مخروطی شکل
conical کله قندی
conical مخروطی
conical گووهای شکل
conical کله قندی مخروطی
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
conical buoy شناورمخروطی
conical spring فنر مخروطی
conical antenna انتن مخروطی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
conical scanning تقطیع مخروطی
conical broach roof سقفمخروطیمیلهدار
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
flow جریان جاری کردن
over flow سر ریز
to flow over طغیان کردن
to flow over سر رفتن
to flow over لبریزشدن
out flow برون ریز
over flow لبریز شدن
over flow لبریزی
over flow طغیان ریزش
flow جریان
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow جاری شدن
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow بده
flow سلاست
flow روند
flow گردش
flow بده شریدن
flow سلیس بودن
flow جاری بودن روان شدن
flow مد
flow روانی
flow ناشی شدن فلو
flow سیلان
flow حرکت داده در یک سیستم
flow روانی سلاست
flow حرکت متناوب
flow مدیریت جریان داده
flow حرکت به نرمی
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
minimum flow اب کاستی
mixed flow جریان مرکب
molecular flow جریان مولکولی
money flow جریان پول
non unifor flow جریان غیریکنواخت
permanent flow بده پایا
permanent flow بده همیشگی
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
flow of expenditure گردش هزینه
flow of expenditure جریان هزینه
permanent flow بده پایدار
permanent flow بده دایمی
oil flow جریان روغن
out flow of labor خروج نیروی کار
free flow جریان ازاد
permanent flow ابدهی دایمی
mewtonian flow جریان نیوتنی
mass flow دبی جرمی
heat flow جریان گرما
gold flow انتقال طلا
gold flow جریان طلا
flow process جریان انجام کار
flow side ریزش در شیب
flow sheet نمودار جریان
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
flow resistance چسبندگی
flow resistance گرانروی
flow process جریان چرخش کار
information flow روانه خبر
ion flow جریان یونی
flow pressure فشار روان ابی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic flow شار مغناطیسی
line of flow خط جریان
laminar flow جریان لایهای
laminar flow جریان خطی
laminar flow جریان ارام
laminal flow جریان خطی
flow of production جریان تولید
flow of production گردش تولید
flow of information گردش اطلاعات
permanent flow ابدهی پایا
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
turbulent flow جریان اشفته
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow جریان متلاطم
transient flow جریان گداز
tranquil flow جریان اسوده
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic flow کشش ترافیک
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
supercritical flow جریان سیلابی
uniform flow جریان یکنواخت
underground flow جریانزیرزمینی
lava flow جریانگدازه
flow tube تیوبدرگردش
flow bean توپکدرگردش
air flow جریانهوا
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
viscous flow جریان جسبناک یا ناروان
upward flow جریان رو به بالا
unsteady flow جریان غیرماندگار
subsonic flow جریان مادون صوت
subcritical flow جریان رودخانهای
rotation flow شارش دورانی
return flow جریان برگشت
rate of flow دبی
rate of flow بده
rate of flow میزان جریان
rapid flow جریان سریع
radial flow جریان شعاعی
program flow روند برنامه
program flow گردش برنامه
rotation flow شارش چرخشی
shear flow جریان نیروی برشی
streamline flow جریان خطی
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
steady flow جریان لایه وار
steady flow جریان دائم
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان ماندگار
sinuous flow جریان موجی
single flow جاده یک مسیره
single flow راه یک طرفه
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
flow net شبکه جریان
diagonal flow جریان مورب
continuous flow جریان با دبی ثابت
continuity of flow پیوستگی جریان
consistent flow جریان دائمی
circular flow جریان دوری
circular flow جریان دایرهای
chimney flow سوراخ تنور
chimney flow دودکش
out flow of capital خروج سرمایه
capital flow انتقال سرمایه
contra flow جهت مخالف
contra flow خلاف جهت
control flow گردش کنترل
data flow روند داده ها
data flow گردش داده ها
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current flow شار جریان
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
critical flow جریان بحرانی
cretical flow جریان بحرانی
control flow روند کنترل
flow charts نمودارچرخش کار
capital flow جریان سرمایه
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
bidirectional flow روند دوسویه
flow charts نمودار گردش کار
flow charts نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart نمودارگردشی
flow chart شمای عملیات
flow chart نمودارچرخش کار
flow chart نمودار گردش کار
flow chart نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts شمای عملیات
flow charts نمودارگردشی
bidirectional flow جریان دو جهتی
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow جریان پایه
axial flow جریان خطی
axial flow جریان محوری
average flow جریان متوسط
average flow بده میانگین
cash flow گردش وجوه
flow chart نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram نمودارجریان
flow direction جهت گردش
flow control کنترل جریان
flow formula رابطه جریان
flow frequency بسامد بدهها
flow cycle مدار ترتیب کار
flow cycle سیکل جریان کار
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram فلوچارت
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram نمودار جریان
flow diagram نمودار گردشی
flow gage جریان سنج
flow chip براده پیوسته
flow limit حد بده
flow meter جریان سنج
electron flow جریان الکترونی
ebb and flow جزرومد
electron flow سیلان الکترون ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com