Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
contract guarantee
ضمانتنامه قرارداد
contract guarantee
ضمانت قرارداد
Search result with all words
contract of guarantee
ضمان عقدی
contract of guarantee
عقد ضمان
guarantee a contract
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
to guarantee a contract
اجرای قراردادی راضمانت کردن
Other Matches
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
قرارداد کار بدون مدت
guarantee
مضمون به
guarantee
وثیقه
guarantee
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
This is the only way to guarantee that ...
تنها راه برای تضمین این است که ...
guarantee
تضمین
guarantee
ضمانت
guarantee
وثیقه
guarantee
جیرو کردن
guarantee
مضمون له
guarantee
شخص ضمانت شده
guarantee
ضمانت نامه تضمین کردن
guarantee
عهده دار شدن
guarantee
تعهدکردن
guarantee
ضمانت کردن
guarantee
وثیقه سپرده
guarantee
ضامن
guarantee
تعهد
guarantee
ضمانت
guarantee
سپرده
guarantee
تامین تضمین کردن
guarantee
کفالت وثیقه
guarantee
تامین کردن
guarantee
تکفل کردن متعهد له
guarantee
ضامن متعهد
guarantee
تضمین
claim under a guarantee
مطالبه تحت ضمانتنامه
joint and several guarantee
ضمانت تضامنی
collective guarantee
مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
bid guarantee
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
mutual guarantee
guarantee
automatic guarantee
ضمان قهری
bill of guarantee
ضمانتنامه
bank guarantee
ضمانت بانکی
issue a guarantee
صدور ضمانتنامه
delayed guarantee
ضمان موجل
repayment guarantee
ضمانت استرداد پیش پرداخت
payment under a guarantee
پرداخت تحت ضمانتنامه
tender guarantee
ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
sight guarantee
ضمان موجل
guarantee fund
سپرده تضمینی
guarantee period
دوره ضمانت
sight guarantee
ضمان حال
return of guarantee
عودت ضمانتنامه
to discharge a guarantee
ضمانتی را ازاد کردن
guarantee period
مدت تضمین
i guarantee his appearance
من ضمانت می کنم که حاضرشود
bank guarantee
ضمانت نامه بانکی
return of a guarantee
عودت ضمانتنامه
performance guarantee
ضمانت حسن انجام کار
good performance guarantee
ضمانت حسن انجام کار
claim guarantee form
مطالبه پرداخت ضمانتنامه
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
by contract
بطور مقاطعه
contract with
عقد کردن
in contract
طبق قرارداد
contract
همکشیدن
contract
منقبض شدن مخفف کردن
contract
عقد
contract
قرارداد بستن
contract
دچارشدن
contract
منقبض شدن
contract
مقاطعه کاری کردن
contract
کنترات کردن منقبض کردن
contract
قرارداد
contract
پیمان
contract
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
منقبض کردن
contract
تعهد
all in contract
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
all in contract
قراداد کلی
according to the contract no. ...
طبق قرارداد شماره ...
contract
:قرارداد
contract
مقاطعه
contract
کنترات پیمان .
contract
قرردادبستن
contract
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
: پیمان بستن
privity of contract
رابطه متعاقدین
quasi contract
شبه قرارداد
provisions of a contract
مواد قرار داد
performance of a contract
اجرای قرارداد
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
provisions of a contract
شرایط قرار داد
privity of a contract
مسئوولیت طرفین قرارداد
quasi contract
شبه عقد
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
prime contract
قرارداد اصلی
parties to the contract
طرفین عقد
negotiated contract
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract
قرارداد باز
open contract
قرارداد غیر معین
operation of contract
نفوذ قرارداد
optional contract
عقد خیاری
optional contract
مجازی
optional contract
خیاری
optional contract
غیر واجب
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parties to a contract
طرفین متعاهدین
parties to a contract
طرفین قرارداد
parties to the contract
متعاملین
parties to the contract
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract
متعاقدین
multilateral contract
قرارداد چند جانبه
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
unilateral contract
قراردادایقاعی
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
قرارداد یک جانبه
unconditional contract
عقد منجز
unauthorized contract
عقد فضولی
to draw up a contract
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract
در حیطه یک قرارداد بودن
unilateral contract
تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract
عقد صحیح
cottage contract
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Bilateral contract.
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract
پیمان نامه
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract
عقد باطل
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract
صحت قرارداد
validity of a contract
اعتبار قرارداد
to put to contract
بمناقصه گذاشتن
the life of a contract
مدت یک قرارداد
service contract
قرارداد خدماتی
service contract
قرارداد انجام خدمت
service contract
قرارداد خدمت
sales contract
قرارداد فروش
reward contract
عقد جعاله
revocable contract
عقد مجاز
requirements of a contract
مقتضای عهد
simple contract
قرارداد شفاهی
simple contract
عقد منعقد درسند عادی
the contract is still valid
خودباقی است
the contract is still valid
قراردادباعتبار
stipulation of a contract
مفاد قرارداد
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract
قرارداد اجتماعی
social contract
قرار داد اجتماعی
revocable contract
عقد جایز
marriage contract
عقد نکاح
contract record
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
contract note
سند قرارداد
contract for supply
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
منحنی قرارداد
contract curve
منحنی مبادله
contract control
کنترل دینامیکی
contract control
کنترل تغایر
contract clause
شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract
شرایط قرارداد
contract of affreightment
قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment
قراردادحمل
contract quantity
حجم قرارداد
contract period
مدت قرارداد
contract period
دوره قرارداد
contract of sales
قرارداد فروش
contract of sale
عقد بیع
contract of sale
قرارداد فروش
contract of reward
جعاله
contract of farmletting
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
مزارعه
conditional contract
عقد معلق
conditional contract
عقد مشروط
breach of contract
تخلف از قرارداد
breach of contract
نقض مفادقرارداد
breach of contract
نقض قرارداد
bilateral contract
قرارداد دو جانبه
based on a contract
قراردادی
award a contract
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
لغو یک قرارداد
completion of a contract
انجام یک قرارداد
assignment of contract
واگذاری قرارداد
conclusion of a contract
مبایعه
conclusion of a contract
parties two between asale of
enter into a contract
منعقد کردن عقد
enter into a contract
عقد بستن
conclude a contract
منعقد کردن عقد
conclude a contract
عقد بستن
composition contract
قرارداد ارفاقی
completion of contract
امضای قرارداد
completion of a contract
انجام دادن قرارداد
assignment of contract
انتقال قرارداد
labor contract
قرارداد کار
executory contract
عقد موجل
forced contract
عقد مکره
formula of contract
صیغه عقد
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
frustration of contract
بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract
قرارداد را اجرا کردن
perform a contract
قرارداد را اجرا کردن
futures contract
قرارداد اینده
futures contract
قرارداد سلف
gratuitous contract
عقد غیر معوض
haulage contract
قرارداد حمل و نقل
marriage contract
عقد نامه
illegal contract
قرارداد غیر قانونی
inoperative contract
عقد غیر نافذ
invalid contract
عقد فاسد
irrevocable contract
عقد لازم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com