Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (1 milliseconds)
English
Persian
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
Other Matches
conventional
قراردادی
conventional
مرسوم مطابق ایین وقاعده
conventional
پیروسنت ورسوم
conventional
متداول
conventional
مورد قبول عامه
conventional
معمولی
conventional
جنگ افزارهای معمولی
conventional
عرفی
conventional
جنگ غیر اتمی
conventional
متعارف
conventional door
درمعمولی
conventional take off and landing
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
conventional sign
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
conventional RAM
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional RAM
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
conventional submarine
زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
conventional current
جریان قراردادی
conventional milling machine
دستگاه فرز معمولی
programming
GOLORP
programming
برنامه ریزی
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
برنامه نویسی
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
programming aids
ادوات برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
programming methods
روشهای برنامه ریزی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
system programming
برنامه نویسی سیستم
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
programming team
تیم برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
functional programming
برنامه نویسی تابعی
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming
برنامه سازی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
discrete programming
برنامه سازی گسسته
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
integer programming
برنامه سازی صحیح
linear programming
برنامه نویسی خطی
linear programming
برنامه ریزی خطی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming
CCP
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
planning programming budgetting
system
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
low level programming language
زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
object oriented programming language
زبان برنامه نویسی موضوعی
high level programming language
زبان برنامه نویسی سطح بالا
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com