Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (2 milliseconds)
English
Persian
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy protect
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
Other Matches
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
حفظ کردن حفافت کردن
protect
یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند
protect
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protect
محل حافظه که قابل تغییر نیست
protect
حفافت کردن
protect
در پناه سنگر قرار دادن
protect
حفظ کردن
protect
حمایت کردن
protect
نیکداشت کردن نگهداری کردن
protect
حفظ
protect
حراست کردن
protect
محافظت کردن
protect
توقف آسیب دیدن چیزی
protect fuse
فیوز محافظ
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
protect bit
ذره حفافتی
protect by fuse
حفافت با فیوز
protect a lead
بازی محافظه کارانه
write protect
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
write protect
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
protect tab
تبمحافظ
protect a player
معاف از انتقال
write protect tab
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
write protect ring
حلقه حفافت از نوشتن
protect home judustry
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
file protect ring
حلقه حفافت فایل
file protect ring
حلقه حفافت پرونده
write protect disable
بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
to protect home industry
صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
copy
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
نگهبان مخابراتی
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
سواد
copy
کپیه
copy
بدل سازی کردن
copy
نمونه
copy
نمونه ساختن
copy
استنساخ کردن
copy
رونویس کردن
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
کپی برداری
copy
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy
نسخه برداری
copy
نسخه
copy
جلد
copy
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
کپی
copy
رونوشت
true copy
رونوشت مطابق با اصل
soft copy
نسخه غیر ملموس
soft copy
نسخه غیر چاپی
straightforward copy
کپیه عین اصل
tape copy
پیام ضبط شده روی نوارضبط
tape copy
پیام نوار شده
pirate copy
نسخه غیر قانونی چاپ شده
be a carbon copy
<idiom>
دقیقا مثل دیگری بودن
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
examined copy
نسخه بررسی شده
The painting is only a copy.
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
cheap copy
بدل قلابی
She is a bit too copy .
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
copy quantity
مقدارکپی
pirate copy
نسخه سرقت شده
carbon copy
رونوشت کاربنی
copy machining
الگوتراشی
copy holder
گیره کاغذ
copy fitting
مطابقت کپی
copy editing
ویرایش کپی
copy book
دفتر کپیه
cetified copy
سواد مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
certified copy
رونوشت مصدق
certified copy
سواد مصدق
fair copy
نسخه درست
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup copy
نسخه پشتیبان
authorization to copy
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
abdominos'copy
شکم بینی
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
carbon copy
رونوشت
carbon copy
ورق کاربن
copy milling
الگوتراشی
make a copy of
سواد برداشت
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
attested copy
رو نوشت مصدق
hard copy
نسخه چاپی
foul copy
مسوده
foul copy
چرک نویس
make a copy of
رونوشت برداشتن
office copy
رونوشت مصدق
presentation copy
نسخه قدیمی
dead copy
اخبارکهنه
dead copy
اخبارچیده شده
copy protection
حفافت دربرابر کپی
copy protection
محافظت از کپی
exact copy
رونوشت عین
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
copy protection
جلوگیری از اعمال کپی
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
live copy paste
کپی الصاق مستقیم
rough or foul copy
چرک نویس
copy output mode
روکشخروجیکپی
copy letter book
دفتر کپیه
press copy book
دفتر کپیه
fair or clean copy
پاکنویس
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
He's a carbon copy of his father.
کپی پدرش است.
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com