English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
corner post محل کرنر
Search result with all words
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
Other Matches
corner گوشه
corner گوشههای رینگ
corner انحصار موقتی
corner لچک
corner گوشه و کنار فرش و یا یک شکل
corner سنگ نبش
in the corner در گوشه
corner درگوشه انداختن
corner سرپیچ
corner گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corner نبش
corner کنج
corner زاویه
corner خرید یکجا
corner انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corner کرنر
corner گوشه زمین
corner طرفین پایگاه اصلی
corner shot ضربه به گوشه دیوار جلو
corner reflector بازتاباننده گوشهای
corner reflector پریکسوپ تنظیم هدف رادار
corner reflector پریکسوپ رادار
corner radius شعاع کنج
corner quadrant ربه دایره کرنر
corner solution راه حل گوشهای
corner stone سنگ سوک
corner weld جوشکاری گوشه
corner truss تیر مشبک کنج دار
corner truss خرپای گوشه دار
corner throw پرتاب ازاد از گوشه
corner stone سنگ بنا
corner stone پایه
corner stone بنیاد اساس
corner stone سنگ کنج
corner joint اتصال فارسی
corner flag پرچم کرنر
corner cut بریدگی گوشه
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
chimney-corner [گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
corner-bead زبانه ی نبش
corner-brace حایل کوتاه
corner-capital سرستون نبش
corner-stone سنگ نبش
across corner dimension اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
In every nook and corner . درهر گوشه وکنار
Every nook and corner. هر سوراخ سنبه ای
coffin corner چهار گوشه زمین
corner shop مغازهکوچک
corner assembling بست گوشهای
corner crew متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
neutral corner گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
corner arc نیمدایرهگوشه
warm corner نبرد سخت
warm corner جای خطرناک
to trun the corner پیچ خوردن
to trun the corner پیچیدن
corner joint اتصال گوشه
to drive into a corner درتنگنا انداختن
to cut off a corner میان برکردن
kitty corner مورب اریب
the corner's of the earth کدانهای زمین
the corner's of the earth اکناف عالم
make a corner in احتکار
make a corner in احتکار کردن
corner cap کابینکناری
corner cupboard گنجهکنج
corner fitting اتصالگوشهای
cut of a corner میان بر کردن
rink corner گوشهمیدانبخبازی
extruded corner [پیش آمدگی گوشه درونی]
corner upright میلهکناری
corner tower برجکناری
corner stud پایهچوبیکناری
corner pad کنارتشک
corner pin سوزنکناری
corner stool چهارپایه
ingot corner segregation انفکاک گوشههای شمش
corner reflector antenna انتن با بازتابنده گوشه دار
corner-medallion design طرح لچک و ترنج
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
to do a thing ina corner کاری که درخلوت یادرزیرجلی انجام دادن
paint oneself into a corner <idiom> گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
She was sitting in the corner of the room . گوشه اتاق نشسته بود
In the dark corner of the room . در گوشه تاریک اطاق
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
I am in a tight corner . I am hard put to it . قافیه برمن تنگ شده است
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
out post نگهبان
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
to post up مطلع کردن کامل دادن به
post پایگاه
to post up تکمیل کردن
ex post عملی
ex post بوقوع پیوسته
last post شیپورعزا
last post شیپور خاموشی
the post has come پست امد
ex post به اعتبار گذشته
the post has come پست رسید
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
ex post واقعی
first post شیپور خبر شبانه
the post has come پست وارد شد
post- بسته پستی
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post پست کردن
post دیرک ستون
post تیر
post تیرعمودی
post جرز
post ستون
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- مجموعه پستی
post- نامه رسان پستچی
post- چاپار
post- پست
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post چوب تقویت
post مربوط به پست
post ارسال سریع پست کردن
post عجله
post صندوق پست تعجیل
post سیستم پستی پستخانه
post بسته پستی
post مجموعه پستی
post نامه رسان پستچی
post چاپار
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post پست نظامی
post پاسگاه
post گماردن نگهبان قرار دادن
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post بدیوار زدن
post اگهی کردن اعلان کردن
post شغل
post مقام مسئولیت
post پست
post- عجله
post- تیر
post- تیرعمودی
post- جرز
post- ستون
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- دیرک ستون
post- پست کردن
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- محل ماموریت موضع
post- پادگان قرارگاه
post- پایگاه
post- صندوق پست تعجیل
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- پست نظامی
post- پاسگاه
post- مقام مسئولیت
post- ارسال سریع پست کردن
post- سیستم پستی پستخانه
post- شغل
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- بدیوار زدن
quota post شغل دایمی
relay post پست رابط ستون
post road جاده پستی
post restante پست رستان
post restante پست رستانت
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post property اموال پادگان
railing post میله نرده
post road جاده چاپارخانه دار
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
queen post عصا
post union اتحاد پستی بین المللی
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
post time زمان شروع اسبدوانی
post test پس ازمون
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post strike بعد از تک هوایی
quota post پست دایمی
post strike بعد از اجرای تک
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post property اموال پادگانی
post processor پس پردارنده
post multiplication پس ضرب
post position محل اسب در شروع
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com