English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (2 milliseconds)
English Persian
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal pickup پیک اپ کریستالی
Other Matches
pickup بلندکردن
pickup انتخاب رشد
pickup ترقی
pickup تجدید فعالیت چیدن
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
pickup سوارکردن گرفتن
pickup برداشتن
pickup بهبودی یافتن
pickup انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
pickup دستگاه برقی ناقل صدای گرامافون
pickup پیکاپ
pickup zone منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
pickup point نقطه سوار شدن یا سوارکردن
pickup tube دوربین تلویزیونی
pickup cylinder سیلندرلندشو
midrange pickup انگشتزنباسرعتمیانی
pickup message پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
pickup man اسب سوار کمکی به گاوسواربرای پیاده شدن او
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
bass pickup پیکاپباس
pickup field زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
pickup selector انتخابگرزه
pickup truck وانتپیکان
treble pickup زهسهبرابر
leg pickup کنده کشی
magnetic pickup پیکاپ مغناطیسی
reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
phono pickup پیکاپ گرامافون
phonograph pickup پیکاپ گرامافون
piezoelectric pickup پیکاپ بلورین
pickup artist مشتاق زن
pickup artist زن دنبال کن
pickup artist مرد زن پرست
pickup artist مردلاس زن
near leg pickup and turnover گرفتن یک پا وپس گردن و پیچاندن
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
variable reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
head control and ankle pickup بزکش
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal کریستال
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal زلال بلوری کردن
crystal شفاف
crystal بلور
crystal بلور کوارتز
mixed crystal کریستال مخلوط
filter crystal کریستال صافی
metal crystal بلور فلز
ionic crystal بلور یونی
ideal crystal کریستال ایده ال
iceland crystal بلور ایسلند
host crystal بلور میزبان
host crystal بلور زمینه
mixed crystal کریستال امیخته
molecular crystal بلور مولکولی
monovalent crystal بلور تک والانسی
quartz crystal بلور کوارتز
quasi crystal شبه بلور
rock crystal سنگ بلور
single crystal تک بلور
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal button ریسهکریستالی
crystal clear واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
crystal drop اشککریستالی
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal grain دانه بلوری
crystal growth رشد بلور
cast crystal بلور ریخته
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلورین
crystal lattice شبکه بلوری
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلور
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal glass بلور
crystal gazing بلور بینی
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal axis محور کریستال
valence crystal بلور کووالانسی
crystal control تنظیم با بلور
crystal defect نقص بلور
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal diode دیود بلوری
crystal diode دیود
crystal energy انرژی بلور
covalent crystal بلور کووالانسی
crystal filter صافی بلورین
colored crystal بلور سنگین
crystal pendant اویز
crystal plane سطح کریستالی
crystal transducer مبدل
crystal transducer کریستالی
liquid crystal کریستال مایع
crystal water اب تبلور
crystal balls انتن رادار
detecting crystal بلور اشکارساز
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
distorted crystal بلور واپیچیده
crystal ball انتن رادار
crystal system دستگاه بلور
crystal structure ساختار بلور
crystal plane سطح بلوری
crystal plane صفحه بلور
crystal pulling بلور پردازی
crystal rectifier دیود
crystal rectifier دو قطبی بلورین
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set رادیوی ترانزیستوری
atomic crystal بلور اتمی
crystal set گیرنده اشکارساز
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field theory نظریه میدان بلور
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
near leg pickup and leg block زیر یک خم و تبدیل ان به کنده افلاک پیشرو
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com