English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English Persian
dark hued تیره رنگ
dark hued سیه فام
Other Matches
hued دارای فاهر ونمای مخصوص
hued رنگ دار
hued رنگی
in the dark در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
in the dark <idiom> هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
It is getting dark . هوادارد تاریک می شود
dark <adj.> رنگ تیره
It is getting dark. هواتاریک می شود
to keep dark پنهان ماندن
one in the dark میلهای که پشت میله دیگربماند و دیده نشود
It's too dark. آن خیلی تاریک است.
dark تیره کردن تاریک کردن
at dark هنگام شب
dark تاریک
dark <adj.> تیره
at dark درشب
dark secret راز نهان
pitch dark سیاه
dark grey رنگ موشی
dark beige رنگ کرم یا بژ تیره
pitch dark قیرگون
pitch dark تاریک
dark brown رنگ قهوه ای تیره
to grow dark تاریک شدن
dark horse آب زیر کاه
dark age دورهایکههمراهبافقدانفرهنگو پیشرفتهمراهباشد
whistle in the dark <idiom> سعی درفراموش کردن ترس
shot in the dark <idiom> تیری درتاریکی
dark horse <idiom> کاندیدی که به سختی مردم بشناسندش
We lost our way in the dark. راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
dark horse تودار
A shot in the dark تیری درتاریکی
Try to be home before dark. سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
dark horse مرموز
dark glasses عینک آفتابی
dark grey رنگ خاکستری تیره
dark burn خستگی
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
dark blue سرمه ای
dark blue ابی سیر
dark adaptation تطبیق با تاریکی
dark adaptation انطباق با تاریکی
dark adaptation عادت کردن به تاریکی
the dark continent افریقا
the dark ages قرون وسطی
dark horses برنده غیرمترقبه
dark horse برنده غیرمترقبه
Dark Ages ادوارتاریک
dark coloured سیاه رنگ
dark fibre فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark current جریان تاریک
dark fiber فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark room اتلیه
dark green سبزسیر
dark room تاریکخانه عکاسی
dark lines خطوط تاریک
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
anode dark space فضای تاریک اند
Some children are afraid of the dark. بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
dark trace screen صفحه تصویر تاریک
dark trace tube لامپ تصویر تاریک
cathode dark space فضای تاریک کاتد
crookes dark space فضای تاریک کاتد
crookes dark space فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space فضای تاریک کاتد
hittorf dark space فضای تاریک هیتورف
aston dark space فضای تاریک استن
faraday dark space فضای تاریک فارادی
I bumped into the table in the dark. تو تاریکی خوردم به میز
electrode dark current جریان تاریک
In the dark corner of the room . در گوشه تاریک اطاق
I am in the dark. Iam not in the picture. من در جریان نیستم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com